چرا با 100 بازی در استقلال یک بار هم به تیم ملی دعوت نشد؟!
رضاوند، شبحی از یک بازیساز!
حمیدرضا عرب
روزنامهنگار
«استقلال بازیساز ندارد!» این جمله را از میانههای نیمفصل اول بارها و بارها از زبان کارشناسان استقلالی شنیدهایم. اشارهای درست به آنچه در استقلال میگذرد و شاید تا پایان فصل نیز ادامه داشته باشد.
جواد نکونام البته امیدوار است مدیران باشگاه استقلال در نیم فصل بازیکنانی را به خدمت بگیرند که قابلیت تأمین نیازهای او در خط میانی را داشته باشند و بتوانند استقلال را در بازیسازی یاری رسانند اما روشن نیست که خطیر و همکارانش در هیأت مدیره باشگاه استقلال تا چه اندازه در مأموریتهایی که به دوششان محول شده موفق باشند و بتوانند در نیمفصل آن بازیکنانی را که خواست سرمربی است به خدمت بگیرند.
***
جواد نکونام در حالی به این نقطه رسیده که پیش از پایان نیمفصل وقتی صراحتاً در نشست خبری بعد از بازی اعلام میکند به 5 بازیکن جدید نیاز داریم، به طور قطع رضایت حداکثری از عملکرد هافبکهای خود ندارد. نکونام در همه این ایام تلاش کرده با حمایت از بازیکنانش به نوعی انتقادات خود از کیفیت برخی بازیکنان را پنهان نگه دارد چرا که خودش هم خوب میداند که اگر حرفی علیه همین داشتهها بزند نیز ممکن است برایش سخت گران تمام شود. به همین دلیل او سیاست روحیه دهی به بازیکنانش را در پیش گرفته و تلاش میکند خود را راضی نشان دهد اما برای اینکه پی به واقعیتهای استقلال ببریم کافی است بازیهای اخیر را به دقت مرور کنیم تا به این باور تلخ برسیم که استقلال تا چه اندازه در بخش بازیسازی به خصوص در بازیهای سخت دچار مشکل است.
***
اینکه استقلال نکونام توانسته نساجی را با چهار گل شکست دهد قابل تحسین است اما به طور قطع نساجی را نمیشود در ردیف تیمهای صاحب تاکتیک فصل جاری قرار داد و استقلال را آنجا باید بیشتر مورد توجه قرار داد که مقابل تیمهای استوارتر به لحاظ تاکتیکی قرار میگیرد. در همین بازی با گلگهر سیرجان تک گل استقلال روی حرکت انفرادی یامگا، اعلام پنالتی و ضربه خودش به ثمر رسید. در دربی نیز که یکی از بازیهای بزرگ نیمفصل بود یک پنالتی که حاصل حرکت رضاوند بود استقلال را نجات داد اما همین رضاوند که به نوعی ناجی تیمش در مهمترین بازی نیمفصل بود، یکی از کماثرترین بازیکنان استقلال در فاز موقعیتسازی بوده و آمار قابل قبولی ندارد.
***
حال شاید اعداد و ارقامی که برخی سایتها درباره تعداد پاس، میزان دوندگی و دیگر فاکتورها از رضاوند ارائه دهند ظاهراً در وضعیت مطلوبی باشد اما به واقع وقتی صحبت از یک هافبک بازیساز میشود آنچه بیشتر مورد کنکاش قرار میگیرد این است که بازیکن مورد نظر در طول فصل چند بار موقعیت گل ایجاد میکند تا گره کار تیمش باز شود؟! آمار رضاوند در تعداد پاس گل اما بسیار ناچیز و حقیر است و جز آن صحنه منجر به گل استقلال در دربی دیگر پاسی از او که منجر به گل شده باشد، به ثبت نرسیده و او جایی در جدول پاسورهای تیمش ندارد. مهدیپور با 5 پاس و جلالی با 3 پاس در جدول حضور دارند اما خبری از رضاوند نیست و این بازیکن جایی در میان برگزیدهها ندارد.
***
عملکرد رضاوند در طول سالیانی که پیراهن استقلال را به تن داشته آنجا بیشتر زیر سؤال میرود که این بازیکن به رغم آنکه بیش از 100 بار فرصت پوشیدن پیراهن استقلال را داشته اما در همه این ایام حتی در فهرست 50 نفره تیم ملی هم قرار نگرفته و دیگر هافبکها (مهدیپور، مهری و حتی نیکنفس) بیش و کم در سالهای اخیر در لیست تیم ملی بودهاند اما کیفیت رضاوند هرگز به گونهای نبوده که حتی در میان 50 بازیکن برگزیده فوتبال ایران جایی داشته باشد.
در واقع با یک بازیکن متوسط مواجهایم که هیچ گاه نتوانسته برای استقلال رل بازیکنانی همچون منصوریان، جباری، مبعلی، جباروف، زندی و بازیکنانی از این دست را بازی کند و فرسنگها با این ستارهها فاصله داشته است.