در حافظه موقت ذخیره شد...
انگیزه مشترک نکونام و قلعهنویی
جام بگیر، بمان...
اتمسفر مربیگری در باشگاه استقلال به گونهای است که کمتر فضایی برای مربی ناکامی به وجود میآورد تا به رغم آنکه جامی به دست نیاوردهاند به فعالیت روی نیمکت این تیم ادامه دهند. حتی محبوبترین چهرهها نیز تحت فشار قرار گرفتهاند و تنها امیرقلعهنویی بود که در تمام طول تاریخ مربیگریاش در لیگ برتر توانست سه فصل پی در پی دراستقلال فرصت بگیرد که آن وضعیت بیشتر نشأت گرفته از روح بازی استقلال بود وگرنه چنانچه استقلال او نمیتوانست به لحاظ جذابیت با سکوها ارتباط برقرار کند، بعد از همان فصل اول مربیگری ناچار به ترک استقلال میشد.
اینکه تصور کنیم نکونام بتواند در نیم فصل دوم ولو با قهرمان نشدن سکوها را با خود همسو کند قابل پیشبینی نیست و رسیدن به چنین اهدافی نیز بسیار سخت و دشوار خواهد بود اما به طور قطع اگر نکونام با استقلال صاحب جام قهرمانی شود، جایگاهش در این تیم محکم خواهد شد و آنگاه خود نکونام است که تعیین میکند یک فصل دیگر در استقلال باقی بماند یا نگاهی به جایگاهی بالاتر داشته باشد.
قدر مسلم اگر بخواهیم جایگاه بزرگتری را برای نکونام متصور شویم، او بعد از قهرمانی احتمالی با استقلال باید یک پله بالاتر مربیگری کند و به تیم ملی فوتبال ایران ملحق شود اما رسیدن به این جایگاه نیز منوط به آن است که قلعهنویی نتواند به آن اهدافی که در ذهنش نقش بسته دست یابد.
در واقع امیر قلعهنویی نیز همچون جواد نکونام برای تثبیت خود روی نیمکت استقلال به دنبال دستیابی به جام قهرمانی در جام ملتهای آسیا است و اگر او موفق به کسب جام در این تورنمنت مهم شود لااقل تا جام جهانی بعدی جایگاه خود را در تیم ملی فوتبال ایران سفت و محکم خواهد کرد، بنابراین رسیدن به جایگاه او نیز برای مربیان مدعی همچون نکونام ساده نیست و قلعهنویی از همان شروع جام ملتهای آسیا سخت به دنبال رسیدن به جام قهرمانی بود تا آینده کاری خود در تیم ملی را تضمین کند.
اینکه امیر موفق شود از میان این همه مدعی و تیمهای مرموز و پیروزیخواه به جام آسیا دست یابد سؤالی است که شاید بعد از بازی با سوریه بهتر بتوان به آن پاسخ داد اما قطع به یقین ناکام شدن امیر در جام ملتهای آسیا و به موازات آن قهرمانی استقلال با نکونام در لیگ برتر کفه ترازو را به سمت سرمربی کنونی استقلال سنگین خواهد کرد و او امیدوار خواهد شد تا شاید بعد از جام ملتهای آسیا سکان هدایت تیم ملی را به عهده بگیرد.
معادلات چند مجهولی مقابل امیر قلعهنویی و جواد نکونام آینده کاری این دو را به نوعی وابسته به یکدیگر کرده است. اگر هر دو در مأموریتهای محوله موفق عمل کنند در جایگاه خود ثابت باقی خواهند ماند اما لغزشها حتی ممکن است امیر را به سمت مربیگری در استقلال سوق دهد و اینطور نیست که فقط نکونام چشم به جایگاه امروز قلعهنویی داشته باشد و امیر هم میتواند یک گزینه جدی برای جانشینی سرمربی کنونی استقلال در آینده باشد.
بدون شک اگر نکونام در استقلال نتیجه نگیرد و امیر هم از آن سو به آنچه میخواهد دست نیابد، هیچ بعید نیست جابهجایی به شکل معکوس رخ دهد و این امیر باشد که جای جواد را بگیرد تا جابهجایی این دو مربی به شکل دیگری نگاهها را در آینده به سوی خود جلب کند اما قطع به یقین اگر دو مربی در رسیدن به اهدافشان موفق شوند، هیچیک جای دیگری را نخواهد گرفت و هر دو در دایره کنونی باقی خواهد ماند.
آنچه مسلم است آینده کاری نکونام و قلعهنویی در فوتبال ایران یکی از مهمترین مباحث مربیگری در فوتبال ایران خواهد بود و باید با حساسیت بیشتری به آن نگریست. شاید هم معادله عجیب دیگری رخ دهد و هر دو مربی بیآنکه جای یکدیگر را بگیرند، هر دو جایگاه کنونیشان را هم از دست بدهند که این هم برای خود یک پیشبینی قابل رخداد است.