هیچ اما و اگری وجود ندارد...
لزوم تناسب بین پاداشها و دستاوردها
فرخ حسابی
روزنامهنگار
اختلافی که بین غیرفوتبالیها و بعضی از فوتبالیها در این روزها راه افتاده یک دلیل بیشتر ندارد: درخواست اجرای عدالت. این خواستهای است که ورزشکاران غیرفوتبالی که در بالاترین سطح رقابتهای بینالمللی به معنای واقعی کلمه افتخارآفرین بودهاند، آن را فریاد میزنند. آنها تبعیض را با تمام وجود حس میکنند و به همین دلیل کاسه صبرشان لبریز شده است. در این میان فوتبالیستی که با حرف جنجالی خود در مورد واردات خودروی 100 میلیاردی، آتش این جنجال را دوباره روشن کرد. سعی کرد خودش با ادبیات ملایمی پاسخ انتقادها را بدهد و فضا را کمی تلطیف کند اما یکی از بازیکنان بازنشسته که سالهاست از او در فوتبال خبری نیست و در اوج فوتبالش نیز فقط نیمکت ذخیرههای تیم ملی را گرم میکرد، این اختلاف نظر بین قهرمانان غیرفوتبالی با برخی فوتبالیهای بیملاحظه را تبدیل به دعوای خیابانی کرد و الفاظی ناخوشایند را وارد این دعوا کرد که البته از شخصیتی مثل او بیش از این نیز توقع نمیرفت.
در این دعوا بدون شک حق با یک گروه است: ورزشکاران غیرفوتبالی. در واقع هیچ پاسخ قانعکنندهای برای آنها و البته برای افکار عمومی وجود ندارد که چرا فوتبالیها اینچنین از پاداشها و رانتهای عجیب و غریب برخوردارند در حالی که آورده آنها برای کلیت ورزش ایران به معنای واقعی کلمه چیزی نزدیک به «صفر» است. بعضیها از توجه بیشتر به فوتبال و درآمدزایی آن میگویند. اولاً که در ایران، ورزشهای کشتی، والیبال، بسکتبال و... نیز طرفداران بسیاری دارند و ورزشکاران این رشتهها نیز پرطرفدار هستند. از سوی دیگر این فوتبال و فوتبالیستهای آن هیچ درآمدزایی ندارند و فقط درآمدخوار هستند! مدتی پیش یکی از مربیان لیگ برتری از این گفته بود که فوتبالیستها مفتخور نیستند چون کاری که آنها میکنند هنر است. به کار بردن عبارت مفتخور برای هیچ ورزشکاری درست نیست و در این موضع با سرمربی محترم همنظر هستیم اما اینکه فوتبالی که فوتبالیستهای ایرانی بازی میکنند هنر است، اغراق و بزرگنمایی بیش نیست. البته که فوتبال هنر است اما نه این فوتبالی که در ایران بازی میشود. خوشبختانه هم مردم و هم ورزشکاران سایر ورزشها فوتبال روز دنیا را از رسانه تماشا میکنند و آنجاست که فوتبال به معنا واقعی چیزی شبیه هنر است. آنچه در ایران به عنوان فوتبال حرفهای و با فوتبالیستهای پرمدعا بازی میشود مثل گرفتن مدادرنگی دست یک بچه بیهنر و خط خطی کردن روی بوم نقاشی است و شباهتی به هنر ندارد!
سختیهایی که ورزشکاران سایر رشتهها و به ویژه ورزشهای انفرادی متحمل میشوند اگر بیشتر از فوتبالیها نباشد کمتر از آنها نیست و افتخاراتی که ورزشکاران انفرادی کسب میکنند جای گفتن ندارد که قابل مقایسه با فوتبال بیافتخار ما (در عرصه بینالمللی) نیست. پاداش صعود به جام جهانی فوتبال اگر قرار است چنین مجلل و پرسود برای بازیکنان باشد پس شکست تحقیرآمیز با 6 گل مقابل انگلیس و باخت به آمریکا نیز باید با جرایم سنگین برای فوتبالیستها همراه باشد.
این روزها برخی میگویند برای رفع تبعیض باید مشابه پاداشی که به فوتبالیستها داده میشود به دیگر رشتهها نیز داده شود. اگر چنین اتفاقی رخ دهد خوب است اما مشخص است که نه چنین بودجهای وجود دارد و نه عزمی برای پرداخت آن به سایر ورزشها دیده میشود. برای جمع کردن بساط این تبعیض یا کم کردن این اختلاف چشمگیر باید از دست و دلبازیهای عجیب و بیمنطق در مورد فوتبال جلوگیری شود و تناسبی بین دستاوردها و پاداشهای آنها با موفقیتها و پاداشهای سایر ورزشها برقرار شود.