صفحات
  • صفحه اول
  • مدیریت فوتبال
  • زیر چاپ
  • استقلال
  • منهای فوتبال
  • ورزش جهان
  • فوتبال ایران
  • پرسپولیس
  • پرونده
  • لژیونر
  • صفحه آخر
شماره هفت هزار و سیصد و هفتاد و دو - ۲۱ مرداد ۱۴۰۲
روزنامه ایران ورزشی - شماره هفت هزار و سیصد و هفتاد و دو - ۲۱ مرداد ۱۴۰۲ - صفحه ۱۵

انتقال به «شارلروا» فقط یک تنزل درجه اساسی بود

حسین‌زاده سوار بر قایق نامطمئن

وصال روحانی
روزنامه‌نگار
 
سران «تراکتور» قطعاً معتقدند صید امیرحسین حسین‌زاده از شارلروای بلژیک که یک ماه و اندی پیش برایشان میسر شد،‌ یک مانور استراتژیک موفق برای آنها در بازار نقل و انتقال‌های تابستانی بوده و حس و دید آنها نسبت به جذب مهدی نادری پیستون سابق سرخابی‌های پایتخت هم که دو هفته پیش محقق شد، قطعاً چیزی از همین قبیل است ولی واقعیت امر در مورد حسین‌زاده و مسائلی که او را از تیم بلژیکی جدا و به صحنه لیگ فوتبال ایران مجدداً گسیل کرد، شاید چیزی متفاوت باشد. به واقع زمان زیادی که صرف شد تا سران ایرنی شارلروا حسین‌زاده را استخدام کنند و مدتی طولانی‌ که او و این مدیران سپری کردند تا به این نتیجه برسند که به درد یکدیگر نمی‌خورند، یک سال طلایی و پر‌ارزش را از مدت زندگی این جوان مستعد و توانا کم و آن را عاطل و باطل کرد و به مثابه فرصت بزرگی است که از او گرفته شده و جبران آن از توان و حیطه اختیارات وی خارج شده است.

از بین آن همه جوان مستعد
دو سال و نیم پیش که استقلال با سرمربیگری کم‌اشتباه فرهاد مجیدی صاحب قاطعانه‌ترین عنوان قهرمانی در تمامی ادوار برگزاری لیگ برتر ایران شد، جوانان تلاشگر مستعد و متعددی در ترکیب تیم او درخشیدند اما در حالی که تصور می‌شد مهدی مهدی‌پور در قالب موفق‌ترین بازیکن در میان آنها زودتر از بقیه لژیونر خواهد شد،‌ این امیرحسین حسین‌زاده بود که به لطف متصل شدن به شارلروا، باشگاه نام‌آشنایی که در سه دهه اخیر بیش از 15 بازیکن ایرانی را جذب کرده، سر از لیگ بلژیک درآورد و لژیونر شد. مهدی‌پور و همین‌طور جعفر سلمانی پیستون چپ پرتحرک آبی‌ها از ورود به حیطه لژیونرها بازماندند و هیچ‌کس در خارج حسین حسینی را هم نخواست و وقتی هم که مجید به امارات رفت، جوانان رو آمده در نظام کاری ریکاردو ساپینتوی پرتغالی سر از اردوگاه‌های اروپایی درنیاوردند و سعید مهری و آرش رضاوند هم در ایران ماندنی شدند و همین‌طور ابوالفضل جلالی که عرصه را در پست بال چپ برای جعفر سلیمانی تنگ کرد.

اندیشه‌ای که باید به آن شک کرد
با این حال اگر معتقد باشیم حسین‌زاده به‌خاطر لژیونر شدن برنده اصلی معادلات دو سال اخیر استقلال بوده، به خطا رفته‌ایم زیرا آنچه فصل پیش برای او در لیگ بلژیک روی داد، چیزی جز تنزل درجه اساسی و کاسته شدن چشمگیر از حیثیت حرفه‌ای وی نبود.
دقایق اندک حضور در میدان، نازل‌ترین تأثیرگذاری بر روند بازی تیم، کمترین سهم در ترسیم سرنوشت نه‌ چندان روشن شارلروا در لیگ فصل 2023-2022 بلژیک و اکتفا به دو گل زده تنها یادگارهای حسین‌زاده در این لیگ بود، به همین سبب مدیران شارلروا که البته نیمی بیشتر از سهام آن متعلق به ایرانی‌ها است، در همان ابتدای تابستان به این نتیجه رسیدند که حسین‌زاده را به معرض فروش بگذارند و تیم‌های خواهان جذب وی را فراخوان کنند. بدیهی بود که یک مهره اغلب بیرون مانده از ترکیب فیکس شارلروا خواستاران خارجی نداشته باشد و فقط استقلال صاحب پیشین این بازیکن و تراکتور که صیاد بزرگ ستاره‌ها در ایام «پیش‌فصل» لیگ بیست و سوم بوده، برای جذب وی به رقابت پرداختند. تراکتور به خاطر سرمایه بیشتر و هوشمندی فزون‌تر مدیر اجرایی‌اش (هوشنگ نصیرزاده) این بازی را از استقلال که البته پول بسیار کمتری داشت، برد و حسین‌زاده را به تبریز منتقل کرد اما همان‌طور که پیشتر گفتیم،‌ به این اندیشه که «پرشورها» برنده بزرگ رقابت بر سر تصاحب حسین‌زاده بوده‌اند، باید شک کرد و شاید این تیم را باید بازنده این رقابت تلقی کرد.

ZOOM
شاید استقلال گزینه بهتری بود
حسین‌زاده البته می‌تواند با بازگشت به فرم عالی دو سال پیش‌ خود و ارائه بازی‌هایی خوب در لیگ بیست‌و‌سوم بدرخشد و به حدود و ثغور گذشته‌اش نزدیک شود اما عکس این قضیه هم صادق و محتمل است. از یک‌سو پاکو خمس سرمربی اسپانیایی تراکتور به‌خاطر اضافه شدن 9 بازیکن تازه و عمدتاً قوی به ترکیب تیمش طی سه ماه اخیر چنان دست‌هایش باز و از امکانات و گزینه‌های متعدد برخوردار شده که متقاعد کردن سریع او و راهیابی به ترکیب ثابت سرخ‌های تبریزی برای حسین‌زاده بسیار دشوار خواهد بود، بخصوص که خمس آدم سختگیری است و به آسانی با کسی کنار نمی‌آید. از سوی دیگر حسین‌زاده بر اثر یک فصل نیمکت‌نشینی بالای 50 درصد در بلژیک روحیه عالی دو سال پیشش را به کلی از دست داده و تا همان بازیکن کارساز و خوش‌روحیه گذشته شود، شاید به گذشت زمان زیادی نیاز داشته باشد. در یک کلام حسین‌زاده با بازگشت به‌واقع اجباری‌اش به لیگ ایران پای در یک وادی ناهموار و لغزنده گذاشته و چون با فضای تراکتور و روال و عرف «پرشورها» آشنایی ندارد، معلوم نیست قایق نامطمئن حامل او به کدام‌سو می‌رود. شاید رجعت به استقلال برای او کاری عقلایی‌تر بود و اگرچه این تیم تهرانی پول بسیار کمتری به وی می‌داد اما لا‌اقل او با مناسبات این تیم آشناتر و شانس توفیق سریعش در این تیم بیشتر بود. اینها عواملی است که شروع کار حسین‌زاده را در تبریز و در لیگ بیست‌و‌سوم با علامت سؤال‌های متعددی همراه می‌سازد.

 

جستجو
آرشیو تاریخی