ورزشکارانی که قدر پیراهن تیم ملی را نمیدانند
سروصدا کن، امتیاز بگیر
آرش عبدی
روزنامه نگار
نهایت آرزوی هر ورزشکار حرفهای حضور در تیم ملی کشورش است؛ افتخاری که ارزش بسیار بالایی دارد و قابل مقایسه با هیچ چیز دیگری نیست. در تاریخ ورزش ایران هم قهرمانان بسیاری بودند که برای اهتزاز پرچم کشورمان در میادین بزرگی همچون جهانی و المپیک از جان مایه گذاشتند؛ چرا که خودشان را سربازان وطن میدانستند و به همین جهت بدون هیچ چشمداشتی تنها به دنبال کسب افتخار برای ایران بودند؛ اما در این بین تعداد معدودی از ورزشکاران به دلایل مختلف تلاش کردند به ازای هر مدالآوری و موفقیتی که داشتند امتیازاتی را از آن خود کنند. اینکه متولیان ورزش کشور باید قدردان موفقیتها و افتخارات ورزشکاران باشند اجتنابناپذیر است اما در واکنش به گروکشیهایی که برخی ورزشکاران برای پوشیدن پیراهن مقدس تیم ملی و حضور در مسابقات بینالمللی انجام میدهند و حتی از حضور در تیم ملی که متعلق به میلیونها ایرانی است کنارهگیری میکنند، نباید هیچ مسامحه و مصلحتاندیشی انجام شود؛ چرا که در غیر این صورت چنین رفتارهای ناپسندی تبدیل به یک رویه میشود و آن وقت است که دیگر نمیتوان پاسخگوی مطالبات بیحد ورزشکاران بود.
هزینهای که برای پرورش ورزشکاران میشود
برای اینکه یک ورزشکار به بالاترین سطح رشتهای که در آن فعالیت میکند، برسد، هزینههای بسیاری میشود و اینگونه نیست که ورزشکاران به یکباره شانس حضور در تیمهای ملی را پیدا کنند. از استعدادیابی تا پرورش ورزشکاران در تیمهای پایه و برگزاری اردوهای داخلی و خارجی و اعزام آنها به مسابقات مختلف و همچنین جذب مربیان خارجی همگی دارای هزینههای هنگفتی است که از بیتالمال پرداخت میشوند. اما گاهی اوقات این واقعیت نادیده گرفته میشود و جبران این هزینهها جای خود را به ژستهای طلبکارگونه میدهد. با این حال از گذشته تاکنون پاداشهای هنگفتی برای مدالها و عناوینی که ورزشکاران حتی در مسابقات قارهای کسب کردهاند در نظر گرفته شده است و اینگونه نبوده که این مدالها بدون قدردانی بوده باشد.
وزارت ورزش، کاریابی نیست
انتظار نابجایی در ورزش کشور به وجود آمده و آن هم توقع پیدا کردن شغل برای ورزشکاران بیکار است. همانطور که عنوان شد اگر در این زمینه و حتی در خصوص پرداخت پاداش، اقداماتی صورت میگیرد نباید به عنوان یک تعهد به آن نگاه کرد و ورزشکاران باید آن را یک قدردانی از آنها قلمداد کنند. هر چند اگر در این خصوص نهادهای ورزش کشور اقداماتی انجام دهند را باید به فال نیک گرفت اما این موضوع جزو وظایف آنها نیست.
کارگرانی که همیشه مشغول کار نیستند
یکی از اقدامات ناپسندی که برخی ورزشکاران برای اینکه به آنها توجه بیشتری شود انجام میدهند، حضور کوتاه مدت و حتی چند ساعته در برخی مشاغل سخت بوده است. هدف این ورزشکاران توجه رسانهها به آنها و تحت فشار قرار دادن مسئولان فدراسیونها و نهادهای ورزشی و حتی مدیران غیرورزشی است. در یکی از این موارد چند سال پیش گزارشی از رسانه ملی پخش شد که در آن ورزشکاری مشغول کار ساختمانی است. در آن زمان انتقادهای زیادی از مسئولان وقت فدراسیونی که رشته این ورزشکار را تحت پوشش داشت شد اما در نهایت مشخص شد این ورزشکار، کارگر ساختمانی نبوده و برای دقایقی و تنها مقابل دوربینها اقدام به کارگری کرده است.
هر چند نمیتوان ادعا کرد که فعالیت همه ورزشکاران در مشاغل سخت واقعیت ندارد؛ اما نباید اجازه داد برخی فرصتطلبان با انجام چنین اقدامی به دنبال سوءاستفاده از احساسات عمومی شوند.
چه کسی ضرر میکند؟
در چند سال اخیر ورزشکارانی بودند که به دلایل مختلف یا راهی کشورهای دیگر شدند یا از حضور در تیمهای ملی سر باز زدند. کیمیا علیزاده نمونه بارز این دست از ورزشکاران است.
علیزاده افتخار بزرگی کسب کرد و موفق به کسب مدال المپیک شد و به واسطه همین موفقیت توجه بیش از اندازهای به او شد و حتی کار به جایی رسید که علیزاده سرمربی تیم ملی را تغییر داد اما این توجه بیش از اندازه باعث وهم او شد و در نهایت باعث شد این تکواندوکار از ایران برود. از آن زمان تاکنون، ناکامی در مسابقات مختلف همراه همیشگی علیزاده بوده است.
الان هم در آستانه مسابقات المپیک، ورزشکاری که او هم بیشتر از موفقیتها و حتی سطح فنیاش مورد توجه فدراسیون قایقرانی بود به دلایل واهی عنوان کرده که حاضر نیست برای تیم ملی مسابقه دهد. این در حالیست که بزرگترین موفقیت این ورزشکار، کسب رتبه تک رقمی در دوره پیشین المپیک است.
ترفندی که هنوز جواب می دهد
اتفاقاتی که تاکنون رخ داده نشان داده ورزشکارانی که ایجاد هیاهو و بولد شدن در رسانهها را به خوبی فرا گرفتهاند نسبت به سایر ورزشکاران همسطح خود از امتیازات بیشتری برخوردار شدهاند. به همین دلیل واجب است که مسئولان ورزش کشور اعم از مدیران وزارت ورزش و کمیته ملی المپیک و بخصوص مدیران فدراسیونها متوجه این ترفند باشند.
وظیفه فدراسیونها ایجاد بهترین شرایط اردویی برای ورزشکاران است و نه دادن امتیازات بیحد و حصر به آنها؛ امتیازاتی که در نهایت پدیده مذموم ورزشکارسالاری را در پی دارد.