صفحات
  • صفحه اول
  • مدیریت فوتبال
  • زیر چاپ
  • فوتبال ایران
  • منهای فوتبال
  • ورزش جهان
  • استقلال
  • پرسپولیس
  • پرونده
  • لژیونر
  • صفحه آخر
شماره هفت هزار و چهارصد و سی و نه - ۱۵ آبان ۱۴۰۲
روزنامه ایران ورزشی - شماره هفت هزار و چهارصد و سی و نه - ۱۵ آبان ۱۴۰۲ - صفحه ۱۴

کنفدراسیون فوتبال آسیا گرفتار هزارتوی قدرت و سیاست

مدیران بی‌نفوذ، صندلی‌های بی‌اعتبار

آرمن ساروخانیان
روزنامه نگار
هواداران اصفهانی امید داشتند که به لطف رایزنی‌ها حکم خفیفی برای پرونده سپاهان – الاتحاد صادر شود و تیم‌شان حداقل این فرصت را داشته باشد که در بازی تکراری شانس مجددی برای رقابت پیدا کند، ولی کنفدراسیون فوتبال آسیا جریمه سختگیرانه‌ای در نظر گرفت که صعود زردپوشان به مرحله حذفی را به خطر انداخته است.
نگاه سپاهانی‌ها بیش از همه به مساعدت تاج به عنوان یکی از نواب رئیس کنفدراسیون فوتبال آسیا و همچنین فدراسیون فوتبال بود که به تازگی روابط خوبی با همتای عربستانی‌اش پیدا کرده. با این حال این ارتباطات هیچ کمکی به سپاهان نکرد و می‌توان گفت که حتی اگر روابط فدراسیون با همتای عربستانی در بدترین سطح بود و تاج هم هیچ سمتی در AFC نداشت، حکم سپاهان بدتر از این نمی‌شد.
همیشه این بحث مطرح بوده که چرا فوتبال ایران در کرسی‌های مهم مدیریت قاره سهم کمرنگی دارد و در بزنگاه‌ها همیشه آرا به زیان بازیکنان و تیم‌های ایرانی صادر شده؟ واقعیت این است که قدرت سازمانی کنفدراسیون آسیا قابل مقایسه با یوفا و فیفا نیست و بخش زیادی از توانش را مدیون چند فدراسیون قدرتمند و ثروتمند است. کشورهایی مثل قطر و عربستان که میزبان اکثر تورنمنت‌های معتبر هستند و بخش زیادی از بودجه کنفدراسیون را اسپانسرهای این کشورها تامین می‌کند، برش زیادی در فوتبال آسیا دارند و نمی‌توان تصور کرد که AFC بخواهد با آنها سختگیری کند. مدیران رده‌بالای فوتبال این کشورها از بالاترین سطوح قدرت کشورشان می‌آیند و از سرمایه و نفوذشان برای فوتبال هزینه می‌کنند. آنها در صورت حضور در کنفدراسیون فوتبال آسیا هم ارزش افزوده‌ای برای این سازمان هستند و از روابط‌شان برای فوتبال قاره استفاده می‌کنند.
فوتبال ایران و مدیرانش چنین ویژگی‌هایی ندارند. فوتبال ایران هرقدر از نظر فنی قوی بوده و بازیکنانش در مسابقات معتبر به شهرت فوتبال آسیا کمک کرده‌اند، بیرون از زمین ناتوان بوده و سال‌هاست که گرفتار اولویت‌هایی مثل زمین چمن، ورزشگاه، حق پخش و تکنولوژی کمک داور ویدیویی است. مدیران ایرانی حتی زمانی که کرسی می‌گیرند، آورده چندانی برای فوتبال قاره ندارند و با چنین شرایطی نمی‌توانند انتظار تاثیرگذاری در این سطح داشته باشند. آنها برگ برنده‌ای ندارند که در لحظات سخت برای کمک به فوتبال ایران رو کنند و در عوض ترجیح می‌دهند از چالش‌ها پرهیز کنند تا موقعیت‌شان به خطر نیفتد.
از AFC که در چنگال هزارتوی قدرت و سیاست گرفتار است، نمی‌توان انتظار داشت که در آینده نزدیک ساختار مدرنی شبیه یوفا پیدا کند. تا وقتی چنین شرایطی حاکم است مدیران فوتبال ایران نمی‌توانند نفوذ زیادی پیدا کنند، مگر اینکه دست‌شان پر باشد و بتوانند در ساختار قدرت معادله برد – بردی تعریف کنند.

 

جستجو
آرشیو تاریخی