صفحات
  • صفحه اول
  • مدیریت فوتبال
  • زیر چاپ
  • استقلال
  • منهای فوتبال
  • ورزش جهان
  • فوتبال ایران
  • پرسپولیس
  • پرونده
  • لژیونر
  • صفحه آخر
شماره هفت هزار و سیصد و هشتاد و سه - ۰۲ شهریور ۱۴۰۲
روزنامه ایران ورزشی - شماره هفت هزار و سیصد و هشتاد و سه - ۰۲ شهریور ۱۴۰۲ - صفحه ۲

سالارهای ورزش همچنان می‌تازند

  آرش عبدی
 روزنامه نگار
«ورزشکارسالاری» یکی از لوث‌ترین و تکراری‌ترین عبارت‌های رایج ورزش ایران است. نفی این ناهنجاری که حالا تبدیل به یک هنجار شده بارها بسیاری از مدیران، مربیان و اهالی ورزش آن را نفی کرده‌اند اما هیچ‌گاه این نفی‌های تکراری تبدیل به فعل نشده است.
مربی فوتبال که همه درآمدش از بیت‌المال است، خیلی راحت روبه‌روی خبرنگاران قرار می‌گیرد و برای کسانی که از قراردادهای نجومی بازیکنان ایراد می‌گیرند، خط و نشان می‌کشد. گویی بازیکنان تافته جدا بافته‌ای هستند که بخشی از جامعه محسوب نمی‌شوند. اتومبیل‌های لاکچری آنها با حرف‌هایی که این بازیکنان از نداری‌ها عنوان می‌کنند، هیچ سنخیتی ندارد.
اوج ورزشکارسالاری را باید در والیبال دید. نسلی که نام خود را طلایی گذاشته بود، به ناگاه تصمیم می‌گیرد فلان مربی نباید باشد. حتی لیست تیم ملی والیبال برای اعزام به المپیک تغییر می‌کند چون بازیکن محبوب بدون دوست و همراهش حاضر نیست در المپیک بازی کند.
همین بازیکن در برهه‌ای و در آستانه رقابت مهمی همچون لیگ ملت‌ها به طور خودجوش دچار بیماری می‌شود و تا زمانی که چمدان پول از ایران راهی محل مسابقات نشد این بیماری بهبود پیدا نکرد.
در برهه‌ای چنین اتفاقاتی در والیبال به وفور دیده می‌شد؛ هر چند در حالی که تصور می‌شد با کنار گذاشتن یکی از مسببان بازیکن‌سالاری از تیم ملی والیبال، چنین معضلی برای همیشه از این رشته ریشه‌کن خواهد شد اما عملاً این اتفاق رخ نداد و کادرفنی ایرانی هم نتوانست مقابل این پدیده شوم ایستادگی کند.
در وزنه‌برداری هم یکی از بی‌بدیل‌ترین نمونه‌های ورزشکارسالاری رخ داد. وزنه‌برداری که به لحاظ فنی در بالاترین سطح ممکن بود، به ناگاه تصمیم گرفت دیگر زیر نظر سرمربی تیم ملی تمرین نکند؛ چرا که اعتقاد داشت علم تمرین خود و برادرش از سرمربی تیم ملی بالاتر است.
این غر زدن‌های طلبکارانه برخی ورزشکاران باعث شد در جامعه این تصور به وجود بیاید که حضور آنها در مسابقات بین‌المللی لطفی جبران‌ناپذیر است. اگر فلان ورزشکار با استوری تهدید می‌کند که دیگر برای ایران مسابقه نمی‌دهد در وهله اول سطح نازل خودش را نشان می‌دهد. این مسأله یکی از مهم‌ترین نشانه‌های بی‌ریشه بودن کسانی است که اگر هم به سطحی در ورزش رسیدند، در همین مرز و بوم رخ داده است.
قطعاً قداست پیراهن تیم ملی و پرچم کشورمان به نتیجه‌گرایی به هر شکل ممکن ارجح است و این مسأله باید اولویت مدیران ورزش کشور قرار بگیرد. تا زمانی که یک همیت ملی رخ ندهد، پای ورزشکارسالاری، راه نفس ورزش کشور را می‌گیرد.

 

جستجو
آرشیو تاریخی