ریشهیابی ناکامی حیرتانگیز یک تیم پرستــــاره
مــــــن به جــــــــــای تــــــو تصمیـــــــــــم میگیرم!
سعید آقایی
روزنامهنگار
تراکتور یکی از علامت سؤالهای بزرگ فصل جاری فوتبال ایران است. تیمی لبالب از ستاره که به تعبیر مالکش پرستارهترین تیم تاریخ تراکتور محسوب میشود و در تابستان و بازار مکاره تا توانست بریز و بپاش کرد و ستاره خرید اما این کلونی پرستاره فصل را با یک ناکامی عجیب و غیر قابل باور آغاز کرده است. پرشورها در فصل جاری از خط دروازه گرفته تا نوک حمله کرور کرور بازیکن بزرگ و گران خریداری کردهاند. ستارههایی که هر کدام یک وزنه بزرگ و قابل اعتنا محسوب میشوند که موفقیتهای بزرگ و ریز و درشتی را رقم زدهاند و تراکتور برای جذب هر کدام از آنها حسابی سر کیسه را شل کرده اما این همه ستاره در کنار هم هنوز نتوانستهاند از تراکتور یک تیم مدعی بسازند.
ماجرا وقتی عجیبتر میشود که به نیمکت تراکتور مینگریم. آنجا که پاکو خمس نشسته. یک مربی نام آشنا و صاحب اعتبار از فوتبال اسپانیا که سالها در لالیگا مربیگری کرده و برای خود نامی دست و پا کرده. استخدام خمس یک موفقیت بزرگ برای تراکتور بود که تأثیرات مثبت و شگرف خود را فصل گذشته عیان کرد و از یکی از بیستارهترین و معمولیترین تراکتورهای تاریخ یک تیم مدعی و جذاب ساخت. تیمی که قهرمان واقعی نیم فصل دوم رقابتها بود و با فوتبال روان، تاکتیکی و چشمنوازش همه چشمها را خیره کرد و به لیگ سطح پایین و بیمایه ایران کیفیت داد. حضور خمس یکی از خوشبختیهای فوتبال ایران در فصل گذشته بود تا جایی که حتی نام خمس حوالی نیمکت تیم ملی نیز شنیده شد اما همین مربی جذاب در فصل جاری با تیمی زیر و رو شده هنوز یک امتیاز ناقابل هم دشت نکرده و در 3 بازی 3 باخت ناامیدکننده داشته.
اتفاقی که عجیب و حیرتانگیز است. درباره مشکلات تراکتور در فصل جاری و اینکه چرا ستارههایش در کنار هم هنوز بدل به یک تیم نشدهاند، میتوان دلایل فنی فراوانی را لیست کرد اما شاید کلید ماجرا همان جمله نیشداری باشد که خمس در پایان بازی با سپاهان در کنفرانس مطبوعاتی به شکل سربسته گفت. خمس اشاره کرد که هیچکدام از ستارههای خریداری شده با نظر و سلیقه او تراکتوری نشدهاند و مدیران باشگاه در یک خاصه خرجی عجیب و با بیتدبیری هر بازیکنی را که پسندیده و دوست داشتهاند، خریدهاند. یک اشتباه تاکتیکی بزرگ که حالا در ابتدای فصل آثار هولناک خود را نشان میدهد. اگرچه باشگاه تراکتور در روزهای بعد از صحبتهای خمس تلاش بسیاری کرد که صحبتهای او را تعدیل کرده و ماجرا را جمع کند اما واقعیت همانی است که خمس گفت. او در فرایند جذب بازیکنان کمترین نقش یا به عبارت درستتر هیچ نقشی نداشته و تیم با نظر او بسته نشده. ادعایی که میتوان آن را به راحتی تأیید کرد. تصور اینکه خمس با یک نیم فصل حضور در فوتبال ایران به چنان شناخت عمیقی از فوتبال ایران رسیده باشد که مثلاً مهدی شیری و سعید آقایی را از فولاد شخصاً در لیست خرید خود قرار دهد و یا اینکه سیامک نعمتی نیمکتنشین فصل گذشته پرسپولیس را که به ندرت بازی میکرد، به مدیران تراکتور سفارش کند غیر منطقی است.
حتی اگر بخواهیم باور کنیم که او این اسامی را شخصاً در لیست خرید تابستان قرار داده، باید بپرسیم که او امیرحسین حسینزاده و شجاع خلیلزاده که در فصل گذشته در لیگ ایران نبودهاند و در بلژیک و قطر بازی میکردهاند، کجا دیده و پسندیده که خواستار به خدمتگیری آنها باشد؟ تراکتور در این فصل با سلیقه مدیران تراکتور بسته شده؛ آنهایی که در فصول گذشته نیز ثابت کردهاند که به خریداری ستارهها علاقه فراوان و بیحد و حصری دارند و پلن و برنامه در تفکرات آنها جایی ندارد. مدیران تراکتور در این فصل نیز همانند فصول گذشته بدون تاکتیک و برنامهریزی تنها ستاره خریدهاند و تیم فعلی محصول جاهطلبیهای آنهاست نه تفکرات خمس. تیمی که سرمربیاش هیچ نقشی در آن نداشته و با این شرایط بدیهی است که ناکام باشد. در حقیقت آنها به جای سرمربی خود تصمیم گرفتهاند و این ناکامیها عقوبت همین تفکر اشتباه است.