آینده مبهم انصاریفرد در یک لیگ درجه چهارم اروپایی
کریــــــــم در نقطه «صفر»
وصال روحانـی
روزنامهنگار
کریم انصاریفرد در 33 سالگی پیشینه 9 سال لژیونر بودن در اروپا و یک فصل بازی در لیگ قطر را دارد و فصل تازه آغاز شده فوتبال این قاره او را در مسیر دهمین سال حضورش در پیکارهای بینالمللی قرار داده که البته حدنصاب جالبی است. مهاجم جوانی که در تراکتور درخشید و در پرسپولیس چهره شد و مقام آقای گلی لیگ برتر را هم یک بار به دست آورد، آنقدر در قاره سبز پایداری و فروغهای گاه به گاه داشته که شاید حیف باشد او را اینک با پیراهن تیم معمولی اومونیا نیکوزیا و در لیگ سطح پایین قبرس مشاهده کنیم اما لااقل این دلگرمی کوچک وجود دارد که کریم نه در هر تیمی در قبرس بلکه در باشگاهی عضویت دارد که پای ثابت و همیشگی فتح جامها در این کشور بوده و کلکسیونر افتخارات و با اختلاف زیادی نسبت به رقبا رکورددار فتوحات در قبرس است.
بزرگان دیگر «او» را نمیخواهند
کریم پس از ترک ایران ابتدا به اسپانیا رفت و همبازی جواد نکونام، سرمربی فعلی استقلال تهران در تیم اوساسونای این کشور شد. با این حال هر چقدر که نکونام در این تیم موفق بود و در دو مقطع حضور در اوساسونا محبوب قلوب هواداران این باشگاه شد، انصاریفرد یک زوج نه چندان موفق برای او جلوه کرد و به همین خاطر فقط یک فصل در این تیم دوام آورد. او بعد از آن دو فصل در پانیونیوس یونان، یک فصل در المپیاکوس که همیشه یکی از سه «قدرت» اصلی لیگ یونان بوده، یک فصل در ناتینگهام فارست انگلیس و دو فصل هم در «آ.ا.ک آتن» بازی کرد و فصل پیش در یک تنزل درجه آشکار سر از اومونیا نیکوزیا درآورد. پیشتر هم از اعتبار فراوان اومونیا در فوتبال قبرس گفتیم اما قبرس همپا با امثال مالت و لیختن اشتاین و جزایر فارو فقط یکی از «قدرت»های درجه چهارم فوتبال اروپا به حساب آمده و برای بازیکنی که 96 بازی ملی در کارنامهاش دارد و 29 گل هم در این سطح زده و فقط امثال طارمی و آزمون از نسل فعلی «یوزها» گلهای ملی زده بیشتری در قیاس با او دارند، بازی در قبرس و حتی در اومونیا یک شکست آشکار حرفهای است. این ناکامی زمانی عمیقتر جلوه میکند که متذکر شویم کریم فصل پیش در 30 بازی که برای اومونیا به میدان آمد، بیشتر از چهار گل به ثمر نرساند و اگرچه برخی بازیهای خوب و جرقههای گلزنی او سهمی در جامهای فتح شده توسط اومونیا داشت، اما او حتی در یکی از نازلترین لیگهای اروپایی چنان صحنه را قبضه نکرد که مانند هفت، هشت سال پیش باشگاههای مطرحتر اروپایی برای جذب مجدد او و بازگرداندن وی به لیگهای اصلیتر قاره سبز کوچکترین تمایلی را در خود حس کنند.
