چرا مارکز به قهرمانی رسید و قلعهنویی ناکام شد؟
تغییر نگرش بیهیاهو
آرمن ساروخانیان
روزنامه نگار
بعد از برد مهم تیم ملی مقابل ژاپن به نظر میرسید که مسیر قهرمانی جام ملتهای آسیا هموار شده است. قطر، حریف نیمهنهایی در شش بازی قبلی مغلوب تیم ملی شده بود و شاگردان قلعهنویی در صورت عبور از سد میزبان با اردن روبهرو میشدند که وزن و تجربه بازی در چنین سطحی را نداشت. با این حال قطر در بازی نیمهنهایی نمایش بهتری داشت و تیم ملی مثل پنجاه سال اخیر نتوانست به فینال جام ملتهای آسیا برسد.
بعد از این بازی مقایسه بین سرمربیان دو تیم اجتنابناپذیر به نظر میرسد. ایران روی کاغذ بخت بیشتری برای بردن بازی داشت، ولی تینتین مارکز با انتخاب ترکیب و نقشه بازی مناسب توانست ستارگان تیم ملی را کنترل کند. گل زودهنگام آزمون میتوانست روند بازی را به نفع تیم ملی تغییر بدهد و فشار روی بازیکنان میزبان را زیاد کند، ولی حتی این اتفاق هم روی عملکرد قطر تأثیری نگذاشت و آنها موفق شدند در پایان نیمه اول با برتری به رختکن بروند.
در نیمه دوم نگاهها به مربیان دو تیم بود که با تعویضها جریان بازی را تغییر بدهند. نیمکت تیم ملی پر از بازیکنانی با ویژگیهای مختلف بود و دست قلعهنویی از سرمربی قطر بازتر. با این حال باز هم مربی اسپانیایی دست بالا را داشت و بعد از پنالتی جهانبخش که از نگاه کارشناسان سختگیرانه بود، با گل دقایق پایانی معز علی کار را تمام کرد.
قلعهنویی در مصاحبههای ماههای گذشته بارها از تغییر نگرش در تیم ملی گفت و از سختی و زمانبر بودن این پروژه صحبت کرد. شرایط کار مارکز اما از قلعهنویی هم سختتر بود. او یک ماه پیش از جام ملتها جانشین کیروش شد و قطریها دلیل این انتخاب را بازگشت به فوتبال هجومی مورد علاقه بازیکنان این کشور نامیدند. مربی اسپانیایی در این مدت هیچ وقت درباره سختیهای کارش صحبت نکرد و در این زمان کوتاه توانست مدل بازی عنابیها را تغییر بدهد.
قلعهنویی هرچند در نشستهای خبری روی تغییر نگرش و فوتبال هجومی تأکید داشت، ولی وقتی به ژاپن، اولین مانع سخت رسید، سراغ چیدمان 1-3-2-4 و فوتبال محتاطانه رفت. در واقع اعضای کادر فنی هم به شعار اصلیشان در ماههای گذشته باور نداشتند. وقتی قلعهنویی در بازی با قطر تصمیم گرفت دوباره به فوتبال هجومی مورد اشارهاش برگردد، با بردن طارمی به گوش چپ ترکیبش را به هم ریخت و نتیجه این آشفتگی از دست رفتن نیمه اول بازی بود. مارکز اما از شروع تورنمنت تا پایان پای ایدهاش ایستاده و توانست با هفت برد متوالی از عنوان قهرمانی قطر در تورنمنت دفاع کند.
بخش زیادی از انرژی و توان قلعهنویی در جریان تورنمنت صرف مرور اتفاقات جام ملتهای 2007 و مقابله با مخالفان خیالی شد. فضای رسانهای در جریان مسابقات کاملاً همراه تیم ملی بود، ولی او اصرار داشت که در مسیر اجرای پروژهاش مخالفان سرسختی دارد. این نگاه منفی به درون اردو هم سرایت کرد و نتیجهاش مصاحبه عجیب رامین رضاییان بعد از برد مقابل ژاپن بود.
مصاحبه قبل از بازی با قطر علیه داور کویتی هم حرفهای نبود و فشار مضاعفی روی بازیکنان وارد کرد. مشخص بود که آنها با بدبینی وارد زمین شدهاند، ولی داور کویتی قضاوت کاملاً منصفانهای داشت و حتی در مجموع به نفع ایران سوت زد. معمولاً مربیان در تورنمنتها اصرار دارند که فضای تیمشان را ایزوله کنند و بازیکنان تا جای ممکن سراغ رسانهها و شبکههای اجتماعی نروند، ولی این موضوع درباره تیم ملی صدق نمیکرد و مصاحبه علیه داور هم تا حدودی تمرکز را از بازیکنان گرفت. این در حالی است که مارکز در نشست خبری از پاسخ به سؤالی درباره داور کویتی طفره رفت و اجازه نداد که حاشیه جدیدی برای تیمش ساخته شود.
مارکز بدون هیاهو و جنجال توانست قطر را در زمان کوتاه یک ماهه متحول کند و تورنمنت را با کمترین فراز و نشیب در یک مسیر صعودی به پایان برد. قلعهنویی اما با تصمیمات فنی اشتباه مقابل قطر و سیاست رسانهای پرتنش، فرصت تاریخی برای قهرمانی جام ملتها را از دست داد.