ناگفتههای کماندار المپیکی ، بعداز سرمربیگری تیم ملی پاراتیرو کمان
وزیری:فدراسیون مرا نخواست و رفتم
میلاد وزیری سرمربی تیم ملی پاراتیروکمان شد؛ آن هم بعد از دو سال بیخبری. او این مدت با اینکه در تیم ملی نبود اما هدفگیری سیبلها را کنار نگذاشته بود. خداحافظی هم نکرده بود و حتی مربیگری هم میکرد. وزیری بعد از توافق با اسبقیان، امروز کارش را با پاراکمانداران شروع میکند. خواندن حرفهای وزیری از تیروکمان ایران و تیم جدیدش خالی از لطف نیست.
شما خداحافظی کردی و سرمربی تیم ملی پاراکمانداری شدی؟
من از تیم ملی خداحافظی نکرده بودم، ولی بعد از المپیک شرایط برای ماندنم در تیم ملی فراهم نبود و فدراسیون هم تمایلی به برگشت من به تیم نداشت. بنابراین من هم در باشگاهم و تیم دانشگاه آزاد به صورت مربی–بازیکن فعالیت میکردم. خدا را شکر در لیگ هم قهرمان شدیم. من در کشور کماندار-مربی ایران بودم که فدراسیون جانبازان بعد از بررسی مرا دعوت به همکاری کرد و من هم قبول کردم.
حالا که حرف رسید به تیروکمان، به نظر شما چرا تیروکمان ایران افت کرده؟
به نظرم ما در برنامهریزیها مشکل داریم و باید بهتر در تیراندازی با کمان سرمایهگذاری شود. سرمایهگذاری مستلزم حضور اسپانسرهاست. پای اسپانسرها به تیراندازی با کمان باز نمیشود، مگر اینکه منافع آنها تأمین شود، منافعی که باعث میشود تا آنها برای حمایت و سرمایهگذاری از تیم ملی و باشگاهها رغبت پیدا کنند. در واقع باید بازی برد-برد باشد. از طرف دیگر تیروکمان ایران لیگ پویایی ندارد که نیاز به بازنگری قوانین لیگ و اجرایی مسابقات دارد. فدراسیون باید برای تیروکمان پدر باشد و حامی، نه اینکه از کمانداران، مربیان و باشگاهها طلب حمایت داشته باشد. فدراسیون باید در شیوه برنامهریزی و برگزاری مسابقات بازنگری کند. تیروکمان ایران پتانسیل قهرمانی دارد. من این مدت که به دعوت هیأتها به استانهای مختلف سفر کردم یا کمانداران آنها برای تمرین پیش من میآمدند، استعدادهای زیادی را دیدم. فراموش نکنید که قیمت هر کمان 300 تا 350 میلیون تومان است در حالی که هر کسی شرایط پرداخت آن را ندارد. باشگاهها باید در لیگ از کمانداران حمایت کنند تا کمانداران انگیزه داشته باشند، چرا که تیروکمان با بقیه ورزشهای تیمی و انفرادی فرق دارد. کماندار برای موفقیت باید 350-340 روز در اختیار تیمش باشد و نمیتواند کار دیگری انجام دهد، در حالی که درآمد و هزینهها، جزو جداییناپذیر زندگی است و چالشی که برای همه هست، بنابراین باید فدراسیون فکری به حال درآمد کمانداران کند.
فدراسیون برای شرایط بهتر مربی کرهای را هم استخدام کرد، اما نتایج بازیهای آسیایی هانگژو چنگی به دل نزد.
من با مربی کرهای یک هفته بیشتر کار نکردم. بنابراین شناختی از او ندارم اما نتایج تیم ملی در بازیهای آسیایی سینوسی بود؛ نه مطلق بد بود و نه خوب. بچهها رکوردهای خوبی در ریکرو زدند، برخلاف کامپوند که رکوردهای ضعیفی ثبت کرد. در صورتی که مربی کرهای از اول برای کامپوند آمده بود اما حالا با ریکرو کار میکند.
تیم حتی برای سهمیه المپیک هم موفق کار نکرده.
تیروکمان ما معمولاً دورههای قبل در همان مسابقه اول انتخابی المپیک، سهمیه میگرفت و برای مسابقههای آخر نمیماند. اما برای پاریس هنوز خبری از سهمیه نیست. شاید قسمت ما این بود. حالا بچهها رشد رکوردی خوبی داشتند، امیدوارم نوسان آنها رفع شود و رشد رکوردها ثابت. البته در تیروکمان جدای از مربی و تجهیزات، شرایط روحیه هم خیلی مهم است. آنها باید درآمد داشته باشند چرا که جوانترین بچههای ملیپوش 20 سال و بزرگترین آنها 30 ساله است، اگر 5 سال دیگر هم باشند و سهمیه بگیرند، بعدش چه میشود؟ چه اتفاقی میافتد؟ آنها با دیدن سرنوشت ما و رفتاری که فدراسیون با ما داشت، شک نکنید انگیزهشان برای ادامه کمتر میشود. در حالی که فدراسیون باید حامی باشد و با توجه بیشتر به ملیپوشان، انگیزه آنها را بالا ببرد.
