خسته بودم و ماندنم فایده نداشت
محمد رهبری: میدانم تیم لطمه میخورد
مهری رنجبر
خبرنگار
محمد رهبری، شمشیرباز ملیپوش سابر با خداحافظی از دنیای قهرمانی مربی تیم ملی شد. هرچند او میداند مربیگری تیم ملی ریسک بزرگی است اما قبول کرد. رهبری با اینکه قبول دارد تیم ملی سابر از نبودش لطمه میخورد، اما این اتفاق را لازم میداند.
چطور خداحافظی کردی؛ زود نبود؟
دیگر بس بود. من خسته شده بودم و از طرفی دلم میخواست در اوج بروم. دیگر ماندنم فایده نداشت و من باید میرفتم و جایم را به شمشیربازان جوان میدادم. هرچه لازم بود، دیدهام. نهایتش المپیک بود که فکر نمیکنم بتوانم به آن برسم و بازی کنم، به همین دلیل تشخیص دادم خداحافظی کنم.
خستگی بابت چه بود؟
من مصدوم هم بودم اما خیلی جدی نبود. بیشتر انگیزه نداشتم برای ماندن در تیم ملی و میخواستم شمشیربازی را کنار بگذارم و از این به بعد مربی باشم.
درست است که از چین برای مربیگری پیشنهاد داشتی؟
بله، میخواستم با خداحافظی از دنیای قهرمانی و تیم ملی برای مربیگری به چین بروم. با یک باشگاه چینی صحبت کرده بودم و مذاکرهام به مبلغ قرارداد رسیده بود. قرار بود بعد از مراسم ازدواجم حرفهای آخر را درباره مبلغ قراردادم بزنم و نهاییاش کنم که وقتی اسامی برای جام جهانی الجزایر رد شد، به پورسلمان گفتم که مرا حذف کنید و او مخالفت کرد. به او گفتم برای مربیگری میخواهم به چین بروم؛ بعد جلسه گذاشتیم و او به من پیشنهاد داد تا مربی تیم ملی شوم، من هم قبول کردم.
تیم ملی شمشیربازی به خاطر فاصله زیاد بین ملیپوشان لطمه نمیخورد؟
بدون شک ضربه میخورد اما من حتی اگر مربی هم نمیماندم، میرفتم. به نظرم با جایگزینی جوانان کنار ملیپوشان باتجربه جای خالی مرا پر میکنیم. به هر حال ما فرصت زیادی داریم برای اینکه تیم خوبی درست کنیم؛ به شرط حمایت ویژه وزارت ورزش، کمیته ملی المپیک و رسانهها.
به گفته خودت فاصله بین نفر اول و دوم شمشیربازی در تیم زیاد بود و با خداحافظیات این فاصله بیشتر به چشم میآید.
به نظرم چنین اتفاقی لازم بود تا شمشیربازی سابر متحول شود.
نکند همسرت دوست ندارد در تیم ملی بمانی؟
نه، اتفاقاً همسرم کاری نداشت. او خودش هم ورزشکار است و باید مسابقه بدهد و حتی من به او گفتهام باید برای مدال بازیهای آسیایی ناگویا خودش را آماده کند. بنابراین حتی اگر من نباشم، نمایندهام در بازیهای آسیایی هست. البته با این شرایط خودم هم با تیم ملی شمشیربازی در بازیهای آسیایی هستم.
با شرایط تیم ملی شمشیربازی سابر، قبول مربیگری ریسک بزرگی نیست؟
بدون شک ریسک بزرگی است چراکه فاصله ملیپوشان با هم زیاد است. البته هدف من هم این است که نتیجه خوبی در المپیک 2028 بگیریم. هر چند مسیر سخت است و نیاز به حمایت دارم. باید شمشیربازان جوان را به تیم اضافه کنیم و این تیم نمیتواند برای المپیک 2028 کاری از پیش ببرد. باید دو، سه شمشیرباز جدید به ترکیب اضافه شود تا اول سهمیه تیمی المپیک را بگیرد و بعد طلسمشکنی کنیم و مدال بگیریم.
به خاطر همین اردوی بدنسازی در رشت برگزار شد؟
نه، آن زمان هنوز تصمیمم را به پورسلمان نگفته بودم. من جمعه ساعت 8-9 شب با پورسلمان صحبت کردم و اتمام حجت کردیم و از اردوی عصر دیروز کارم را در تهران شروع کردم تا در جام جهانی الجزایر اولین تجربه مربیگری را با بچهها داشته باشم.
در کارها از پیمان فخری هم مشورت میگیری؟
پیمان فخری الگوی من است. او هم با خداحافظی از تیم ملی مربیگری را شروع کرد و به طور حتم از او کمک میگیرم. در همه مسائل با او مشورت میکنم و همه سعی من برای استفاده از مشاورههای او در تیم ملی است. اگر هم دوباره سرمربی تیم ملی شود، کنارش میمانم تا تجربههای تازهای به دست آورم.
در اردوی تهران هم برنامه شمشیربازان تمرین بدنسازی است؟
اردوی رشت مختص بدنسازی بود و گاهی هم شمشیربازی. اما در چهار روز مانده تا 16 آبان که تیم پرواز میکند، بچهها در تهران تمرین شمشیربازی انجام میدهند. البته تیم امید هم به جمع ملیپوشان اضافه میشود.