چرا تاکتیسینهای سرزمین مارادونا شبیه سوسک هستند؟
راز موفقیت مربیان آرژانتینی
جاناتان ویلسون
خبرنگار
این روزها کسب و کار مربیان آرژانتینی سکه به نظر میرسد. وقتی به سیاهه مربیان فعلی تیمهای ملی امریکای جنوبی نگاه میکنیم متوجه میشویم ۷ تیم از جمع ۱۰ تیم حاضر در این منطقه مربیانی از آرژانتین دارند! آرژانتین تحت هدایت لیونل اسکالونی قهرمان جام جهانی شد. شیلی تحت هدایت ادواردو بریتزو است. مربی پاراگوئه گییرمو باروس اسکلتو است. مربی بولیوی گوستاو کاستا است. کلمبیا تحت هدایت نستور لورنزو قرار دارد. ونزوئلا هم در حال حاضر مربیاش فرناندو باتیستا است. اخیراً هم بیلسا سرمربی تیم ملی اروگوئه شده. تازه این را در نظر بگیرید که پیش از این پرو و اکوادور هم مربیانی آرژانتینی داشتند و به تازگی آنها را عوض کردهاند. انگار در امریکای لاتین همه جز برزیل به مربیانی آرژانتینی علاقه دارند!
جالب اینجاست که آنها در لیگهای اروپایی هم طرفدار دارند. دیهگو سیمئونه، مائوریتسیو پوچتینو، خورخه سامپائولی، تاتا مارتینو و مارسلو بیلسا در ۵ لیگ معتبر اروپایی حضور دارند.
روبرتو پرفومو، مدافع سابق تیم ملی آرژانتین در این مورد به گاردین میگوید: «آرژانتینیها مثل سوسک هستن. سوسکها از قبل از طوفان نوح تا حالا در برابر همه چیز جان سالم به در بردهاند. آرژانتینیها هم همین طوری هستند. آنها بر همه ناملایمات فائق آمدند. آنها در برف، در کوهستان، در ارتفاع، در گرما، بدون فهمیدن زبان و در هر زمان…»
از زمان انتقال جولیو لیبوناتی، مهاجم آرژانتینی از نیوولز اولد بویز به تورینو در سال 1924، آرژانتینیها نشان دادند که عادت به سفر کردن دارند. «اوریوندیها»، آرژانتینیهایی که به سرزمین پدرانشان رجعت میکردند، یکی از ویژگیهای فوتبال ایتالیا در دهه 1930 بودند، به طوری که در تیم ایتالیایی که قهرمان جام جهانی 1934 شد، سه بازیکن متولد آرژانتین حضور داشتند. یکی از آنها لوییس مونِتی کاپیتان آرژانتین در فینال جام جهانی 1930 بود. مشکلات اقتصادی که از سال 2001 در آرژانتین ایجاد شده، باعث شده آنها برای رسیدن به ثبات و پول، تمایل بیشتری به مهاجرت داشته باشند.
اما این فقط به خاطر ضرورتهای اقتصادی و راحت بودن زبان نیست؛ این یک فرهنگ هم هست. تنها هلندیها هستند که به خاطر علاقه به مسائل تاکتیکی با آنها رقابت میکنند. گوستاو آلفارو، سرمربی آرژانتینی اکوادور در جام جهانی، میگوید: «اونها به ما نگاه میکنن، چون که میدونن ما عاشق تاکتیک هستیم. ما مکتبهای متفاوتی تو ایدهپردازی داریم که توش پرورش پیدا کردیم.»
