بغضی که ناگهان شکست
اشکهایش...
مدال تاریخی مهدی الفتی در بازیهای هانگژو وقتی ارزشی دوچندان پیدا میکند که میدانیم این شگفتانه و تک مدال نقره دور از انتظار، به موازات مدالهایی از این دست مثل مدال برنز فرانک پرتوآذر در دوچرخه کوهستان و... مؤید وجود استعدادهای ناب در رشتههای کمتر مورد توجه است.
در محوطه بیرونی استادیوم هانگ لانگ دقایقی در کنار محمد خیرخواه سرمربی تیم ملی ژیمناستیک بودیم و وقتی به دنبال رمز و راز چشمهای خیس و شبنمی او در حاشیه مسابقه دیروز رفتیم، فیالفور دستهایش را به سمت آسمان برد و با بغض گفت: «خواست خدا بود. شرایط ماههای اخیر و وضعیت فدراسیون روی کارمان اثر گذاشته بود. گریه امروز من ریشه در سختیهایی داشت که برای رسیدن به این موفقیت کشیدیم و من کمترین نقش را در مدالی تاریخی داشتم که بر تارک ورزش این کشور حک شد.»
درباره ادعای بزرگ او مبنی بر شانس مدالآوری ایران در المپیک پرسیدیم که با اشاره به پتانسیل بالای ژیمناستهای ایرانی پاسخ داد: «ذرهای به ادعای امروز خودم شک ندارم اما امیدوارم این مدال ارزشمند عاملی شود برای نگاه ویژهتر به رشته ما.
سؤالات زیادی از این مربی داشتیم، اما وقت حضور او و پسر نقرهایاش در مراسم اهدای مدال رسیده بود، دست الفتی را گرفت و خرامان خرامان مسیر سکوها را پیش گرفتند. لحظهای به سمت ما برگشت؛ هنوز چشمانش پر از اشک بود: «این بهترین مسیری است که در زندگیام طی میکنم. همه با هم کاری کنیم که این مدال دروازه موفقیتهای بزرگتر ژیمناستیک ایران شود.»