به مناسبت دربی منچستر؛
تنها راه نجات یونایتد حذف پپ است!
ایمان گودرزی
روزنامه نگار
سر جیم رتکلیف پس از خرید سهام منچستریونایتد، ضمن تمجید از پپ گواردیولا اعلام کرد قصد دارد منچسترسیتی و لیورپول را از جایگاه برتر خود به زیر بکشد. رهبر گروه INEOS که اکنون بخش ورزشی منچستریونایتد را در اختیار دارد، اعلام کرد با گرد هم آوردن بهترین مدیران فوتبالی اروپا می‌تواند طی 2 یا 3 سال به اهداف مدنظرش در اولدترافورد برسد. جیمی کرگر در جدیدترین یادداشتش برای نشریه تلگراف به این موضوع پرداخته است.
منچستریونایتد تنها با جدایی گواردیولا می‌تواند موفق شود
منچستریونایتد باید موضوع «به زیر کشیدن منچسترسیتی» را تا زمانی که پپ گواردیولا در این تیم حضور دارد، به فراموشی بسپارد. یونایتد می‌تواند مالکانش را عوض کند، بهترین مدیر اجرایی و مدیر ورزشی دنیا را استخدام کند، ساختار نقل و انتقالاتی را تغییر دهد و اولدترافورد را بازسازی کند. اما اهمیتی ندارد. چون منچسترسیتی در حضور پپ گواردیولا جایی برای نگرانی ندارد. تا زمانی که منچسترسیتی وارد پروسه انتخاب سرمربی جدید نشود، منچستریونایتد برترین تیم شهرش هم نخواهد شد، چه برسد به کل کشور. فوتبال درجه یک این‌گونه دنبال می‌شود و ما هنوز در اواسط دوران اوج منچسترسیتی قرار داریم. بدیهی است که یونایتد می‌تواند و باید در زمانی که سر جیم رتکلیف تغییراتی را انجام می‌دهد، پیشرفت کند. اما موضوع رسیدن شیاطین سرخ یا سایر تیم‌ها به نقطه اوج فوتبال انگلیس و اروپا، تنها به کاری که باید انجام دهند ارتباط ندارد. آنها در کنار بالا بردن استانداردها به تغییرات اساسی رقبای خود نیز نیاز دارند.
نکته امیدوارکننده این است که گواردیولا برای همیشه در منچسترسیتی نمی‌ماند. در خارج از اتحاد، همه دعا می‌کنند او پس از سال 2025 قراردادش را تمدید نکند. زمانی که سرمربی اسپانیایی مانند یورگن کلوپ تصمیم به خروج بگیرد. بزرگترین دگرگونی در فوتبال انگلیس در نتیجه خروج یک مربی نخبه حاصل می‌شود. یونایتد این موضوع را با خروج سر مت بازبی در سال 1969 و سر الکس فرگوسن در سال 2013، بهتر از هر تیمی می‌داند. آنچه که رقبا برای پر کردن این خلأ به کار بردند، یک طرف ماجرا است؛ یونایتد در سمت دیگر، با شکست در مأموریت انتخاب جانشین دوران ناکامی را رقم زد. منچسترسیتی با خرید باشگاه توسط اماراتی‌ها فشار آورد اما تنها دلیلی که یونایتد از جایگاهش به زیر کشیده شد، جدایی سر الکس فرگوسن از این تیم بود.
با وجود جمله مشهور فرگوسن (در مورد لیورپول)، مطمئن نیستم هیچ کسی تا به حال تیمی را به زیر کشیده باشد. کنی دالگلیش در سال 1991 لیورپول را ترک کرد و جانشین‌های او نیز خوب نبودند، موضوعی که به یونایتد کمک کرد. زمانی که فرگوسن در یونایتد حضور داشت، رقابت این تیم برای عناوین بزرگ قهرمانی تضمین شده بود. اما تیم تحت هدایت او در دوره‌های متفاوتی توسط آرسنالِ آرسن ونگر و چلسی ژوزه مورینیو شکست داده شد. فرگوسن در دوران خودش به عنوان بهترین مربی لیگ برتر از تخت به زیر کشیده نشد. همه در ابتدای فصل می‌دانستند اگر بالای منچستریونایتد قرار بگیرند، به احتمال زیاد قهرمان خواهند شد. این موضوع در مورد منچسترسیتی هم صدق می‌کند. این موارد استانداردهایی هستند که سایر تیم‌ها بر اساس آن آزموده می‌شوند.
ادامه حضور گواردیولا در منچسترسیتی به این معنا است که موضوع یادشده تغییر نخواهد کرد. مانند فرگوسن، پپ برای اینکه به صورت قطعی از او عبور کنید، بیش از حد خوب است. مورینیو در مورد رتبه دوم سال 2018 گفته بود: «یکی از بزرگترین دستاوردهای ورزشی من». وقتی به گذشته نگاه کنید متوجه می‌شوید که علت بیان این جمله چه بوده است. طی چند روز گذشته من به قدردانی از یورگن کلوپ پرداختم و از او به عنوان «بیل شنکلی» یاد کردم. این احتمال وجود دارد منچسترسیتی و تیم درخشان او مانع از قهرمانی دوم کلوپ، یکی از بزرگترین مربیان تاریخ شوند.
وقتی به سراغ دربی شهر منچستر برویم، نمی‌توان گفت این بازی مسابقه سنگین‌وزن‌ها نخواهد بود. تاریخ یونایتد همچنان بهتر از سیتی است اما وقتی به ارزیابی کیفیت تیم‌ها برسیم، منچسترسیتی در سطح دیگری قرار دارد.
دفاع اریک تن هاخ از خودش را دوست داشتم
تحلیل من در برنامه MNF برای نشان دادن بی‌ثباتی منچستریونایتد بود. اریک تن هاخ با بیان اینکه انتقادها منصفانه نیستند، از خودش دفاع کرد. او معتقد بود من از اولین روز از منچستریونایتد انتقاد می‌کنم اما در واقع از بازی دوم او مقابل برنتفورد بود. صحبت‌های من بیشتر متوجه بازیکنان بود نه سرمربی منچستریونایتد. به تن هاخ بابت صحبت‌هایش آفرین می‌گویم. مربی‌ای که از خود و تیمش دفاع می‌کند شایسته تحسین است. اگر چنین ذهنیتی منجر به بهبود نتایج و عملکرد یونایتد می‌شود، تن هاخ بهترین پاسخ را داده است. با این حال، چالش سخت‌تری نسبت به بازی مقابل منچسترسیتی گواردیولا وجود ندارد. طبق معمول، قهرمان در زمان مناسب می‌درخشد و اگر ایده سه‌گانه را در نظر نگیریم، احمقانه خواهد بود.