قبل از هانگژو هیچکس کاری به شطرنج نداشت
طباطبایی: با دست خالی قهرمان شدیم
مهری رنجبر
روزنامه نگار
دوست دارد این حس قشنگ برایش ماندگار باشد. یادگار از روزهایی که با دست خالی همه آسیا را مات کردند. مات توانمندیهایشان. آن هم با قهرمانیای که شایسته ایران بود و بس. طلایی که هیچکس خوابش را هم نمیدید، اما سید محمدامین طباطبایی سوپر استاد بزرگ و سه همتیمیاش، با همدلی، همه شطرنجبازان پرآوازه آسیا را کنار زدند و صاحبش شدند. طلایی که نقش بسزایی در بالا بردن رتبه کاروان در جدول ردهبندی ایفا کرد، در حالی که برخی رشتههای مدعی حسرت به دل طلا ماندند. حرفهای خواندنی سوپر استاد بزرگ شطرنج را از دست ندهید.
اولین حضور در بازیهای آسیایی، با تاریخسازی و قهرمانی همراه شد. چطور تجربهای بود؟
حس خیلی خوبی دارد و تجربه قشنگی است وقتی برای اولین بار با حداقل امکانات پا به بازیهای آسیایی میگذاری و کار به افتخارآفرینی ختم میشود. البته که بچهها از همان اول همدل شده بودیم تا مدال خوشرنگ بگیریم.
شاید کمتر کسی از مسئولان و حتی کاروان فکر میکرد شطرنج بعد از مسابقه انفرادی در تیمی طلا بگیرد.
ما برای رپید انفرادی، شایسته مدال بودیم اما کمی بدشانسی آوردیم. البته خیلی هم نتیجه بد نبود، من با اختلاف خیلی کم چهارم شدم. در واقع بچهها مشکل جت لگ داشتند، بویژه پرهام که مشکل خواب پیدا کرده بود اما میخواستیم در مسابقه تیمی جبران کنیم. با اینکه فکر میکردند شانس مدال نداریم، اما ما شطرنجبازان خوبی هستیم، پرهام جزو 30 نفر اول دنیاست و من جزو 50 نفر اول. بقیه بچهها هم جزو استعدادهای برتر شطرنج هستند، حتی بردیا دانشور هم در ورلدکاپ قهرمان شده است. به هر حال در مسابقه هر اتفاقی ممکن است بیفتد.
و چطور طلا گرفتید؟
خوشبختانه ما با همه سختیها طلا گرفتیم. اتفاق خیلی سخت و دور از ذهنی بود اما خدا را شکر با کمک تک تک بچهها، همه قدرتها را بردیم، حتی ازبکستان قهرمان جهان را. ما در اولین حضورمان در بازیهای آسیایی چَک اول را با قهرمانی زدیم. اتفاق بزرگی که هیچکسی فکرش را هم نمیکرد و تا به حال هم حمایتی از ما نمیشد. اصلاً هیچ کسی کاری به شطرنج نداشت، اما با قهرمانی شرایط فرق کرد.
چطور با هند به تساوی رسیدید؟
هند شطرنجبازان خیلی قویای دارد. البته ما میتوانستیم این تیم را ببریم، اما میزهای 3 و 4 برتری نداشتند، پرهام برد و من هم در لحظات آخر بردم. رقیب من نایب قهرمان جهان بود. تساوی در آن بازی حتی به نفع هند هم شد، اگر ما میبردیم شرایط راحتتر میشد.
با این تساوی خیالتان از مدال راحت شد؟
با این تساوی نفس راحتی برای مدال کشیدیم اما برای قهرمانی نه. ما میدانستیم بازی با ویتنام هم خیلی سخت است. این تیم ضعیفتر از بقیه مدعیان بود؛ با این حال مساوی کردیم. هر چند شانس آوردیم هند با چین مساوی کرد، اگر مساوی نمیکرد کار ما خیلی سختتر میشد. البته تیم ما خیلی قوی بود اما رقبا قدرتر بودند و حتی رنکینگ جهانی بهتری دارند، اما ما همدل شده بودیم و کوتاه نمیآمدیم. هر چند با حداقلترین امکانات تمرین کرده بودیم، اما بعد از تساوی با هند مدال طلا را میخواستیم.
قصه بازی دوباره شطرنجباز کرهای با پرهام، بعد از مسابقه، برای اینکه بداند کجا اشتباه کرده و باخته چه بود؟
این هم علاقه ما شطرنجبازها است. ما در مسابقه خیلی خسته نمیشویم و معمولاً بعد از مسابقه باز کنار هم بازی باخته را آنالیز میکنیم. شاید فوتبالیستها بعد از 90 دقیقه دویدن آنقدر خسته باشند که دیگر توان دویدن دوباره نداشته باشند، اما برای ما شطرنج بعد از مسابقه جنبه تفریح دارد، نه تمرین خیلی سخت.
قهرمانی تیم ملی شطرنج ایران چه بازخوردی بین مربیان و تیمهای آسیایی در هانگژو داشت؟ آنها تعجب نکرده بودند؟
قهرمانی ما برای آنها تعجبآور نبود؛ بیشتر تحت تأثیر کار ما قرار گرفته بودند. من با مربی ازبک که صحبت میکردم، خیلی تحت تأثیر نتایج ما بود و برایشان تحسینبرانگیز بود. او معتقد بود تیم ایران در لحظات بحرانی خیلی خوب ظاهر میشود و دلیل شکست رقبا هم همین بود.
ویدیویی که شطرنجباز کرهای بعد از بازی آخر از پرهام خواسته بود برایش بازی را آنالیز کند جالب بود. واقعاً چطور ممکن است؟
ما معمولاً برای 5 ساعت بازی، فسفر زیادی میسوزانیم، اما خسته نمیشویم و بعضی شطرنجبازان بعد از مسابقه با حریف بازی را دوباره آنالیز میکنند تا بدانند کجا اشتباه کردهاند. من خودم وقتی باختم این کار را کردم. البته این مسأله به روحیات شطرنجباز بستگی دارد. اما شطرنجباز کرهای که با پرهام بازی کرد، به او گفته بود تو شطرنجباز مورد علاقهام هستی. حریف ایدنی هم خوشحال بود که با ایدنی شطرنجباز مورد علاقهاش بازی کرده بود.
شاید برخی بگویند شطرنج امکاناتی نمیخواهد؛ یک میز میخواهد و یک صفحه و مهره و صندلی. واقعاً همه امکانات لازم برای شطرنج همین چهار قلم است؟
اتفاقاً برخلاف تصور همه، شطرنج رشته پرهزینهای است. نیاز به مربی خوب دارد و امکاناتی مثل کمپ تمرینی. اردوهای مشترک میخواهد تا با تیمهای دیگر تمرین کنیم. فدراسیون از حالا باید برای المپیاد جهانی برای آمادگی ما برنامه داشته باشد. بچهها باید در مسابقات مختلف شرکت کنند و تأمین هزینه حضور در رقابتهای بینالمللی برای بچهها سخت است. بنابراین باید برای تأمین هزینهها حمایت شویم. ما در هانگژو با دست خالی قهرمان شدیم، اما نباید از حالا به بعد اینطوری باشیم. ما با دست خالی به المپیاد جهانی رفتیم و مقام نیاوردیم و ازبکستان قهرمان شد. مدال طلای ما در هانگژو نشان داد میتوانیم در المپیاد جهانی هم قهرمان شویم، به شرط اینکه فدراسیون قضیه را جدی بگیرد و برای آمادگی ما هزینه کند.