چرا دیگر مرد سال فوتبال آسیا نمیشویم؟
وصال روحانی
خبرنگار
از واپسین سالهایی که ایران صاحب عنوان مرد سال فوتبال آسیا شد، مدت مدیدی میگذرد و حتی همین امسال هم که مهدی طارمی نامزد عنوان لژیونر سال فوتبال آسیا شده، اقبال دو کاندیدای دیگر تصاحب این عنوان که از کره جنوبی و ژاپن میآیند، بیشتر از مهاجم توانای پورتوی پرتغال است و در چنین سالی هم ایران در قسمت بهترین بازیکن سال (شاغل در لیگهای آسیایی) یک بار دیگر بدون نامزد مانده است.
در یک مقطع زمانی بالنسبه کوتاه که شاید از طلاییترین ایام فوتبال ما بوده باشد و به واقع از 1996 تا 2004 امتداد یافت، امثال علی دایی، خداداد عزیزی و مهدی مهدویکیا بر تارک فوتبال آسیا ایستادند و جواد نکونام و وحید هاشمیان هم تا مرز تصاحب این عنوان پیش رفتند. قحطی ما در جوایز سالانه AFC (کنفدراسیون فوتبال آسیا) از شروع دهه 2010 شکل گرفت و در دهه جاری (2020) قوام بیشتری یافت. البته در این سالها چند بار نام ایرانیها در میان کاندیداهای عنوان مرد سال آسیا چه در رده سنی بزرگسالان و چه در جمع جوانان آمد اما پیروزیهای ما نه به فوتبال بلکه اغلب به فوتسال منحصر میشد و سرآمد این موارد اصغر حسنزاده بود که سه بار مرد سال فوتسال قاره کهن شد. دیگر بردهای ما در انتخابات سالانه «AFC» هم به مواردی مثل فدراسیون برتر سال و فدراسیون دارای بیشترین رشد در ردههای پایه مربوط میشد که اگر تعارف را کنار بگذاریم، اصلاً شایسته کسب آن عناوین نبودیم و معلوم نبود کنفدراسیون قارهای با کدامین ملاک و مبناها ما را با آن همه ضعفهای تشکیلاتی فدراسیون برتر سال انگاشته است.
امسال هم جدیترین شانس پیروزی ما باز در فوتسال است، آنجا که شاید مسلم اولاد قباد نفر شماره یک در رشتهای تلقی شود که حسین طیبی پرچمدار نخست آن برای کشورمان نه فقط در صحنه دیدارهای ملی بلکه در عرصه تاخت و تاز لژیونرها هم بوده است. در اصل ماجرا تفاوتی به وجود نمیآید و اصل ماجرا این است که فوتبال ایران اگر طارمی و آزمون را نادیده بگیریم، به اندازه گذشته ستاره تولید نمیکند و حتی در کار علیرضا جهانبخش و سامان قدوس هم استمرار و پرکاری و جوشش لاینقطعی مشاهده نمیشود که لازمه کسب عناوین مرد سال است. اینکه این فرایند محصول کدام سهلانگاریها است و تا چه میزان از رجحان مسائل مالی بر انگیزشهای حرفهای و شغلی نزد بازیکنان ما نشأت میگیرد، برعهده کارشناسان است اما تا آنجا که ما میدانیم و آمار و نشانههای موجود بر آن دلالت دارد، ما برخلاف رقبای درجه اولمان (ژاپن، کره جنوبی و عربستان) چنان از عناصر و فاکتورهای کلیدی تصاحب عناوین برتر سال غفلت ورزیدهایم که اگر همین امروز هم یک بحث فرهنگی و کوشش جمعی را برای رفع این عارضه در دستور کار خود قرار دهیم، دیر کردهایم و به این زودیها به نقاط درخشان گذشتهمان رجعت نخواهیم کرد.