ایران -هنگکنگ حمله با هنگ جوان
ایران -هنگکنگ در مقدماتی جام جهانی فرصت خوبی برای قلعهنویی است که به وعدههایش عمل کند. او که بعد از جام جهانی قبلی با وعده پوستاندازی تیم ملی دوباره سکان هدایت ملیپوشان را به دست گرفت در جام ملتها به این بهانه که تیم ملی جای آزمون و خطا نیست، از بازی دادن به جوانها تا حدود زیادی طفره رفت. البته که بدون جوانها هم او با ستارههای باتجربه ره به جایی نبرد و دست خالی از قطر بازگشت، آن هم در شرایطی که انتقادها از او و تیمش در اوج بود. اکنون و در مقدماتی جام جهانی و در مواجهه با حریفان کمنام و نشانتر این فرصت هست که درهای تیم ملی روی جوانها باز شود. در لیگی که خروجی دندانگیری نداشته، نیمکتنشینی همین پدیدههای اندک در تیم ملی هم جفا به استعدادهایی است که شبها با رؤیای پیراهن تیم ملی به خواب میروند. در لیست جدید قلعهنویی البته همچون گذشته چند استعداد جوان نامشان به چشم میخورد اما تا این استعدادها در کوران رقابتها به میدان نروند، دعوتشان آب در هاون کوبیدن است. بازیکنانی چون حزباوی، آقاییپور، یوسفی و آزادی باید مقابل هنگکنگ فرصت بازی داشته باشند تا آبدیده شوند. به زمین رفتن آنها البته این خوبی را هم دارد که با تجربههایی که در باد اعتماد همیشگی قلعهنویی چرت میزنند، از خواب غفلت بیدار میشوند و در رقابت با جوانها به ارتقای کیفیت فنی و بدنی خود میاندیشند. بهانه بازیهای مقدماتی جام جهانی برای بازی ندادن به جوانها بهانهای واهی است چرا که اگر تیم ملی نتواند با همین جوانها از پس تیم درجه سومی چون هنگکنگ برآید، همان بهتر که تیم ملی به جام جهانی نرود. واقعیت این است که با آرایش جدید و تعداد بالای حضور تیمها در جام جهانی، دیگر صعود به جام جهانی برای ما آرزو نیست و آنچه انتظار میرود، این است که تیم ملی این بار از گروه خود صعود کند و در جا نزند. ما سالهاست که دیگر آرزویی جز صعود به دور دوم نداریم. قلعهنویی برای ماندن در تاریخ این فوتبال این بار باید به جوانها اعتماد کند و از همین اول راه آنها را عصای دست خود کند. واقعیت این است که بسیاری از ملیپوشان در پایان راه هستند و تکیه بر تجربه آنها فقط در تنگناها میتواند جایز و واجب باشد.