بازیکنان چندپسته فوتبال ایران، از رضا ترابیان تا رضا اسدی
سامان قدوس یک نمونه نادر
آرمن ساروخانیان
@armen9971
سامان قدوس برای سومین هفته متوالی در ترکیب ثابت بازی کرد و این بار هم انتخاب سرمربی برنتفورد برای بازیکن ایرانیاش یک شگفتی داشت. سامان در دو بازی مقابل آرسنال و لوتون در دفاع راست بازی کرده بود، ولی چهارشنبه شب مقابل برایتون با توجه به نیاز تیمش در دفاع چپ بازی کرد و نمایش خوبی داشت. پیش از این قدوس را به عنوان یک هافبک تهاجمی یا مهاجم مکمل میشناختیم و در تیم ملی ایران هم در پستهای تهاجمی بازی کرده، ولی توماس فرانک ابایی از بازی دادن او در پستهای غیرمتعارف ندارد و روی سامان به عنوان یک بازیکن چندپسته حساب میکند. او شاید یک نمونه نادر در فوتبال ایران باشد که در بیشتر پستها بازی کرده و از این آزمونهای سخت سربلند بیرون آمده. معمولاً بازیکنانی که فیزیک خوبی دارند برای بازی در پستهای مختلف مناسبتر هستند، ولی سامان که فوتبال را در سوئد آموخته به رغم قد نه چندان بلندش به لطف درک تاکتیکی و هوش بازی بالا خواستههای مربی در پستهای غیرتخصصی را برآورده میکند. او در برایتون به جز دروازهبان و دفاع میانی تقریبا در سایر پستها بازی کرده و از این نظر بازیکن ارزشمندی است که در صورت نیاز به کمک تیمش میآید. فوتبال ایران پیش از این هم بازیکنان چندپسته زیادی داشته که هرچند تنوع قدوس را نداشتند، ولی در دو یا سه پست کارآیی بالایی نشان دادند. این فهرستی از مهمترین بازیکنان چندپسته فوتبال ایران است:
عقبنشینی محرمی و زرینچه
مجتبی محرمی و جواد زرینچه سالها مدافع چپ و راست ثابت تیم ملی بودند. آنها در اواخر فوتبالشان عقبنشینی کردند و در پرسپولیس و استقلال مدتی بازی به عنوان مدافع آخر را هم تجربه کردند. تجربه بالا، بازیخوانی و هوش آنها کمک کرد که در این پست هم موفق باشند و علاوه بر جمع کردن دفاع نقش لیدر تیم را هم داشتند. تغییر پست این دو بازیکن خوشتکنیک تقریباً مشابه شرایط لوتار ماتئوس، ستاره بایرن مونیخ و تیم ملی آلمان بود که در آن سالها از هافبک میانی به دفاع آخر رفت و توانست عمر فوتبالش را چند سال طولانیتر کند.
رضا ترابیان
مردی برای تمام خطوط
رضا ترابیان فوتبالش را به عنوان یک مهاجم سرعتی شروع کرد، ولی فوتبالش تحت تأثیر مربیان خارجی که به ایران آمدند تحول اساسی پیدا کرد. استانکو در پرسپولیس از ترابیان به عنوان گوش چپ استفاده میکرد و او حتی به عنوان پیستون چپ هم بازی کرد. وقتی تومیسلاو ایویچ به تیم ملی ایران آمد و برای خط دفاع سه نفرهاش به دنبال یک مدافع آخر بود، ترابیان را در این پست محک زد و جواب گرفت. او با سرعت و بازیخوانی خوب به یک مدافع پوششی استاندارد تبدیل شد، هرچند به دلیل تصمیمات غیرفنی فرصت حضور در جام جهانی 1998 را از دست داد. اعتماد ایویچ به ترابیان به قدری زیاد بود که وقتی سرمربی استاندارد لیژ شد، این بازیکن را به تیم بلژیکی برد.
هاشمینسب، مدافع یا گلزن؟
مهدی هاشمینسب از شروع فوتبالش در پارس خودرو و کپهداغ ترکمنستان به عنوان یک مدافع گلزن مطرح بود. این ویژگی یکی از مهمترین دلایلی بود که علی پروین او را به پرسپولیس برد و این مدافع میانی با ضربات سر گلهای حساسی برای این تیم بخصوص در دربیها زد. استقلال هم با تأکید روی همین ویژگی او را در انتقالی جنجالی از تیم رقیب گرفت. پورحیدری، سرمربی وقت استقلال در مقاطعی از جمله در یکی از دربیهای حساس از هاشمینسب به عنوان مهاجم نوک استفاده کرد و او با قدرت سرزنیاش توانست گرهگشا باشد. بعد از تجربه هاشمینسب بود که انتقال مدافعان سرزن به خط حمله در دقایق پایانی بازی باب شد و در پرسپولیس این فصل گولسیانی این نقش را به عهده دارد.
