دل بستن به بردهای حداقلی آخر و عاقبت ندارد
استقلال در تیررس رقبا
وصال روحانـی
روزنامهنگار
با وجود اضافه شدن گوستاوو بلانکو، فوروارد آرژانتینی به ترکیب استقلال طی 70 روز اخیر پیشرفت مورد نظر مسئولان فنی این تیم در امور تهاجمی تا این لحظه برآورد نشده است. جدول ردهبندی لیگ برتر فوتبال کشور به ناظران میگوید که استقلال پس از انجام 10 بازی نخستاش و به روایتی بعد از اتمام «یک سوم» مسابقات خود در این لیگ 30 هفتهای، بیشتر از 15 گل نزده است. این دستاورد میانگین نازل 5/1 گل در هر بازی را به دست میدهد که در شأن تیمی نیست که پیشاهنگ لیگ به شمار میآید و اگر با وجود این ناهمخوانی آبیهای تهرانی در صدر جدول نشستهاند، به سبب تواناییهای بالای دفاعی آنها است. تواناییهایی که سبب شده این تیم فقط 6 گل بخورد و بعد از پرسپولیس که بیشتر از 5 گل نخورده، دومین خط دفاعی برتر لیگ بیست و سوم را در اختیار داشته باشد.
از بدها تا خوبهای «نسبی»
به جز بلانکو که هنوز عیار کامل کار و کل تواناییهایش رؤیت نشده و باید برای قضاوت نحوه کارش بیش از اینها صبر کرد، استقلال آرمان رمضانی، ارسلان مطهری و البته مهرداد محمدی را هم در پیشانی خط حمله در اختیار دارد. رمضانی با وجود به ثمر رساندن برخی گلهای حساس طی دو سال و نیم عضویتش در استقلال، یکی از نازلترین مهاجمانی است که در سالیان معاصر در این تیم به بازی گرفته شده است. مطهری از رمضانی بسیار بهتر است اما بازیاش به اصطلاح بگیر- نگیر دارد و یک روز هنرنمایی و نگاهها را به خود خیره میکند و در یکی دو دیدار بعدی آبیها هیچ تدابیر فنیای برای خروج از تاکتیکهایی که برای مهار وی توسط رقبا اتخاذ و اجرا شده، از خود بروز نمیدهد. مهرداد محمدی موفقتر از دو بازیکن مذکور بوده و گلهای حساس و امتیازآوری را با پای چپ هنرمندش زده اما تعداد بازیهایی که او در آنها گل نزده، بیشتر از مسابقاتی است که وی در آنها گلزنی کرده است. در بازگشت به موضوع بلانکو هم لازم است توضیح بدهیم که وی با وجود حضور در هر چهار بازی اخیر استقلال در لیگ، فقط یک گل به ثمر رسانده که اگر به مجموع دقایق حضور او در میدان طی چهار دیدار مورد بحث استناد کنیم، این آرژانتینی نه چندان آماده طی 225 دقیقه بازی بیشتر از یک بار دروازه رقبا را فرو نریخته که او را لااقل تا این لحظه به متاعی مانند رمضانی تبدیل میکند.
یک فرضیه پرطرفدار برای دفاع از آبیها
خیلیها معتقدند در فوتبال مهم نیست که مهاجمان برجسته گلزن داشته باشی و پراهمیتتر از آن، داشتن و اجرای مکانیسمی است که منجر به گلزنیهای مورد نیاز شود و در این صورت دیگر فرقی نمیکند که گلها را فورواردهای تیم زدهاند یا مدافعان پیش رونده و هافبکهای رو به جلو. طبق این فرضیه پرطرفدار، مادامی که تاکتیک انتخابیات تأثیرگذار است و مکانیسم اجراییات فرصتهای متعدد گلزنی به وجود میآورد، دیر یا زود و کم یا زیاد دروازه رقبا را باز خواهی کرد و برنده خواهی شد و زننده گل هر کس که بود و به هر یک از خطوط سهگانه تعلق داشت، فرق چندانی نمیکند. با چنین توصیفی آبیها میتوانند مدعی شوند که حداقل در این فصل معتقد به این نظریه و اجراکننده موفق آن بودهاند زیرا 15 گلشان را 10 بازیکن مختلف زدهاند که هر یک به خطوط و پستهای مختلف تعلق داشته اما خط کلی و عمومی بازی تیم را تعقیب میکرده و در این مسیر کوشا بودهاند. به عنوان مثال تک گل این هفته استقلال در فولادشهر در مقابل ذوبآهن را آرمین سهرابیان مدافع وسط پیش تاخته این تیم با یک شوت جانانه از راه دور به ثمر رساند تا دایره گلزنان تیم آبیپوش پایتخت گستردهتر شود. با اینکه نمیتوان فرضیه مورد بحث را غلط شمرد و واقعیتهای زیادی در آن نهفته است، اما به هر حال مهاجمان را برای این میآورند که گل بزنند و گلزنی سایر نفرات تیم مسئولیت مردان خط حمله را سلب و کوتاهیهای آنان را توجیه نمیکند. با چنین باوری کارنامه پیمان بابایی، دیگر مهاجم این فصل آبیها به هیچ وجه توجیهپذیر نیست زیرا تا به حال حتی یک گل هم نزده است. این در حالی است که او در تیم سابقش (تراکتور) بسیار روپاتر و گلزنتر نشان میداد.
با یک گل واقعاً بهار نمیشود
به هر فرضیهای معتقد باشیم و هر نمرهای به استقلالیها در این فصل بدهیم، باید متذکر شد تیمی که قهرمانی در یک لیگ طولانی را میطلبد، به گلزنهایی بسیار بیشتر از این نیاز دارد و نمیتوان از مدافعان تیم خواست که هر بار و در هر میدان چنان کمنقص عمل کنند که تیم کم گل بخورد یا اصلاً نخورد و بتوان با تک گلهای زده هم شاهد پیروزی را در آغوش کشید. نمونه واضح این روند و مثال روشن این مسأله در دیدار همین هفته با ذوبآهن رؤیت شد. آنجا که استقلال کوشید با همان تک گل سهرابیان به پیروزی برسد و به دفاع کشید و به حفظ نتیجه پرداخت ولی فشار ذوبآهن برای جبران و شکست نخوردن در خانهاش به حدی رسید که سرانجام روی یک شلیک ذوبآهنیها از پشت 18 قدم، مهدی مهدیپور هافبک تهاجمی استقلال که در مسیر توپ قرار داشت، در راه دفع آن، توپ را به اشتباه به درون دروازه خودی هدایت کرد و بازی را به تساوی 1-1 کشاند. نتیجهای که تا پایان وقت پابرجا ماند و دو امتیاز حساس را از مشت آبیها بیرون کشید و رسیدن به آنها را برای سپاهان که رقیب اصلیشان در راه قهرمانی است (با وجود 4 امتیاز جریمهای که سازمان لیگ از آنها کسر کرده) آسانتر ساخت و استقلال را فزونتر از پیش در تیررس سایر تیمهای بالانشین جدول قرار داد. این تأکید تازهای بر «تضمین نداشتن» فوتبال اقتصادی و بردهای حداقلی بود. فوتبالی که در آن تلاش کنی یک گل بزنی و دقایق طولانی آن را حفظ کنی و برنده شوی و در نهایت به قهرمانی برسی، معمولاً آخر و عاقبت خوشی ندارد. به واقع طبق ضربالمثل قدیمی خودمان با یک گل هرگز بهار نمیشود. باید منتظر ماند تا ببینیم جواد نکونام در این باب چه بیندیشد و نظراتش در این خصوص چه باشد!