جمعه سرنوشتساز برای اهوازیها در پایتخت
مرثیهای برای قهرمان
مرتضی طهوری
خبر نگار
فولاد خوزستان، تراژدی بزرگ فصل است. آنهایی که با عشق به این تیم نفس تازه میکنند، بهتر میدانند که فولاد چرا برای استان خوزستان تا این حد مهم و حیاتی به شمار میرود. این تیم دو مرتبه قهرمان لیگ شده و کلی افتخار و رکورد را به نام خودش سند زده اما یک فصل کابوسوار را سپری میکند و حتی جانی برای دفاع از گذشته پرافتخارش ندارد.
منصوریان مربی بدی نیست اما تجربه ثابت کرده هیچ تیمی با منصوریان نمیتواند به سمت قهرمانی پیش برود. تیمهای گران و ارزان او، معمولاً در یک فصل عالی و فصل بعد از آن، معمولی میشوند. در این فصل اما فاجعه دیگری رقم خورد. فولادی که خوب شروع کرده بود، به بدترین شکل ممکن ادامه داد و حالا سرخها در انتهای جدول منتظر معجزه با سرمربی جدید خود هستند. علیرضا منصوریان ابتدای فصل را مثل یک کابوس آغاز کرد و هر چه بیشتر جلو رفتیم، اوضاع بدتر شد. قبل از شروع کار، بدترین فشار ممکن علیه یک سرمربی، برای منصوریان ساخته شد اما تصمیم گرفت که بماند. همان زمان، دفاع باشگاه از سرمربی خود، برای چند روزی اوضاع را بدتر کرد تا همان انرژیهای منفی، علیه تیم سوق پیدا کند.
این همه درگیری کار را به جایی رساند که بازیکنان به صورت علنی در تمرین و حتی فضای رسانهای و مجازی، در خصوص عملکرد سرمربی و کادرفنی تیم نظر میدادند و نقد میکردند. فولاد که باید مثل یک قهرمان رفتار کند، شبیه به تیمهای سطح پایین شد و کار را به جایی رساند که منصوریان و همکارانش، یک شب قبل از بازی با ملوان در بندرانزلی، تعدادی از بزرگترهای تیم را اخراج کردند. نتیجه هم مشخص بود. شکست تحقیرآمیز برای قهرمان دو دوره از لیگ برتر. فولاد، به روزهای تیره و تار خود رسید تا بالاخره مدیران باشگاه تصمیم به اخراج منصوریان گرفتند.
البته اخراج بیموقع او، دردی را دوا نکرد. فولاد برابر پرسپولیس، شیر بییال و اشکم بود و خیلی زود تسلیم شد. مقاومت در خانه بیفایده بود، پرسپولیس قدر اختلافات تیم اهوازی را دانست و نگذاشت که آنها امتیازی در ورزشگاه خانگی حفظ کنند. این چهارمین شکست برای فولاد بود. نه دعوا و درگیری و نه هوار کشیدن و مصاحبههای جنجالی، نتوانست تسهیلکننده راه سرخهای خوزستانی باشد.
تیمی در هم ریخته، بیروحیه، سرشار از اختلاف و درگیری و با امیدهای اندک. فولاد را اینطور به یاد نمیآوریم اما حالا آنها در مسیر تازه و تلخی افتادهاند که نیاز به مرثیه دارند. در لیگ سخت و سنگین امسال، شاید هدر رفتن 4 بازی برابر 4 تیمی که میشد از آنها امتیاز دشت کرد، آسیب سنگینی به حساب میآید. از این به بعد با سرمربی جدید، کار فولاد سختتر خواهد شد.
خوان ایگناسیو مارتینز اسپانیایی با حدود 60 سال سن، تنها راه امیدواری فولاد برای فرار از بحران و هیاهوست. او با تجربه مربیگری در تیمهایی چون ساراگوسا، لوانته، وایادولید، آلمریا و... حالا تیمی را تحویل گرفته که نجات دادنش با توجه به جو ماههای اخیر، سخت و دشوار به نظر میرسد و یک ریسک پرخطر برای کارنامه این مربی است. اگر او راه نجات را بلد باشد، فولاد با همین بازیکنان به جمع بزرگترها بازمیگردد اما اگر نسخهای که برای تیم سرخپوش خوزستانی پیچیده شده، به خوبی عمل نکند، وضعیت وخیمی منتظر فولاد خواهد بود.
تجربه سقوط این تیم به دسته پایین تر، جزو خاطرات تلخی است که باعث شد مدیران باتجربه و پرادعایی که سالها برای فولاد کار میکردند، خانهنشین شوند. حالا مدیریت فعلی این باشگاه راهی جز حمایت قاطعانه و ایجاد شرایط صعود در جدول ندارد. آنها جمعه به مصاف هوادار در دیداری مهم و حیاتی میروند و اگر نتوانند به پیروزی یا امتیاز برسند، بحران بزرگتر میشود و شبیه به یک بهمن، همه مدیران و بازیکنان فولاد را تهدید خواهد کرد.