نیکبخت در مسیر عکس
بیشتر بازیکنان چندپسته که پیش از این اشاره کردیم در سیر تحولشان از پستهای تهاجمی به خط دفاع منتقل شدند، ولی علیرضا نیکبخت واحدی مسیر عکس را طی کرد. او در سیستم 2-5-3 استقلال یک پیستون چپ خوشتکنیک و دونده بود، ولی در همان زمان هم روی ضربات ایستگاهی گلهای حساسی برای تیمش میزد.
بلاژویچ در تیم ملی نیکبخت را یک خط جلوتر برد و او در نقش گوش چپ بازی میکرد. تغییر پست دیگر نیکبخت زمانی بود که به پرسپولیس رفت و مصطفی دنیزلی او را در پست مهاجم نوک به کار گرفت. نیکبخت که قدرت سرزنی و ضربات آخر خوبی داشت در این پست هم توانست بازیکن مؤثری باشد.
نوری، آچار فرانسه
پژمان نوری فوتبالش را به عنوان یک هافبک دفاعی جنگنده و خستگیناپذیر شروع کرد و در ملوان و پگاه نقش محوری داشت، ولی بعد از انتقال به پرسپولیس مجبور شد با توجه به نیازهای تیم در پستهای غیرتخصصی بازی کند.
این بار هم دنیزلی عامل تغییر پست یک بازیکن بود، چرا که تیمش با مدافعان محدودی بسته شده بود و نوری را به دفاع چپ و حتی دفاع میانی برد. نوری در این پست هم عملکرد خوبی داشت و با توپهای بلند مهاجمان تیمش را تغذیه میکرد. بعد از آن کیروش هم چند بار در ترکیب تیم ملی از نوری به عنوان مدافع چپ استفاده کرد.
جابهجایی موفق پورعلیگنجی
مرتضی پورعلیگنجی در نفت یک هافبک دفاعی بود، ولی کیروش تصمیم گرفت او را به قلب دفاع تیم ملی منتقل کند. مربی پرتغالی به دنبال مدافعان میانی میگشت که توان بازیسازی هم داشته باشند و پورعلیگنجی با توجه به سابقه بازی در هافبک میانی گزینه مناسبی بود. او به لطف قدرت سرزنی و جنگندگیاش به مدافع میانی موفقی تبدیل شد و هنوز هم در فوتبال ایران یکی از بهترینهای این پست است.
وحید امیری، در خدمت تیم
وحید امیری در نفت یک مهاجم و گوش چپ موفق بود و در پرسپولیس هم مدتها در همین پست بازی کرد، ولی به مرور زمان بازی در پستهای دیگر را هم تجربه کرد. اولین بار برانکو او را به دفاع چپ برد تا با نفوذهایش قدرت تهاجمی تیم را بالاتر ببرد. بعد از آن گلمحمدی هم این کار را تکرار کرد و بارها امیری را به دفاع چپ برد. کیروش در تیم ملی ایده متفاوتی داشت و امیری را گاهی به عنوان یکی از سه هافبک میانی بازی میداد که با سرعت و دوندگیاش این بار هم توانست موفق باشد.
تجربه متفاوت حاجصفی
احسان حاجصفی هم از بازیکنانی بود که در دوره کیروش یک تغییر پست اساسی را تجربه کرد. او مسیر عکس پژمان نوری را طی کرد و از دفاع چپ به هافبک میانی رفت. کیروش در مقاطعی این بازیکن چپ پا و خوشفکر را به عنوان بازوی چپ خط میانی سهنفرهاش به کار میگرفت و او حتی بازی در هافبک دفاعی را هم تجربه کرد، ولی دوباره به دفاع چپ برگشت.
تحول اسدی با تصمیم خمس
رضا اسدی جدیدترین بازیکن فوتبال ایران است که یک تغییر پست بسیار موفق را تجربه کرده. او در شروع فوتبالش یک هافبک دفاعی بود که به خاطر قدرت سرزنی گاهی در دفاع میانی هم بازی میکرد، ولی بعد از تجربه ناموفق پرسپولیس و در دومین دوره حضورش در تراکتور با تصمیم پاکو خمس به خط حمله رفت. مربی اسپانیایی به دنبال مهاجمی بود که خط دفاع حریف را به خوبی پرس کند و از این بازیکن در پست 9 استفاده کرد. اسدی به خاطر تکنیک و ضربات آخر خوب در این پست بسیار موفق بود و تا آستانه آقای گلی فصل قبل هم پیش رفت. تابستان امسال سپاهان او را به عنوان یک مهاجم جذب کرد و این فصل نه تنها بهترین گلزن لیگ است که به تیم ملی هم دعوت شده.