تیم ملی هیچگاه این همه لژیونر برجسته را بهطور همزمان در اختیار نداشته است
فرضیه غریب «حالا یا هیچوقت»!
وصال روحانی
روزنامه نگار
غلط یا درست، دروغ یا راست، این یک باور عمومی و پرطرفدار است که اگر امسال هم با تیم بسیار پرمهره و خوبی که داریم، جام ملتهای آسیا را نبریم، هرگز آن را نخواهیم برد! طرفداران این نظریه به برخی واقعیات کاری ندارند. مهمترین آنها این است که ایران 47 سال آزگار است که این جام را نبرده و در اکثر ادوار قبلی هم تیم اعزامی ما به این رقابتها کممهره نبوده بلکه ستارگان متعددی داشته است. واقعیت تلخ دیگر این است که تیم امسال ما بهرغم واقعاً پرمهره و باکلاس بودن و داشتن انواع ستارهها معدل سنی بسیار بالایی دارد که از 31 سال هم فراتر میرود و احتمالاً عنوان پیرترین تیم جام ملتهای امسال را در میان 24 تیم حاضر در این صحنه به ما اختصاص خواهد داد، همانطور که سال پیش در حول و حوش همین زمانها تیمی که از جانب ما به جام جهانی فوتبال 2022 در خاک قطر رفت، با معدل سنی 8/29 سال دومین تیم مسن جام لقب گرفت و هر تیم مسنی چه امسال و چه در هر سال دیگری کاری بسیار سخت برای قهرمان شدن دارد.
ببینید این همه استعداد و اعتبار را!
آنچه مطرحکنندگان فرضیه مذکور بیشتر روی آن تکیه دارند و دائماً بر زبان میآورند، این است که نفراتی در کلاس و اندازههایی بالا و لژیونرهایی با نام و نشان ممتاز مهدی طارمی، سردار آزمون، علیرضا جهانبخش، کریم انصاریفرد، سامان قدوس، میلاد محمدی، احسان حاجیصفی، سعید عزتاللهی، علی کریمی، سیدمجید حسینی و امید ابراهیمی در تیم ملی فعلی ایران حاضرند و پیشتر هرگز رخ نداده بود که این همه لژیونر فرد اعلا و دارندگان استعداد و اعتبار را بهطور همزمان در خدمت داشته باشیم. کمتر باشگاه بزرگ اروپایی است که طارمی مهاجم توانای پورتو را نخواهد و صحبت درباره انتقال او به یکی از دو «بزرگ» شهر میلان در پنجره نقل و انتقالهای زمستانی نقل محافل بوده، آزمون از چشم و چراغهای آ.اس.رم است و چند بار در موقعیتهای سخت به کمک ژوزه مورینیو آمده و از شکست پیروزی ساخته است. جهانبخش با فاینورد به قهرمانی لیگ هلند رسیده و پیشتر در لیگ انگلیس هم قدرتنمایی کرده بود. قدوس هم در «امیین» فرانسه درخشیده، هم در برنتفورد انگلیس و این روزها سرمربی دانمارکی برنتفورد بیش از هر زمانی به وی بها میدهد، محمدی و حاجیصفی «آ.ا.ک. آتن» را نورباران کردهاند و طوری در پیستون و بال چپ خوب کار کردهاند که مربیان این نقطه از میدان را بیمه شده میدانند. کریمی مرد اول خط میانی کایسری اسپور است و یک خط دهنده فکور به بازی این تیم و حسینی ستون اصلی دفاع همین باشگاه ترکیهای به حساب میآید و هم به لحاظ فیزیکی عالی است و هم قوه حمل توپ را دارد. کریم انصاریفرد بهرغم اینکه حالا فقط پیراهن تیم کممنزلت اومونیا نیکوزیای قبرس را بر تن دارد، اما طی قریب به 12 سال لژیونر بودنش برای امثال المپیاکوس یونان و اوساسونای اسپانیا هم توپ زده است. سعید عزتاللهی سه فصلی است که در وایله دانمارک میانداری میکند و هم یک بازیساز مدبر جلوه کرده و هم مردی آماده برای زدن گلهای حساس و نجاتبخش، ابراهیمی هم در چند تیم مطرح قطری توپ زده و در همگی نمره قبولی گرفته است و اینک مرد اول خط میانی باشگاه الشمال به حساب میآید. به خاطر همه این موارد است که صاحبان فرضیه «حالا یا هیچوقت» میگویند اگر تیم ملی فعلی ما هم در جام ملتهای آسیا اول نشود، کدام تیممان با کدام نفرات برجستهتر از این و در کدامین تاریخ میخواهد به این مهم نائل شود؟