به نظر شما تیم ملی چقدر شانس سهمیه تیمی المپیک دارد؟
کار سختی است چرا که هنوز خیلی از تیمهای قدرتمند مثل اسپانیا، سهمیه انفرادی دارند و تیمی نگرفتهاند و همین کار را برای تیم ما سخت میکند، اما غیرممکن نیست. البته 3 سهمیه تیمی بیشتر تقسیم نمیشود، مگر اینکه تیم در شانس مجدد شرکت کند که آنجا هم کار خیلی خیلی سخت است.
شما برای تیم ملی پاراتیروکمان چه برنامهای داری؟
یکشنبه در صحبت با اسبقیان برای همکاری به توافق رسیدیم. من دیروز برنامهام را به فدراسیون دادم تا از امروز کارم را شروع کنم. قرار است همه کمانداران پاراآسیایی به اردو بیایند تا برای رقابتهای جهانی امارات آماده شوند. مسابقهای که 12 اسفندماه برگزار میشود و آخرین انتخابی پارالمپیک پاریس است. البته قبلاً لیست سه نفره مسافران امارات بسته شده است. هرچند پاراکمانداران کار خیلی سختی در امارات دارند چرا که زهرا نعمتی و غلامرضا رحیمی دو قهرمان سابق پارالمپیک هنوز سهمیه نگرفتهاند. نعمتی تا به حال تمرین کمی داشته است. البته تیم به خاطر جابهجایی تیم ملی پاراتیروکمان از فدراسیون تیروکمان به جانبازان هم تمرین نداشته و این اولین اردوی تیم بعد از جدایی است.
این جابهجایی به نفع تیم شد؟
تیم پاراتیروکمان وقتی زیر نظر فدراسیون جانبازان بود، شرایطش بهتر از وقتی بود که زیر نظر فدراسیون تیروکمان بود. ما این جدایی را به فال نیک میگیریم. هم اسبقیان و هم بقیه دوستان خیلی پیگیر بودند تا زودتر اردوها شروع شود. کادرم هم تیم قویای است. در کامپوند مجید احمدی سرمربی سابق تیم ملی کامپوند و تیم ملی زنان و تیم ملی عراق و زهرا شمس کاپیتان تیم ملی و مربی سابق تیم ملی و مربی اختصاصی زهرا نعمتی در پاراآسیایی که نتایج درخشانی هم گرفت، همکارم هستند.
این روزها خبرهای خوبی از زهرا نعمتی نمیشنویم، زهرا برای پارالمپیک سهمیه میگیرد؟
نعمتی باید از نظر روحی ریکاوری شود. او خسته ذهنی است و باید ریکاوری ذهنی شود. حالا هم با واعظ موسوی کار میکند تا برگردد. البته او هنوز تصمیم قطعی نگرفته است. به هر حال زهرا نعمتی، نعمت بزرگی برای ورزش ایران است و حداقل در دو پارالمپیک دیگر هم میتواند کار کند، ولی سلامتی روحی او با ارزشتر است. امیدوارم به جمعبندی برسد. نعمتی کماندار قویای است و میتواند خودش را برساند، شاید از نظر جسمی مشکل داشته باشد اما ما روی تجربهاش حساب کردهایم و رقبایش هم از اسم او میترسند. تلاش میکنیم او را برسانیم.
چرا به اینجا رسیده؟
من در جریان ریز کارهایش نستیم. اما به نظرم فشار تمرینی حرفهای خیلی زیاد است. او بارها رسیدن به قله را تجربه کرده اما وقتی حمایت خوبی از فدراسیون ندید، خسته شد. امیدوارم کمک کنیم تا زودتر برگردد.
پس شما کار سختی داری؟
خیلیها مخالف بودند که من سرمربی تیم پاراتیروکمان شوم، چرا که تیم در حال پوستاندازی است و نسل جدید پاراکمانداران مثل عرب عامری درست است که در پاراآسیایی رکورد زد اما تجربه زیادی ندارد و نهایت یکی، دو مسابقه رفته است. بنابراین نعمتی و رحیمی با برگشت میتوانند کمک بزرگی به تیم باشند. میدانم کار خیلی سختی دارم بویژه در کامپوند چرا که با ناکامی در هانگژو باید تغییر و تحولات ایجاد شود.
حرفی مانده؟
من تشکر میکنم از اسبقیان و کارگری و تمام دوستان در کمیته ملی پارالمپیک، بابت اعتمادشان. اعتمادی که مسئولیت سنگینی را روی دوش من گذاشت. البته از مجید کهتری سرمربی سابق تیم که سالها زحمت کشیده. اگر تیم پارا هست به خاطر زحمات او بود و کهتری تنها به خاطر مشکلات جسمانیاش کنار رفت، امیدوارم از تجربیاتش بتوانم استفاده کنم.