بررسی دو سال کار ژاوی در بارسلونا
هویت جدید بلوگرانا
ژاوی در نخستین کنفرانس خبری خود به عنوان مربی بارسلونا از DNA تیم صحبت کرد و سبک مورد علاقهاش؛ اینکه قرار است از نظر روانی روی تیم کار کند و افراد و کل تیم را پیشرفت دهد. حالا دو سال کامل گذشته و او از جهاتی موفق بوده و اینک که وارد سومین سال کارش روی نیمکت
آبی اناریها شده، عملکرد او را بررسی میکنیم.
بازگشت قهرمانی
بارسلونا یکی از معدود تیمهای جهان است که باید هر سال جام بگیرد، شاید فقط رقیب همیشگیاش، رئال مادرید بیشتر تشنه قهرمانی باشد. پیشرفت یا هر کاری برای بازسازی هواداران و هیأت مدیره باشگاهی را راضی نمیکند که در آن تنها جام قهرمانی و مدال روی گردن بازیکنان معیار مناسبی برای موفقیت محسوب میشود. وقتی ژاوی آمد بلوگرانا با تیمی که سالها جامها را درو میکرد، فاصله زیادی داشت. تیم افت کرده بود، پر از بازیکنان مسن در پستهای کلیدی بود، هنوز از دست دادن لیونل مسی را هضم نکرده بود و ذهنیت لازم برای بردن جوایز بزرگ را نداشت. این تغییر البته به سرعت رخ نداد و بارسا در 9 ماه اول کار ژاوی کمتر از حد خودش بود تا جایی که دو بار در آستانه اخراج قرار گرفت. ناکامی در لیگ اروپا و رقابتهای داخلی آزاردهنده بود و باخت در سوپرجام اسپانیا هم کمکی نکرد.
اما برد درخشان الکلاسیکو چهار ماه بعد از آمدن ژاوی امیدوارکننده بود و در آغاز فصل بعد ژاوی تیمی جمع کرد که میتوانست با رئال رقابت کند. تیم قهرمان فصل قبل بیعیب نبود اما بارسا برای اولین بار بعد از دو سال قهرمان لالیگا شد.
تعادل لاماسیا
لاماسیا همیشه معدن استعدادهای ناب بوده، مسی، ژاوی، آندرس اینیستا و دیگران. اما بازیکنان دیگری با درجات متفاوت موفقیت از این آکادمی بیرون آمدهاند مانند سرخی روبرتو، پدرو، پپه رینا و لوییس گارسیا. خیلی از مربیهای بارسا نتوانستهاند این استعدادها را به تیم اول بیاورند بدون اینکه انتظار فوقالعادهای روی دوش بازیکنان جوان قرار بگیرد. ژاوی این تعادل را به وجود آورد، گاوی بارزترین نمونه بود. آلخاندرو بالده ابتدا ذخیره خوردی آلبا بود و در ابتدای این فصل نفر اول دفاع چپ شده. لامینه یامال با مسی مقایسه میشود اما ژاوی قصد ندارد از او زیادی کار بکشد، چون برنامهاش حفظ این بازیکن 16 ساله برای آینده است. کار سختی است که از بازیکنان جوان بخواهی خودشان را ثابت کنند و نخواهی به آنان متکی شوی. ژاوی در این قضیه موفق بوده.
تولد دوباره دیونگ
ژاوی هر هفتـــــــــه با سؤالهایی درباره فرانکی دیونگ مواجه میشد. یک هافبک گرانقیمت با انتظارات بسیار بالا که نتوانسته بود فرم خودش را پیدا کند. شایعه انتقالش به تیمهای دیگر داغ داغ بود و مورد توجه منچستریونایتد قرار داشت. اما ماند و ژاوی به تدریج راه درست استفاده از او را پیدا کرد، جای تعجب هم ندارد که یک هافبک فوقالعاده بداند چگونه از یکی دیگر درست بهره بگیرد. نبوغ و مدیریت زیادی لازم بود تا دیونگ در دفاع و حمله عملکرد درخشانش در آژاکس را تکرار کند. دیونگ قلب تپنده بارسا از آغاز فصل قبل بوده و در همه جای زمین نقش داشته است.
جوانسازی
تیم بارسلونایی که ژاوی تحویل گرفت، به انتها رسیده بود. دنی آلوز، جرارد پیکه، سرخیو بوسکتس، سرخیو آگوئرو، آلبا، پیر امریک اوبامیانگ و لوک دیونگ همه بالای 30 سال بودند، روزهای خوب آنتوان گریزمان و فیلیپه کوتینیو هم تمام شده بود با آنکه خیلی هم کوتاه بود. به تدریج همه آنها رفتند، گریزمان، کوتینیو، ممفیس دپای، لوک دیونگ و آلوز ظرف 15 ماه جدا شدند، بقیه در تابستان گذشته بازنشسته شدند یا رفتند. رفتن آنها سود چندانی نصیب باشگاه نکرد اما بلوگرانا از شر هفت بازیکن پا به سن گذاشته با دستمزد بالا خلاص شد. ساختار دستمزدی باشگاه همچنان نامتعادل است اما ژاوی در تحول تیم جسورانه عمل کرد.
خریدهای درست
بعضی از خریدهای بارسا قبل از آمدن ژاوی افتضاح بود مثل گریزمان، کوتینیو، میرالم پیانیچ و مالکوم. فقط پدری که در سال 2019 از لاس پالماس خریداری شد، معامله هوشمندانهای بود. ژاوی اما بازیکنان خوبی را به قیمت خوب جذب کرد. روبرت لواندوفسکی در آوردن قهرمانی لیگ به نوکمپ حیاتی بود، ژول کنده و رافینیا هنوز به سطح انتظارات نرسیدهاند اما خریدهای مناسبی محسوب میشوند. بازیکنان آزاد و قرضی مانند ژوائو فلیکس، ژوائو کانسلو و آندریاس کریستنسن هم مؤثر واقع شدهاند. همه خوب نبودهاند، جذب فران تورس، اوبامیانگ و دپای عجیب بود اما ژاوی در نقل و انتقالات عملکرد قابل قبولی داشت.
ماجرای مبهم DNA
این موضوع نسبی است. بعضی DNA را کرویفی میدانند و استفاده دوباره از توتال فوتبال. بعضی، تیکی تاکا و مسی در نقش 9 کاذب و هافبکهای خوش تکنیکی که در طول 90 دقیقه همه کار میکنند. عدهای هم مثلث مسی، سوارس و نیمار را مثال میزنند که دفاع رقبا را ویران میکرد. این تیم ژاوی از هر کدام چیزی دارد، میتواند مثل مثلث MSN لوییس انریکه حمله کند، یادآور فوتبال مالکانه تیم پپ گواردیولا باشد یا فلیکس به عنوان فالس ناین.
بارسلونای ژاوی هرگز به خوبی تیمی که او سالها در آن بازی کرد، نیست اما او به دنبال ایجاد یک هویت جدید است، تیمی که بتواند در سالهای پیش رو جامهای زیادی را بگیرد.