وقتی فوتبال استعاره زندگی شد
سلحشوری در قاب مستطیل سبز
سعید آقایی
روزنامه نگار
برای کشوری که جنگ حرف اول و آخر آن محسوب میشود و چندین دهه است در آتش این جنگ میسوزد، فوتبال اساساً مفهومی ندارد. نه تنها فوتبال، آنها به هیچ پدیده دیگری هم فکر نمیکنند. برای مردمان این خطه، تنها واژه مهم زندگی است، آن هم نه زندگی بلکه زنده ماندن. در فلسطین اشغالی همه چیز به تار مویی بند است و از لحظه بعدی خودت خبر نداری. حتی نمیدانی که زنده میمانی و هستی یا نه. آنها برای زنده ماندن میجنگند و این درس بزرگی است که از کودکی آن را آموختهاند. مقاومت و ایستادن جانمایه زندگی آنهاست که هر روز و هر لحظه آن را مشق میکنند. فلسطین را با این واژهها میشناسیم و اخبارش را مرور میکنیم. در چنین سرزمینی اساساً صحبت از فوتبال و هر پدیده دیگری تهی از معناست، چه برسد به اینکه بخواهیم از دستاورد و موفقیت حرف بزنیم. از همین رو حضور تیم ملی فوتبال فلسطین در جام ملتهای آسیا خود یک موفقیت و دستاورد بزرگ محسوب میشود، در کشوری که اساساً تنها جنگ و زنده ماندن اولویت نخست به شمار
میرود.
فلسطین یا به عبارت خودشان «پلستاین» در جام هجدهم اما معنای واقعی جنگیدن و ایستادگی بود. تیمی که زندگی را به قاب مستطیل سبز آورد و با وام از سرمشقهای روزانه کوشید تا فوتبال را زندگی کند. تیمی که در زمین همانطوری بازی کرد که زندگی میکند. یک تیم سختکوش که فوتبال را سلحشورانه اجرا میکرد و میکوشید تا در قاب مستطیل سبز برشی از زندگی روزانهاش را به تصویر بکشد.
برای تیمی که به تعبیر مربیاش حتی برای اردو و تمرین مشکل داشته و با نزدیک به یک ماه و خردهای اردو در یک کشور ثالث و غریب، خود را مهیای جام ملتهای آسیا کرده، جام هجدهم یک فرصت بود تا خود را در قاب چشمها قرار دهد و فریاد بزند که بله، ما زندهایم و هستیم. سرزمینی که به مدت یک ماه بدل به پایتخت آسیا شده و بزرگترین، قدیمیترین و مهمترین رویداد فوتبال آسیا در آن برگزار میشود، یک موقعیت ناب بود تا همه چشمها به آنها خیره شود. فلسطین اما فرصتسوزی نکرد و یک پرفورمنس جذاب و واقعگرایانه را ارائه داد؛ آنچه که از دل زندگی میآید. یک فوتبال سلحشورانه توأم با ازخودگذشتگی و سختکوشی. آنها با همین فرمول ساده پدیده جام شدند و خود را در میان قلبها جا کردند؛ تیمی که از هیچ، همه چیز ساخت و از کاه، کوه بنا کرد.
پیش از آغاز جام هیچکس تصور نمیکرد که فلسطین چنین نمایش قهرمانانه و جذابی داشته باشد و پدیده جام باشد. همه به عنوان زنگ تفریح روی فلسطین حساب میکردند اما آنها تمامی معادلات را باطل کرده و روی آن هاشور کشیدند. تیمی که با متوقف کردن امارات و شکست هنگکنگ به مرحله یک هشتم رسید و چه خوششانس بود که در این مرحله به قطر مدعی و میزبان برخورد کرد تا همه آنها را بیشتر ببینند و بهتر درک کنند. فلسطین برابر قطر یک تیم تماشایی بود. تیمی که جنگید، ذرهای پا پس نکشید، سلحشورانه بازی کرد، گل اول را زد و از میزبان پیش افتاد و دست آخر با سری بالا و ایستاده با جام وداع کرد. آنها به معنای واقعی کلمه تعریفی از فلسطین در قاب مستطیل سبز بودند. تیمی که زندگی را در قالب فوتبال معنا کرد تا دوباره فوتبال استعارهای از زندگی باشد.