دلم برای هواداران سپاهان میسوزد
احمدی: قهرمانی حق تراکتور بود
اکبر منتشلو
روزنامهنگار
بیست و چهارمین دوره لیگ برتر فوتبال کشورمان را باید تمام شده دانست، چرا که قهرمان لیگ مشخص شده و از طرف دیگر دو تیم سقوط کرده نیز تکلیف خودشان را میدانند. تنها یک سهمیه آسیا مانده که آن هم از بین پرسپولیس و سپاهان، یک تیم راهی آسیا خواهد شد. به همین جهت حالا بهتر میتوان درباره این دوره از رقابتها، ارزیابی انجام داد. رحمان احمدی دروازهبان ملیپوش سابق کشورمان، تجربههای زیادی در این رقابتها دارد و حالا با فراغ بال این بازیها را دنبال میکند.
قبل از هر چیزی درباره قهرمان این دوره صحبت کنیم.
حق تراکتور بود که قهرمان شود و این قهرمانی را به هواداران این تیم تبریک میگویم. برخی بازیها را از دست دادند، اما در نهایت به آنچه که میخواستند رسیدند و البته بازیهای بسیار خوبی را از این تیم شاهد بودیم که نشان میداد این تیم چقدر حساب شده و باکیفیت بازی میکند.
فکر میکنم باید درباره سپاهان هم صحبت کنیم، تیمی که همه چیز برای بالا بودن داشت، اما در نهایت تقریباً همه چیز را از دست داد.
سپاهان ایرادهای زیادی داشت و بازیهای خیلی مهمی را از دست داد. فکر میکنم ساعتها میشود درباره این تیم صحبت کرد، اما امیدوارم حداقل سهمیه آسیا را کسب کند. سپاهان از همان هفتههای نخست وضعیت خوبی نداشت و البته باز هم با این شرایط همین روند ادامه خواهد داشت. فقط این را بگویم که دلم برای هواداران این تیم میسوزد، آنها با سپاهان زندگی میکنند، تمام زندگیشان تحت تأثیر نتایج سپاهان است، ولی انگار برخی متوجه چنین مسائل مهمی نیستند.
به طور کلی لیگ برتر را چطور دیدید؟
واقعیت این است که باید به آمار نگاه کنیم، فکر میکنم آمار خوبی نداشتیم و کیفیت لیگ متأسفانه تحت تأثیر حواشی، بسیار پایین است و اصلاً در شأن یک لیگ حرفهای، بازی انجام نمیشود.
بحث گلزنی مهاجمان هم یکی از این آماری است که در این لیگ یک فاجعه به شمار میرود.
دقیقاً همینطور است. 29 هفته بازی انجام شده و یک بازیکن نتوانسته خودش را از دیگران جدا کند و حداقل مثل سالهای گذشته 17، 18 گل بزند. اگر بخواهم واضح بگویم، اینکه یک مهاجم ششدانگ در این دوره از رقابتها نداشتیم که بتواند خودش را یکهتاز نشان دهد. البته این در مورد خارجیها هم صدق میکند و این مشخص میکند که در جذب بازیکنان خارجی هم موفق نبودیم.
چند سال گذشته شاید میتوانستیم مقایسهای بین بازیکنان فعلی و قدیمیها داشته باشیم، اما حالا انگار اصلاً قابل قیاس نیستند.
به طور حتم همینطور است، حالا حسرت بازیکنان قدیمی را میخوریم و اینکه چه بازیهای باکیفیتی را شاهد بودیم، اما حالا بازیها چنگی به دل نمیزند.
