وزارت ورزش باید به داد فدراسیون تنیس روی میز برسد
جلوی کوچ ستارهها را بگیرید
فائزه زمانی
خبرنگار
باران ارجمند، ملیپوش نوجوانان تنیس روی میز نخستین فردی نبود که تصمیم به ترک خاک ایران گرفت، چرا که ظاهراً مسئولان این رشته استعداد ویژهای در فراری دادن استعدادهای ناب در این رشته دارند.
برخلاف اینکه تنیس روی میز یکی از پرجمعیتترین رشتههای ورزشی به شمار میرود و پتانسیل مناسبی برای پرورش قهرمانان نخبه در ورزش ایران دارد مدل مدیریت در این فدراسیون ورزشی سبب شده بحرانهای متعددی در خانواده تنیس روی میز شکل گیرد و حاشیههای فراوانی در این حوزه مانع از پیشرفت و موفقیت آن شود.
واقعیت این است که مسئولان فدراسیون تنیس روی میز برخلاف رفتارهای تبلیغاتی، نقش اندکی در خلق موفقیتهای ملیپوشان این حوزه ایفا کردند و سهم عمده سبد افتخارآفرینیها در این رشته ورزشی صرفاً متعلق به ورزشکاران، مربیان و خانوادههای آنها بوده است به همین دلیل نمیتوان مدیریت این فدراسیون را در ردیف فدراسیونهای موفق قرار داد.
این فدراسیون از انجام کوچکترین مسئولیتهای خود نظیر اعزام ورزشکاران به مسابقات هم عاجز است، به عنوان نمونه آنها توانایی اعزام تیم به مسابقات کانتندر را هم نداشتند به همین علت ستارهها برای حضور در رنکینگ فدراسیون جهانی، دست به جیب شدند تا با هزینه شخصی راهی مسابقات شوند. در حالی که ورزشکاران این رشته باید برای حفظ رنکینگ و ارتقای آن به صورت مداوم در میادین بینالمللی حضور پیدا کنند.
سوءمدیریت در فدراسیون و ناتوانی در اجرای تعهدات از قبیل اعزام، پشتیبانی مناسب و حمایت مالی از ورزشکاران سبب شده ورزشکاران و قهرمانان این حوزه خیال حمایت فدراسیون را از سر بیرون کنند و صرفاً خود آستین بالا بزنند تا در تورنمنتهای معتبر شرکت کنند.
در 6 سال گذشته اکثر ورزشکاران ردههای پایه و حتی ستارههایی مثل برادران عالمیان و امیرحسن هدایی از جیب خرج کردهاند تا از کورس رقابت با حریفان خود جا نمانند. نمونه بارز بیتوجهی مسئولان فدراسیون به رنکینگ فدراسیون جهانی، عدم کسب سهمیه تیمی المپیک 2024 پاریس است که با 120 اختلاف امتیاز، هندیها به جای ما سهمیه را به جیب زدند. در حالی که اگر سه ورزشکار برتر ما هر کدام فقط به یک مسابقه بینالمللی اعزام میشدند قطعاً سهمیه تیمی المپیک به جای تیم ملی هند در دستان ملیپوشان ایران بود.
مدیریت نادرست در کارنامه مدیران فدراسیون در این سالها به یک مورد خلاصه نمیشود، آمار گل به خودیها بهقدری بالا بوده که این اتفاقات باعث شده امروز هیچ اثری از سرمایههایی مثل ملیکا کرمی که چندسال قبل بالاترین رنکینگ جهانی در بین ملیپوشان بزرگسال را داشته و جزو 16 بازیکن بزرگسال برتر آسیا بوده در رنکینگ فدراسیون جهانی نیست. همچنین سرمایههایی مثل مریم فرعی لژیونر تنیس روی میز ایران و دارنده مدالهای بینالمللی و امین احمدیان ملیپوش سابق و چندین استعداد دیگر با بیمهری مسئولان فدراسیون به جای کشور خود حالا کیلومترها دورتر از خانه ورزش را دنبال کنند.
سؤال اصلی این است که فدراسیون تنیس روی میز چه نقشی در ارتقای رنکینگ جهانی پدیدههایی مثل وانیا یاوری، باران ارجمند، نوید شمس، امیرمهدی کشاورزی، بنیامین فرجی و فراز شکیبا داشته است؟ جز این بوده که این ورزشکاران اکثراً با هزینه شخصی و اتکا به خانواده و این در و آن در زدن، برای بقای خود در رنکینگ فدراسیون جهانی و ارتقای آن خون دل خوردهاند و مانور تبلیغاتیاش را فدراسیون داده است؟ به نظر میآید در فاصله 18ماه مانده به بازیهای آسیایی ناگویا و 3سال تا المپیک 2028 لسآنجلس میتوان با برطرف کردن ضعفهای مدیریتی و تغییر سیاستها جلوی هدر رفتن استعدادهای بعدی را گرفت و به جای حرکت کردن در جهت دلسرد شدن ستارهها و بازیکنان جوان، انگیزهای بود برای اینکه خورشید موفقیتهایشان را تا طلوع آن بهتر دنبال کنند.