جذب هافبک ذوبآهن جبرانی بر نیامدن «اورونوف» نیست
استقلال بازیکن بزرگ میخواهد
وصال روحانی
روزنامه نگار
جذب محمدحسین اسلامی، هافبک موفق فصل گذشته ذوبآهن اقدام مهمی از سوی سران تیم فوتبال استقلال و برخی ناظران این ورزش توصیف شده اما واقعیت امر این است تیمی که میخواهد ناکامی بزرگش در لیگ بیستوسوم را جبران و لیگ بعدی را فتح کند، برای رسیدن به چنین هدفی به استخدام نفراتی بسیار قویتر از این بازیکن نیاز دارد.
این به معنای نفی ارزشهای «اسلامی» که پیشینه عضویت در تیم ملی امید ایران را هم دارد، نیست ولی وقتی در مورد تیمهای بزرگ صحبت میکنیم، طبعاً تقویت آنها فقط با جذب نفراتی امکانپذیر خواهد شد که در حد و اندازههای چنین تیمی باشند. استقلال همین حالا بازیکنان توانایی مثل روزبه چشمی، محمدحسین مرادمند، رافائل سیلوا، ابوالفضل جلالی، آرش رضاوند، صالح حردانی، جعفر سلمانی، جلالالدین ماشاریپوف و البته سیدحسین حسینی را در خدمت دارد و هر موقع مصدومیت شدید مهدی مهدیپور بهبود یابد، از کاراییهای ویژه وی نیز بهرهمند خواهد شد.
همین نامها نیز به صراحت به ما میگویند اگرچه اسلامی بازیکن مفید و مستعدی است، اما در حدی نیست که «بود یا نبود» او در قهرمان شدن آبیها نقش بسزایی را ایفا کند و بهواقع حضور وی فاصله بین جامدار شدن یا نشدن آنها باشد.
عدهای میگویند جذب اسلامی اقدام انتقامی موفقی از جانب استقلال برای جبران از دست دادن اورونوف ازبکستانی در فصل گذشته بوده است.
در آن زمان آبیها برای استخدام این مهاجم کارساز اقدامات مؤثر لازم را انجام ندادند و در توجیه این کوتاهی گفته شد که چون نکونام مشغول مسائل دست و پاگیر دیگری بوده، این فرصت عالی را از دست داده است. اورونوف بر اثر غفلت آبیها سر از پرسپولیس درآورد و با گلهای متعدد و حساسش از دلایل اصلی قهرمان شدن مجدد قرمزهای تهرانی بود، ولی اگر هم جذب اسلامی را اقدام تأثیرگذاری در راه تقویت تیم نکونام در فصل جدید بدانیم، این قضیه هیچ ارتباط مستقیم یا غیرمستقیمی با ماجرای انتقال فصل گذشته اورونوف به جمع قرمزهای تهرانی ندارد و به تبع آن آمدن اسلامی هر نتیجهای داشته باشد، قطعاً جبرانی بر نیامدن مهاجم ازبک در فصل گذشته نخواهد بود.
اینها توجیههایی بیربط و حرفهای نهچندان مستدلی است که در محیط فوتبال ما و در رقابت حاد دو تیم پرطرفدار پایتخت پیوسته گفته میشود و معمولاً سنخیتی با حقایق موجود ندارد و صرفاً گفته میشود تا هواداران به وجد و هیجان بیایند و بهدرستی درک نکنند که از دست دادن قهرمانیها و تحمل ناکامیها فقط به سبب اتفاقاتی از این دست نیست. ناکامیهای بزرگ زمانی تحقق مییابند که تیمهای نامدار سلسله مسائل مهمی را گم کرده و از برخی الزامهای درجه اول غفلت ورزیده باشند و ناکامیهایشان فقط محصول یک اتفاق صرف نبوده و نیست.