امینی: سهمیه المپیک اول راه است

پا پس نمی‌کشیم

مهری رنجبر
روزنامه نگار

اولین فینال، اگر مدال نداشت اما برایش سهمیه المپیک داشت. آن هم فینال 10 متر تفنگ بادی. با وجود تیراندازان باتجربه، شاید کسی روی سهمیه او حساب باز نکرده بود اما او بهترین اتفاق زندگی‌اش را در اندونزی رقم زد. اتفاقی که برایش ماندگار شد. حرف از فاطمه امینی است، دختر تیراندازی که با سهمیه‌اش نشان داد، از جوان‌ها نباید غافل شد. حرف‌های دختر المپیکی خواندنی است.
 
 فاطمه امینی، تیرانداز تازه‌وارد تیم ملی، فکر می‌کرد در قهرمانی آسیا سهمیه بگیرد؟
با اینکه ملی‌پوش تازه‌وارد هستم اما یک سال اخیر، خیلی تلاش کردم، تمرین منظم داشتم و لحظه‌ای از تمرین غافل نمی‌شدم و طبق برنامه سرمربی تیم کار می‌کردم، با این شرایط انتظار نتیجه را هم داشتم. البته من در چند مسابقه به یک قدمی فینال هم رسیدم. خدا را شکر که نتیجه تلاشم را با سهمیه المپیک گرفتم.
 یعنی باور داشتی سهمیه می‌گیری؟
بالاخره مربی برنامه‌ر یزی و هدفگذاری کرد، باید سهمیه را می‌گرفتم چرا که دو فرصت بیشتر نداشتیم، یکی همین مسابقه قهرمانی آسیای اندونزی و بعد هم برزیل. من هم در اندونزی کار را یکسره کردم.
 من جوابم را نگرفتم. با همه تفاسیر، تو واقعاً از قبل امیدوار بودی که سهمیه می‌گیری؟
بله بودم (با خنده).
 و با گرفتن سهمیه نفس راحت کشیدی؟
دقیقاً، سهمیه که گرفتم مثل کسی بودم که انگار بعد از طی مسیری، بالاخره رسیدم. تلاشم نتیجه داد.
 تو بعد از مسابقه فینال می‌دانستی سهمیه گرفته‌ای؟
من از فینال که بیرون آمدم، اصلاً نمی‌دانستم چند نفر سهمیه گرفته‌اند و من هم با ششمی، المپیکی شده‌ام، وقتی مربی‌ام گفت خیلی خوشحال شدم. البته این تازه شروع راه است. من با تصاحب سهمیه به یکی از اهدافی که باید رسیدم.
 یعنی با ششم در فینال، از نتیجه ناراحت شدی؟
هر چند هر ورزشکاری به امید مدال پا به فینال می‌گذارد اما من با اینکه مدال نگرفته بودم از نتیجه‌ام ناراحت نبودم، چرا که طبق شرایط و تجربه‌ام، در اولین فینال خوب تیر زدم و تنها نگرانی‌ام بابت سهمیه بود که خبرش را مربی‌ام داد.
 با این حساب اندونزی برای تو ماندگار شد.
دقیقاً. من یک برنز تیمی هم در اندونزی گرفتم اما با اولین سهمیه المپیکی که گرفتم، اندونزی برایم ماندگار شد. چرا که اتفاق خیلی باارزشی برایم آنجا رقم خورد.
 تو برای رقابت در المپیک، باید بیشتر تمرین کنی؟
صد در صد از حالا به بعد من مسیر سخت‌تری دارم و می‌دانم رقبای قدرتری در المپیک انتظار مرا می‌کشند، پس باید مثل آنها تلاش کنم و با ذهنیت بهتر کار کنم تا آنجا هم بهترین مسابقه را بدهم.
 اما شرایط و امکانات تو با رقبایت فرق دارد؟
تیراندازی تجهیزات‌محور است و طبق شرایطی که داریم، با مشکلات و چالش‌های بیشتری دست به گریبان هستیم، ولی خدا را شکر هم مربیان و هم فدراسیون تلاش می‌کنند تا با حمایت‌ها جبران کنند. من کاری ندارم که درست می‌شود یا نه، به نظرم ما که ورزشکار هستیم باید بپذیریم و تلاش کنیم. شاید کار خیلی سخت‌تر باشد اما ما پا پس نمی‌کشیم، فرقی ندارد حتی اگر امکانات حرفه‌ای‌تری داشته باشیم هم برای موفقیت باید تلاش کنیم اما اگر وزارت ورزش و کمیته ملی المپیک کمک کنند تا شرایط بهتر شود، بالطبع کار برای ما هم راحت‌تر می‌شود تا در مسیر پیشرفت جلو برویم اما با این شرایط قبل از من دو نفر دیگر هم سهمیه گرفته‌اند و برای موفقیت در المپیک پاریس به حمایت و امکانات بیشتری نیاز داریم. ما باید پا به پای رقبایمان جلو برویم.
 نکته جالب سهمیه‌های تیراندازی، این بود که هر چهار سهمیه را جوان‌ها گرفتند. در حالی که از باتجربه‌ها توقع داشتند.
 در تیم تیراندازی بچه‌ها همه همدل هستند و کنار هم. من در مسابقات قبلی از باتجربه‌های تیم نکات زیادی یاد گرفتم. با اینکه تازه‌وارد تیم ملی بودم اما بقیه ملی پوشان خیلی از مسائل را به من یاد دادند. در واقع ما تیراندازان جوان و باتجربه در تیم ملی کنار هم رشد می‌کنیم. شاید بعضی مواقع نوسان در تیراندازی باشد که ممکن است برای هر کسی پیش بیاید اما خدا را شکر همه بچه‌ها حرفه‌ای هستند و به هم کمک می‌کنند. شاید هر کسی این کار را نکند اما من در سفرها از کمک بچه‌های باتجربه استفاده کرده‌ام.
 چقدر از اینکه باتجربه‌ها سهمیه نگرفتند ناراحت شدی؟
من قبل از این هم گفتم که ما یک تیم هستیم، به خاطر همین وقتی از موفقیت یک نفر خوشحال می‌شویم، همانطور هم از ناکامی بچه‌ها ناراحت می‌شویم. به هر حال دنیا بزرگ است و هر کسی جایگاه خودش را دارد و هیچ کسی جای دیگری را تنگ نکرده است.

جستجو
آرشیو تاریخی