آبادان و عملیات تکرار نشدنی «نجات»
وصال روحانـی
اگر پیروزی غیرمنتظره هفته پیش صنعت نفت در زمین مس رفسنجان در کار نبود، این تیم پرطرفدار آبادانی همچنان در ته جدول لیگ برتر فوتبال کشور قرار میداشت اما حتی پس از کسب این برد هم صنعت نفت هیچ موقعیت ایمنی ندارد و با اینکه به رده دوازدهم ارتقا یافته اما فاصله کم این تیم با قعر جدول به این معنا است که در صورت وقوع توقفی تازه برای زردپوشان آبادانی و پیروز شدن دو سه تیم زیر دستش، تیم نخست شهر دوستداشتنی آبادان یک بار دیگر به ردههای 14 و 15 جدول رجعت خواهد کرد و فانوس به دست خواهد شد. قرار گرفتن صنعت نفت در چنین موقعیتی در اواخر فصل پیش و محرز شدن نسبی سقوطش به دستهای پایینتر بود که سبب شد سران این باشگاه از ادسون تاوارس سرمربی برزیلی وقت تیمشان قطع امید و عبدالله ویسی را به جای او بیاورند و این مربی خوزستانی هم با عملیاتی که بیشباهت به معجزه نبود، از سقوط صنعت نفت جلوگیری و «لیگ یکی» شدن این تیم را منتفی کرد. بنابراین حالا که این تیم لیگ بیست و سوم را با همان مربی کیمیاگر شروع کرده اما با وجود حضور وی فقط به دو برد در 10 بازیاش دست یافته و چهار شکست را پذیرا شده و تفاضل گل ناامیدکننده «منهای هفت» را در کارنامهاش دارد، همگان میپرسند معجزات ویسی کجا رفته و به چه سبب چشمه کیمیاگری وی خشک شده است؟! واقعیت امر این است که با وجود رسیدن ویسی به چهار برد، سه تساوی و فقط یک باخت در 8 مسابقه واپسین صنعت نفت در لیگ سال پیش، کار او نه یک ارتقای علمی معجزهوار بلکه دمیدن روح خودباوری در پیکر مردان ناامید آبادانی و ایجاد حس غیرت و فداکاری در وجود آنها بود. ویسی از این طریق آبادانیها را مجاب کرد که تحت هیچ شرایطی نباید لیگی را که سزاوار حضور در آن هستند، ترک گویند و در این راه باید جانفشانی کنند. در آن روند با هر بردی که صنعت نفت کسب کرد، روحیهاش بالاتر رفت و کسب پیروزی بعدی مقدورتر شد و سرانجام جشن ابقا در لیگ در سطح وسیعی از آبادان برپا شد و ویسی به درجات یک شجاع ملی در آنجا ارتقا یافت. با گذشت «یک سوم» از مدت زمان لیگ امسال، نه آثار آن شجاعت در کارهای ویسی قابل رؤیت است و نه تیم او با همان داستان تکراری احیا میشود و دست به جانفشانی مجدد میزند. بنابراین یا صنعت نفت به لحاظ مالی و تشکیلاتی خودش را به سطح یک تیم لیگ برتری میرساند و در نیم فصل خریدهای درشت خواهد کرد یا بدون قدرت تکرار نمایش معجزهوار فصل پیشاش یک بار دیگر مانند اوایل دهه 1390 به یک دسته پایینتر سقوط خواهد کرد.
از ویسی هم کاری بیش از این برنمیآید و اگر فصل گذشته عملیات نجات او حالتی افسانهای یافت، این بار ممکن است استمرار ضعفهای تشکیلاتی صنعت نفت باعث برکناری او تا قبل از پایان فصل شود. روزگار نامیدن صنعت نفت با لقب «آبادان برزیلته» بدون تجهیز لازم و کامل آن و رساندنش به یک سطح حرفهای و قالب استاندارد و انتظار توفیق از آن داشتن، سپری شده و استمرار روند کنونی در این تیم که نه پرسنل انسانی کامل دارد و نه ساختاری محکم که قادر به پشتیبانی استراتژیک از تیم باشد، فقط ناکامیهایی تازه و بیشتر را به ارمغان خواهد آورد و فضایی به کلی متفاوت با عملیات معجزهوار «نجات» فصل پیش را برای آبادانیها رقم خواهد زد. این حقیقت صریح و تلخی است که شرایط لیگ بیست و سوم آشکارا و با صدایی رسا به نفت آبادان گوشزد میکند.