زندگی در «تاریکی»
به همین سبب است که همزمان با شروع دومین فصل متوالی حضور انصاریفرد در اومونیا باید پرسید او در کدام نقطه از زندگی ورزشیاش ایستاده و کدامین آینده را پیش رو دارد؟ آیا پیامد شرایط فعلی، رجعت اجباری و دیر یا زود وی به لیگ ایران نیست؟ همین حالا هم باشگاههای بزرگ ایرانی برای جذب نظایر سعید عزتاللهی سر و دست میشکنند و سامان قدوس با وجود تنزل درجات اخیرش هنوز در اروپا خواستاران قابل توجهی بویژه در سوئد دارد اما انصاریفرد که تک فصل حضورش در لیگ قطر در تیم السیلیه سپری شد، ظاهراً از لیگ این کشور هم پیشنهادی ندارد و به همین خاطر است که شاید فصل 2024- 2023 فوتبال اروپا که از همین هفته کلید خورده است، دهمین (و آخرین) فصل حضور انصاریفرد در لیگهای خارجی و واپسین سال لژیونر بودن او باشد. از این منظر کریم انصاریفرد شاید اینک در نقطه «صفر» زندگی ورزشیاش ایستاده و به واقع در سراشیبی آخر دوران فوتبالیاش قرار گرفته باشد و آنچه پیش روی او قرار دارد، نه دربردارنده نقاط ممتاز جدید بلکه دستاوردهایی معمولی و کوچک باشد. آینده او مبهم است چون اگر این فصل بیشتر در اومونیا بدرخشد، تلقی موجود این است که کار مهمی انجام نداده و چنانچه از آمار نازل فصل پیش خود فراتر نرود، اومونیا در قطع همکاری با وی درنگ نخواهد کرد و همه اینها یعنی دردسر و زندگی در تاریکی.
مردی خسته و فرسوده
بهترین دوران انصاریفرد طی سالهای لژیونر بودنش بدون شک در دو تیم یونانی پانیونیوس و المپیاکوس سپری شد. زمانی که هم کارهای تهاجمی این تیمها را تجلی بیشتری میبخشید و هم در گلزنی و فرصتشناسی مهارتی چشمگیر از خود بروز میداد. او البته در دوران حضورش در «آ.ا.ک آتن» هنگامی که کنار دو ایرانی نامآشنای دیگر این باشگاه (احسان حاجصفی و میلاد محمدی) یک مثلث کارساز غرب آسیایی را تشکیل داد نیز نمره قبولی نسبی گرفت اما در ناتینگهام فارست انگلیس هیچ کار مهمی را که در ذهنها ماندگار شده باشد، انجام نداد و در السیلیه هم اگرچه گلزنیها و فروغهای اندکی داشت اما هیچ کس او را یک بازیکن قوی نیافت و آرزوی تصاحب وی در مخیله سایرین ننشست. حالا بازیکن شماره 18 اومونیا مانده است و «گذشته»ای که نسبت به «آینده» وی بسیار درخشانتر نشان میدهد و پیکر و ذهنی که برای احیای آن گذشته قدری خسته و فرسوده شده است.
از «پدیده» تا نیروی تمام شده
هر سه سرمربی قبلی تیم ملی به انصاریفرد احترام گذاشته و بارها از او استفاده کردند و نزدیک شدن وی به مرز 100 بازی ملی محصول همین ارادت است اما حتی کارلوس کیروش پرتغالی که بیش از مارک ویلموتس بلژیکی و دراگان اسکوچیچ کروات به توانایی وی معتقد بود، در اکثر مواردی که برای دیدارهای ملی طراحی و در ذهنش مهرهچینی میکرد، اولویت را در خط حمله به طارمی، آزمون و جهانبخش میداد و کریم را در اغلب بازیها روی نیمکت مینشاند و فقط از حدود دقیقه 60 به او روی میآورد. این شاید به معنای پایان کار انصاریفرد در سطح ملی نباشد و احتمال دارد امیر قلعهنویی سرمربی فعلی تیم ملی وی را به دور نهایی جام ملتهای آسیا 2023 ببرد که دی و بهمن امسال در قطر برگزار میشود اما در این سطح هم به نظر میرسد که دوران حضور انصاریفرد در جمع یوزها به واپسین ماهها و آخرین فرجههای خود رسیده باشد. اینها مسائلی است که قطعاً ذهن کریم را در شروع فصل جدید لیگ قبرس هم به خود مشغول کرده و بر ابهامها و دغدغههای وی میافزاید. بر دغدغههای مردی که 17- 16 سال پیش در عین نوجوانی پدیدهوار در فوتبال ایران ظهور کرد و حالا به درست یا غلط نیرویی تمام شده لااقل در فوتبال اروپا نشان میدهد.