ژنرال خم به ابرو نمیآورد
میزان استعداد بالقوه حاضر در اردوی ملی و حجم توانمندی بینالمللی نفرات حاضر در این اردو به حدی میرسد که امیر قلعهنویی سرمربی تیم ملی ایران حاضر شده بهسادگی از خیر حضور علی قلیزاده که ماهها مصدوم و از میدان دور بود و فقط یک ماه و نیم است که در دیدارهای تیم باشگاهیاش (لخپوزنان لهستان) از نو ظاهر میشود و هنوز به آمادگی گذشتهاش بازنگشته است، بگذرد و او را دعوت نکند و مهدی قایدی را هم که اخیراً در مسابقات تیم اتحاد کلباء در امارات خوش درخشید و فرهاد مجیدی را از تنگناها عبور داده، نادیده بگیرد. او شاید تحت شرایطی به مهرداد محمدی هم که پیشتر لژیونر بوده و اینک در اختیار استقلال تهران است نه بگوید و خم به ابرو نیاورد زیرا در غیاب آنها نیز خط حملهای را در اختیار دارد که قادر به گلزنی به هر تیمی در آسیا است و به شهادت دیدارهای تدارکاتی در طول سال جاری در فتح دروازه امثال روسیه و بلغارستان هم مشکلی نداشته و قطر و هنگکنگ را به توپ بسته است. تعدد نفرات کارآمد در خط میانی هم موجب شده قلعهنویی منتظر بهبودی مصدومیت طولانیمدت امید نورافکن هافبک چپپا و پرتوان سپاهان نماند و مطمئن باشد که با انبوه لژیونرهایش شامل عزتاللهی، حاجیصفی، کریمی و ابراهیمی و جوانانی همچون محمد قربانی و یا محمدجواد حسیننژاد قادر به پر کردن جای نورافکن است. این موضوع برای دفاع میانی هم مصداق دارد. آنجا که مرتضی پورعلیگنجی (با سابقه بازی در لیگ حرفهای چین و عضو کنونی پرسپولیس) مدتی پیش به شدت مصدوم و از صحنه خارج شد اما ژنرال به لطف حضور کنعانیزادگان، خلیلزاده، مجید حسینی، محمد دانشگر و حزباوی خیالش در این منطقه هم راحت است.
آنها هر حریفی را به آتش میکشند، اما...
با اوصافی که آوردیم، مشخص میشود که تیم فعلی ما واقعاً پرمهره و بخصوص در زمینه داشتن لژیونر بشدت ثروتمند است اما سؤال مهم موجود این است که مگر تیمهایی که کارلوس کیروش به جام ملتهای 2015 و 2019 آسیا برد، تیمهای کممهرهای بودند؟ این سؤال قابل بسط دادن به سالهای 2006 و 2011 هم هست؛ زمانی که تیم ملی به ترتیب با هدایت (مجدد) قلعهنویی و افشین قطبی پای در جام ملتها نهاد و مثل اکثر سنوات اخیر در یکچهارم نهایی با شکست برابر کره جنوبی حاشیهنشین شد. تیم سال 2007 ژنرال هم سرشار از ستاره بود و تیم سال 2011 قطبی لژیونر کم نداشت. شکی نیست که اگر طارمی و آزمون سرحال باشند، یک ماه دیگر در آوردگاه قطر هر حریفی را به آتش میکشند اما در زمانهایی از دهه 2000 مثل کوبنده تهاجمی دایی- مهدویکیا و هاشمیان هم تیم ملی ما را قهرمان آسیا نکردند و آن هم در ترکیبهایی که امثال نکونام و میناوند را هم در بر داشتند. این را باید به پیروان فرضیه غریب «حالا یا هیچوقت» متذکر شد، هرچند بعید است که آن را بپذیرند!