داستان مربیان راضی به حداقلها
وصال روحانی
روزنامه نگار
تخمین ولو غیردقیق نحوه کار مجتبی حسینی و ارزشگذاری روی آنچه این مربی در آستانه 50 ساله شدن پیوسته در فوتبال ما انجام میدهد، کار بسیار سختی است و تنها چیزی که با اطمینان درباره وی میتوان گفت، این است که او طی 10 سال اخیر از جایگاه دستیار اول یحیی گلمحمدی به مرتبت فردی ارتقا یافته که ظاهراً میتوان سرمربیگری تیمهای لیگ برتر فوتبال کشور را هم به او سپرد ولی نباید از وی توقع فتح جامها را داشت. وقتی گلمحمدی در پی فتح 3 جام قهرمانی شامل دو دوره جام حذفی و یک سوپرجام برای ذوبآهن این تیم اصفهانی را ترک کرد، حسینی جانشین او و سرمربی ذوبیها شد ولی جامی نبرد. او در سنوات بعدی هدایت پیکان را در دست گرفت اما در آنجا هم بدون عنوان ماند. امسال او را در آلومینیوم میبینیم، ولی همان مسیرهای حداقلی گذشته را طی میکند و در این باشگاه پرامکانات اراکی نیز به همان اندازه به «کم» قانع است که در تیمهای قبلیاش بود. این بدان معنا نیست که حسینی یک مربی کاربلد و مردی جاهطلب نیست و جام و عنوان قهرمانی نمیخواهد اما شکی نیست که روشهای کاری او و آنچه طراحی میکند و بر زبان میآورد، برای این مهم کفایت نمیکند. عملکرد او نشانگر مردی است که عادت دارد دائماً تا چند قدمی اهدافش پیش برود و سپس این عناوین را «کسبنکرده» به سراغ عناوین دیگری برود که احتمالاً در آینده آنها را هم کسب نخواهد کرد! همین نکات است که سبب شده حسینی در ایام بلوغ کار حرفهای خود حتی سابقه فتح یک جام را هم نداشته باشد اما ساکت الهامی با تیمهایی همسطح با تیمهای واگذار شده به حسینی دو جام (حذفی فوتبال کشور) را تصاحب کرده باشد که قهرمانی او با تیم کممهره نساجی مصداق کامل این فرایند است. یحیی را مثال نمیزنیم که در همین مدت 9 جام برده چون شماری از آنها با پرسپولیس بوده که ظرفیتهای بسیار بالاتری از تیمهایی دارد که حسینی با آنها کار کرده است. با این حال این هم جای سؤال دارد که چرا حسینی هیچگاه به نقطهای نمیرسد که اگر یک کمالخواهی واقعی در وی بود، به تصاحب جامها نائل میشد. اینکه او اوایل امسال حتی کاندیدای هدایت تیم ملی «امید» هم بود، شاید یک نقطه قوت و نشانه صلاحیت برای وی تلقی شود اما اینکه او اصرار عجیب و شاید ناخواستهای برای عبور از کنار جامها دارد و فقط آنها را تماشا میکند و دستش هیچگاه به آنها نمیرسد حاکی از آن است که یا یک چند جای کار او در زمینههای فنی و تاکتیکی میلنگد و مکانیسمهای روحی - روانی وی روی شاگردانش هم جواب نمیدهد. حسینی هفته گذشته با تیم آلومینیوم به استقلال هم با اینکه این تیم در دقایق آخر 10 نفره شده بود، باخت و یکبار دیگر نشان داد با پیروز شدن در دیدارهای بزرگ قرابت چندانی ندارد. حکایت او داستان همه مردان راضی به متوسطها و حداقلها است و مجتبی حسینی دستکم در عرصه فوتبال باشگاهی ما از سرآمدان آنها به حساب میآید.