جانشینی ژاوی، مأموریت غیرممکن
فقط یک احمق مربی بارسلونا میشود
ژاوی قرار است در پایان فصل از بارسلونا جدا شود و یک تحول بزرگ در راه است. جانشین او با مشکلات زیادی مواجه خواهد بود، شاید کاری غیرممکن که تنها یک احمق انجام آن را بر عهده میگیرد.
روح گواردیولا
این به زمان پپ گواردیولا بر میگردد. تیمی که او تحویل گرفت مشکلات زیادی داشت. حجم بالایی از استعداد در اختیارش بود به ویژه نابغه آرژانتینی اما به تقلا افتاده بودند. رونالدینیو، دکو و ساموئل اتوئو افت کرده بودند و اجازه نمیدادند برخی استعدادها شکوفا شوند. اولین کار گواردیولا مرخص کردن دوتای اولی بود و مهاجم کامرونی بیشتر فصل را روی نیمکت سپری کرد. کار بزرگی بود، زمان زیادی از توپ طلای رونالدینیو نمیگذشت و دکو ستاره تیم به حساب میآمد. به جای آنها دو استعداد لاماسیا به تیم آمدند، پدرو و سرخیو بوسکتس. جرارد پیکه هم از منچستریونایتد برگشت. این تحول شاهکار بود و بارسلونا در فصل اول گواردیولا سهگانه برد. سه فصل بعدی هم عالی بود و تکرار آن غیرممکن به نظر میرسد.
مربیان بعدی
مربیان بعدی بسیار تلاش کردند از جمله دستیار پپ، تیتو ویلانووا که در کنفرانس خبری جدایی گواردیولا به عنوان جانشین او معرفی شد. اوضاع خوب پیش رفت و در فصل اول با ۱۰۰ امتیاز و ۱۵ امتیاز اختلاف نسبت به رئال مادرید قهرمان لیگ شدند. این داستان پایان تراژیکی داشت و تیتو در سال ۲۰۱۳ به دلیل بیماری تیم را ترک کرد، یک سال قبل از آنکه تسلیم بیماری شود. مشکلات از همان جا شروع شد. تاتا مارتینو آمد و کمتر از یک سال دوام آورد. لوییس انریکه آمد و MSN معروفش تیم را به سهگانه سال ۲۰۱۵ رساند اما هافبک سابق هیچ گاه در تیم جا نیفتاد و بعد از سه فصل رفت. ارنستو والورده در سه سال دو قهرمانی لالیگا به دست آورد اما دوران او زیر سایه باخت ۴ بر صفر به لیورپول در نیمه نهایی لیگ قهرمانان قرار گرفت و در ژانویه ۲۰۲۰ اخراج شد. بارسلونا بعد از او سه مربی داشت، کیکه ستین، رونالد کومان و ژاوی و در چهار سال سه جام گرفت.
فشار بیامان
دوشنبه گذشته گواردیولا به ژاوی دلداری داد: «فشار انگلیس و اسپانیا قابل مقایسه نیست، آنجا هزار برابر است. شش کنفرانس خبری در هفته و بازیهای متعدد. بارسلونا با هیچ جا قابل مقایسه نیست.» گواردیولا در زمان جدایی گفت دیگر از این کار لذت نمیبرد، تیم او در ۱۸ روز سخت چهار الکلاسیکو برگزار کرد. انریکه هم گفت نیاز به استراحت دارد. ژاوی همین را به تصویر کشید: «واقعاً سخت و بیرحمانه است. پپ و والورده و انریکه هم گفته بودند. دیگر نمیشود لذت برد.»
بخشی از فشار به موفقیتهای گذشته ربط دارد. تیم در تاریخ ۱۲۴ ساله خود ۷۷ جام گرفته. تیم ارتباط عمیقی با محیط خود دارد، آرم تیم به رنگ پرچم کاتالونیا است. هواداران بارسلونا خود را کاتالان میدانند نه اسپانیایی. بعضی تیمها وزن یک شهر را به دوش دارند، بارسلونا نماینده یک هویت ملی است. رقابت با رئال هم بسیار عمیق است، در واقع از سیاست شروع شد و به ورزش گسترش یافته. چطور میشود در شغلی ماند که بدون در نظر گرفتن استانداردهای خودش با یکی از بهترین تیمهای دنیا مقایسه میشود.
زیر سایه مسی
سال گذشته بارسلونا به نخستین قهرمانی لیگ بعد از چهار سال نزدیک میشد اما به ندرت درباره تغییرات تاکتیکی و قدرت دفاعی و خط حمله متحول شده از ژاوی سؤال میشد. بیشتر درباره این میپرسیدند که آیا مربی میخواهد مسی برگردد یا اینکه او کجا قرار است بازی کند و آیا باشگاه پولش را دارد و بقیه تیم چطور به آمدنش واکنش نشان میدهند. ژاوی هم گفت میخواهد مسی برگردد و جایش در تیم تعیین شده، رسانهها هم او را بازگشته تلقی کردند. اما اینطور نشد، شرایط مالی باعث شد برنده توپ طلا به اینترمیامی برود اما سایهاش همچنان باقی است.
