این فوتبال عصبی
همایون شاهرخی
سرمربی اسبق تیم ملی
تقابل پیش آمده بین جواد نکونام و یحیی گلمحمدی سرمربیان استقلال و پرسپولیس باور کردنی نبود. اصلاً توقع نداشتم چنین اتفاقی بین دو شاگرد قدیمیام بیفتد. باورم نمیشود که این دو چنین حرفهایی زدهاند. هر دوی این نفرات وقتی شاگرد من بودند، بچههای لوطی، با معرفت و با اخلاقی بودند و نمیدانم با گذشت این سالها چه اتفاقی افتاده که این حرفها را زدهاند. شاید فشار عصبی باعث شده تا اینطور جملات بدی را بگویند. هیچ توصیهای نمیتوانم به این دو نفر داشته باشم چون نمیدانم دقیقاً چه عواملی باعث شده تا اینطور ناراحت باشند اما هر چه باشد توقع نداشتم اصلاً اینطور واکنش نشان دهند. ما فوتبال اروپا را میبینیم که مربیان بعد از بازی با هر نتیجهای خیلی راحت با هم برخورد میکنند اما متأسفانه در ایران نمیدانم چه فعل و انفعالاتی رخ میدهد که رفتارها طور دیگری میشود. انگار همه عصبی شدهاند.
بازیکنان را میبینم که با کوچکترین تذکر داور بهم میریزند و به سمت داور حمله میکنند. در کدام لیگ دنیا شما چنین رفتارهایی میبینید؟ داور بیچاره در ایران مدام ترس دارد. مثلاً اگر در ورزشگاهی که طرفداران یک تیم بیشتر باشد و تیم مورد نظر ببازد آن داور مگر جرأت دارد تنهایی از ورزشگاه بیرون برود؟
تا زمانی که قانون درستی نداشته باشیم، بساط فوتبالمان همین است. این هرج و مرج ادامهدار خواهد بود. در قبال رفتارهایی که با داور میشود باید محرومیت وجود داشته باشد. شما دیدید که وقتی رئیس فوتبال اسپانیا یک اشتباه عمدی یا سهوی کرد چطور با او برخورد شد اما شک نکنید اگر ایران بود با تبصره و بند ماجرا تمام میشد و خبری از عزل و محرومیت هم نبود. وقتی مردم این چیزها را میبینند ذهنشان خراب میشود.
این راهی که نکونام و گلمحمدی در آن قرار دارند ما سالها قبل خیلی از آن را رفتهایم و در تیمهای مختلف مربیگری کرده و کاپیتان بودهایم. تنها چیزی که در فوتبال و در زندگی مهم است و میماند اعتبار و احترام و شخصیت است. چرا بعد از این همه سال همه از مرحوم دهداری میگویند؟ مگر بازیکن و مربی بهتر از او نداشتیم؟ داشتیم اما دهداری شخصیتی از خود به جا گذاشته بود که فراموش نشدنی است. مربی باید با مردم رو راست باشد و چیزی جز ادب و احترام در ذهن باقی نمیماند. مربیای که دنبال رأی جمع کردن برای خودش باشد تهش به دیوار میرسد. چقدر خوب است که مربیان ما راه درست را انتخاب کنند.
فوتبال در همه جای دنیا درآمدزا است اما در کشور ما هزینهبر است. پرسپولیس و استقلال هم متأسفانه وابستگی به وزارت ورزش دارند و تکلیفشان خیلی مشخص نیست. مشخص است که همیشه با مشکل مالی روبهرو هستند. تیم فوتبال که فقط ۱۱ نفر نیست بلکه تیم مدیریتی و مالی و تدارکاتی خوب مهمترین کمک را به تیم میکنند. بازیکنان فوتبال هم خرج زندگی میدهند. وقتی پرداختی آنها به مشکل میخورد انگیزه خود را از دست میدهند. این مربی و بازیکن است که وقتی تیم نتیجه نگیرد در معرض فحش و حیا کن، رها کن قرار میگیرد و کسی به مدیر ایراد نمیگیرد.
مسلم است که وضعیت استقلال و پرسپولیس با این شرایط سخت است و هیچوقت با تیمهای صنعتی قابل مقایسه نیستند. مدیریت فوتبال ما نباید دنبال سیاسیکاری باشد. درست است که میگوییم ورزش از سیاست جداست اما کسی که در ورزش مدیریت میکند باید با سیاست رفتار کند. با این وضعیتی که من میبینم روز به روز توقع هوادار پرسپولیس و استقلال بیشتر میشود اما مشکلات تمام نمیشود و خدا نکند که روزی مشکلات به نقطه انفجار برسد.