از آجورلو- مجیدی تا خطیر- نکونام
حمیدرضا عرب
روزنامه نگار
یکی از مهمترین دلایلی که موجب قهرمانی استقلال در فصل بیست و یکم شد، روابط مطلوب و محترمانه میان مدیرعامل وقت و سرمربی بود. در آن فصل مصطفی آجورلو به خوبی توانست با فرهاد مجیدی ارتباط مناسبی برقرار کند. آجورلو برای اینکه حسن نیت خود را به سرمربی پیشین استقلال نشان دهد در همان بدو ورودش به باشگاه اقدام به عقد قرارداد سه ساله با مجیدی کرد که همین اقدام سازنده موجب شد سرمربی با فراغ بال به مربیگری بپردازد. در کنار این اقدامات سازنده مدیران سابق کوشیدند در طول فصل به لحاظ مالی تیم را در وضعیت مطلوبی قرار داده و اجازه ندهند به قول معروف آب در دل بازیکنان تکان بخورد. گرچه این روزها شنیده میشود برخی قراردادهایی که در زمان مدیریت آجورلو منعقد شده به لحاظ مالی برای باشگاه استقلال دردسرساز شده اما به هر حال سلسله تصمیماتی که در آن فصل اتخاذ شد در نهایت استقلال را به قهرمانی رساند و فرهاد مجیدی توانست در محیطی آرام تنها به امور فنی پرداخته و استقلال را به سمت موفقیت در لیگ برتر سوق دهد.
در فصل بیست و دوم نیز اختلافهایی میان ساپینتو و علی فتحاللهزاده وجود داشت اما شدت اختلافات به گونهای نبود که به مصاحبههای پینگپنگی در رسانهها منجر شود و دو طرف کوشیدند مشکلات میان خود را مخفی نگه دارند تا به رسانهها کشیده نشود و در نتیجه آرامش استقلال به هم نریزد.
در فصل جاری اما ناسازگاری مدیرعامل و سرمربی با یکدیگر به نقطه جوش رسیده و با اینکه در طول فصل بارها از سوی برخی پیشکسوتان تلاش شد دو طرف روابط مطلوبی با یکدیگر ایجاد کنند اما هیچ موفقیتی به دست نیامده است. اخیراً نکونام دوباره از طریق تریبون ملی جملات تندی علیه خطیر به زبان آورده و مدیرعامل استقلال نیز از مشاور رسانهای خود خواسته پاسخ سرمربی را در رسانهها بدهد که نتیجه این کشمکش رسانهای موجی از بیم و نگرانی را درباره آینده استقلال میان هواداران و پیشکسوتان این باشگاه به وجود آورده است.
اختلافات اخیر در نوع خود کمنظیر است و هیچ گاه در تاریخ باشگاه استقلال به یاد نداریم که تضاد فکری میان سرمربی و مدیریت به حدی رسیده باشد که بیپروا علیه یکدیگر در رسانهها مصاحبه کنند. حال شاید در گذشته بعد از پایان فصل افشاگریهایی میشد اما مسأله نکونام و خطیر این است که هنوز لیگ به نیمفصل نرسید مشکلات این دو به اوج رسیده و دو طرف با توپ پر به سمت یکدیگر حملهور شدهاند. اینکه پیدا کنیم چه کسی در این میان مقصر است در این برهه اهمیت ندارد اما آنچه مهم جلوه میکند اینکه چرا اعضای هیأت مدیره که برخی از چهرههای کارکشته و کاربلد فوتبال ایران محسوب میشوند، قادر به کنترل این بگومگوی فرسایشی نیستند تا شاید روابطی که در فصل بیست و یکم شاهد بودیم، بار دیگر میان مدیرعامل و سرمربی اتفاق بیفتد؟!