مسی بر خلاف میلش از بارسلونا رفت چون باشگاه به دلیل سالها سوءمدیریت مالی پول کافی برای پرداخت دستمزدش را نداشت. هر دو طرف تا حدی مقصر بودند؛ مسی پشت پرده روی خریدها و اقدامات باشگاه نقش داشت و اگرچه باشگاه به خواستههای او جواب مثبت میداد اما خودش هم باید میدانست منابع مالی باشگاه نامحدود نیست.
هیچ یک اما انتظار این جدایی را نداشتند و بارسا همواره وزن جدایی مسی را چه از نظر مالی و چه تاکتیکی احساس کرده است. هنوز هم آثار دوران مسی باقی است و جداشدن از آنها امکان ندارد.
از تغییر خبری نیست
بارسا به عنوان تیمی که در مالکیت اعضا قرار دارد، در اروپا تقریباً منحصر به فرد است. هواداران باشگاه رئیس خودشان را انتخاب میکنند که چالشهای خودش را دارد. محدودیت زمانی رسمی وجود ندارد بنابراین رؤسا معمولاً هر شش سال یک بار انتخاب میشوند اما ممکن است هر زمانی که با رأی عدم اعتماد مواجه شوند، به تصمیمات عجولانه رو آورند. این نگرش است که خوان لاپورتا را به باشگاه آورده. در دومین دوره کارش مثل دوره قبل از قدرت خود در باشگاه استفاده کرده. او در اقدامی جسورانه و تقریباً بیفکر، رونالدینیو را در سال ۲۰۰۳ خرید و در سال ۲۰۲۱ تقریباً به کومان بودجهای برای نقل و انتقالات نداد. سال گذشته وارد دعوایی آشکار با خاویر تباس رئیس لالیگا شد و در پرونده اتهام پرداخت رشوه به داوران، تمام قد از بارسلونا دفاع کرد.
این مرد تصمیمگیرنده نهایی در یافتن جانشین برای ژاوی است و البته شایستگیاش را دارد. لاپورتا در سال ۲۰۰۸ به گواردیولا اعتماد کرد و دوران بینظیر را در تاریخ باشگاه شکل داد. البته او بیش از اندازه بیاحتیاط است و مشکل از همین جا است. لاپورتا پرچمدار نگرش قدیمی بارسلونا در موفقیت در تغییرات است، در حالی که مربیگری در بارسلونا به خاطر اتکا به سابقه درخشان گذشته بینهایت سخت است. ژاوی نمونه دیگری در این باشگاه بود که برای حل مشکلات آینده به سراغ گذشته میرود. اگر این نگاه تغییر نکند، این کار غیرممکن میتواند یک استعداد مربیگری دیگر را قربانی کند.
فروش ستارهها
بنابراین حالا که تلاش برای پیداکردن جانشین ژاوی ادامه دارد، باید این سؤال را پرسید: آیا کسی هست که با توجه به وضعیت فعلی بارسلونا بتواند این تیم را به دوران موفقیت برگرداند؟ انطباق با میراث باشگاه یک چیز است و مقابله با واقعیتهای مربیگری بارسلونا در سال ۲۰۲۴ و بعد از آن چیزی دیگر.
بارسا بیرون زمین مشکلات زیادی دارد. اگرچه در سال ۲۰۲۲ اقدامات مالی چشمگیری کردند و در نتیجه قهرمانی لالیگا را به دست آوردند اما چشمانداز بلندمدت درخشانی ندارند. بازیکنان پا به سن گذاشته مثل لواندوفسکی قراردادهای طولانی دارند در حالی که بعضی جوانها هنوز قرارداد نبستهاند. فرصت تغییرات مالی زیاد نیست. تباس سال گذشته قوانین سختگیرانهای درباره اهرمهای اقتصادی لاپورتا ایجاد کرد تا بارسلونا چارهای جز فروش داراییهای باارزش خود نداشته باشد. برای همین شاید رونالد آرائوخو تابستان به بایرن مونیخ فروخته شود. اگر گاوی یا پدری را هم نقد کنند، جای تعجب زیادی نیست.
اگر هر کدام از این ستارهها برود، تیم بارسلونا بشدت لاغر میشود. با آنکه استعدادهای جوان دارند اما ستارههای جوان زیادی ندارند. آنها پولی برای تقویت تیم ندارند. جذابیت مربیگری در بارسلونا کمتر و کمتر میشود و اگر موفقیت در تیم با جام اندازهگیری شود، چه کسی جرأت این کار را دارد. این انتصاب مربی از هر زمانی مهمتر است اما با توجه به شرایط فعلی باید دید کدام مربی طراز اولی اعتبارش را خرج میکند برای تیمی که در آستانه سقوط است.