قلعهنویی قبول شد و میماند
نمــــــــــــره 19 در جــــــــــــام 18
بندی که اتوماتیکوار فعال شد
امیر اسدی
روزنامه نگار
فاصله میان یأس و خوشبختی به اندازه یک تار مو بود. اگر نتیجه تغییرات مثبت بود، بهبه و چهچه از امیر قلعهنویی آغاز و ورد زبانها میشد. حالا که تیم ملی مقابل قطر شکست خورده، منتقدان شمشیر را از رو بسته و در جواب رسانهها، این سرمربی 60 ساله را آماج حملات خود قرار دادهاند. در اینکه تیم ملی در برخی از مسابقات مشکل فنی هم داشت، هیچ شکی وجود ندارد. حتی در بهترین تیمهای جهان هم گاهی اوقات چنین مشکلاتی به وجود میآید و تغییرات همیشه شکل مثبتی به خود نمیگیرد. گروهی به تعویضهای امیر در بازی مقابل قطر ایراد میگیرند و بخشی دیگر به بحثهای غیرفنی رو میآورند و زمین و زمان را به هم میدوزند تا بگویند اگر دست ایران از جام کوتاه مانده، تنها دلیلش حضور امیر قلعهنویی است؛ موضوعی که کمی به دور از انصاف است.
در یک تورنمنت مانند جام ملتهای آسیا، هیچ تیمی را نمیتوان پیدا کرد که در تمام مسابقات خود بینوسان راهی زمین شده و بهترین نتیجه را هم کسب کرده باشد. قطر که عنوان قهرمانی را به دست آورد، مقابل چین که جزو ضعیفترین تیمهای جام بود، با یک گل به برتری رسید. یا کرهجنوبی برابر مالزی به تساوی رسید اما در دور حذفی، استرالیا و عربستان را از پیش رو برداشت. ایراد به عملکرد نوسانی تیم ملی از همان ایرادهای عجیبی است که متأسفانه نمونهاش را در روزهای اخیر بارها دیده و خواندهایم.
در یک تورنمنت، باید با روشهای مختلف و استفاده از بازیکنان متفاوت وارد زمین شد تا بار اصلی روی دوش چند مهره کلیدی نیفتد. استراحت به ستارهها یکی از عواملی است که میتواند ارتباط مستقیمی با نتایج داشته باشد. در تیم ملی نیز چنین اتفاقی را بخصوص برابر هنگکنگ دیدیم. جایی که منتقدان میگویند ایران دور از انتظار ظاهر شد اما کسی نگفت تیم ملی با استفاده از چه بازیکنانی وارد زمین شد و البته جالبتر اینکه در کسب نتیجه هم موفق بود. اینها همان نقدهایی است که به امیر وارد شده و البته خیلی هم کارشناسی نیست.
در برخی برنامههای تلویزیونی و اینترنتی نیز شاهد این بودیم که تیم ملی خیلی زیرپوستی و پنهانی با هجمههایی مواجه شد که ناخواسته روی بازیکنان حاضر در اردو تأثیر گذاشت. این کارشناسیها به جای اینکه فشار را از روی دوش کادرفنی و بازیکنان بردارد، آنها را تحت تأثیر قرار داد و نتیجهاش عدم صعود به فینال جام ملتها بود. البته قصدی برای توجیه شکست مقابل قطر وجود ندارد اما واژه حمایت از بازیکنان را بخصوص در چند برنامه خاص ندیدیم و همین مسأله مشکلاتی را در داخل و خارج از زمین به وجود آورد که البته گفتن آن دیگر دردی را دوا نمیکند.
شاید اگر قبل از آغاز مسابقات، قرعه تیم ملی مشخص بود و همه میدانستند قرار است در دور یک چهارم نهایی با ژاپن بازی کنیم، خیلیها انتظار صعود به نیمه نهایی را نداشتند. پیشبینیها احتمالاً این بود که مقابل ژاپن شکست میخوریم و ادامه مسابقات را از تلویزیون تماشا خواهیم کرد. ایران اما با تمام کاستیها و با کادرفنیای که مورد هجمه قرار گرفته، راهی نیمه نهایی شد و تا یکقدمی جام پیش رفت. عملکرد کلی تیم راضیکننده بود و ایران در این مسابقات نمره قبولی گرفت. بنابراین پیشبینی اینکه امیر قلعهنویی به فعالیتش در تیم ملی ادامه بدهد، اصلاً غیرمنطقی نیست.
دو سه ماه قبل در یکی از شمارههای ایران ورزشی نوشتیم که قرارداد قلعهنویی با صعود به نیمهنهایی خودبهخود تمدید میشود. حالا هم امیر خودکار و اتوماتیکوار تا پایان جام جهانی 2026 سرمربی تیم ملی ایران است، البته اگر اتفاق خاصی رخ ندهد. این دستمزد موفقیت و نمره قبولی در کلیت مسابقات است. امیر کم منتقد ندارد اما هم در مقطع نخست حضور روی نیمکت ایران و هم در این 11 ماه اخیر نشان داده که کارش را بلد است و میداند چطور از ستارهها بهترین بازی را بگیرد و البته در کنارش آنها را مدیریت کند. با قلعهنویی- فارغ از نتیجه بازی با قطر- تا 2026 ادامه میدهیم و این کوچکترین اتفاقی است که برای این مربی رخ میدهد. حالا او زمان بیشتری در اختیار دارد تا تیمی بسازد متشکل از بازیکنان جوان و باتجربه. تیمی که اگر امکانات داشته باشد، هدفش با قلعهنویی احتمالاً موفقیت در جام جهانی بعدی خواهد بود.