از نظر تاکتیکی از اوایل دهه 60 سؤالی ایجاد شده بود که اگر بخواهیم به صورت ساده آن را بیان کنیم، به این صورت بود که فوتبال یک استعداد فردی است یا یک سازماندهی متشکل از نظم و انضباط، آموزههایی که در دهه 80 توسط متخصصین تحت عناوین عبارات menotismo (سبک بازی هجومی سزار منوتی) و bilardismo (شیوه دفاعی کارلوس بیلاردو) مطرح شدند. بیلسا کسی بود که تفکر فوتبال آرژانتینی را به سمت پرسینگ کشانده بود اما در حوالی سال 2010 این فکر را مطرح کرد که تمرکز روی سرعت و قدرت در این تفکر، زیبایی هنرمندانه فوتبال را از آن نگرفته است؟
پس یک بازنگری به وجود آمد که شاید بهترین نمونه آن توسط مارسلو گایادرو بیان شد، کسی که تجربه سه فینال کوپا لیبرتادورس و دو قهرمانی با ریورپلاته را به دست آورد اما موقعیتی در اروپا برای او یافت نشد؛ شیوه گایادرو شاید به یک شهرت جهانی نرسید اما شاید بهترین روش برای توصیف استایل فوتبال مدرن باشد.
اصطلاحات در فوتبال آرژانتین اهمیت زیادی دارد. آرژانتین دارای یک فرهنگ فوتبالی است که پیوسته درباره تعاریف آن بحث و جدل میشود. اینجا دنیایی است که در آن درباره فوتبال و بهترین روش ارائه آن از نظر اخلاقی و عملی بحث میشود. کسانی که اینگونه باشند عمق دانش و تجربهای دارند که میتوانند از آن به خوبی استفاده کنند.
سپس فدراسیون فوتبال آرژانتین وجود دارد. آرژانتین پنج بار از هفت بار مسابقات جام جهانی زیر بیست سالهها را در فاصله سالهای 1995 تا 2007 برنده شده، ابتدا تحت هدایت خوسه پکرمن و سپس تحت هدایت دستیار سابقش هوگو توکالی. سپس سیاست داخلی هم در آن مداخله کرد، به ویژه پس از آنکه تیم پکرمن و توکالی در جام جهانی 2006 در ضربات پنالتی حذف شد. اما وقتی که استعدادهایشان به انتهای راه خود رسیدند، آنها با آوردن پابلو آیمار و دیهگو پلاسنته -بازیکنان قهرمان جام زیر بیست سالههای سال 90ـ سعی در پرورش نسل جوانان داشتند.
اسکالونی هم عضوی از آن تیم بود. اگرچه انتصاب او به عنوان سرمربی آرژانتین در سال 2018 یک شاهکار محسوب میشود اما این ریشه در زمان پکرمن و توکالی دارد که سه بازیکن قهرمان جام جهانی آن سالها ـمسی، دیماریا و پاپو گومزـ در این تیم بودند و کار مهمی را به انجام رساندند. اسکالونی یک دستیار ارزان برای سامپائولی محسوب میشد که پس از شکست در جام جهانی روسیه، توانست جای او را بگیرد.
اسکالونی مظهر ارزشهای سرمربی جدید آرژانتینی است؛ عملگرا، بدون تعصب، جدی، سختکوش و بدون چالش در کار با بازیکنان و منابع تحلیلی و آنالیز. بازیابی روح پِکرمن، اگر نگوییم نگاه دقیق او، یک گام ضروری برای موفقیت این تیم بود.
تفاوت اصلی با برزیل در این است که مربیان آنها به سختی در اروپا یا حتی جایی به جز برزیل در امریکای جنوبی موقعیت شغلی دارند. تیته که پس از جام جهانی از سمت مربیگری ملی برزیل کنار رفت، در تمایلش به سفر برای گسترش تحصیلاتش استثنا بود. اگرچه باشگاههای برزیلی همچنان بر کوپا لیبرتادورس تسلط دارند، اما این بیشتر به مسائل اقتصادی مربوط میشود تا پیچیدگی تاکتیکی.
در آرژانتین این ضرورتی که ریشه در گفتوگو و بحث دارد باعث شده که نسلی از مربیان منعطف را پرورش دهد که خود را نسبت به موقعیتهای متفاوت منطبق میکنند و آماده پذیرش آن هستند. شاید هر کسی این مضمون را به کار نبرد اما به نظر همان استعارهای که پرفومو به کار برد یعنی سوسک مناسب این موضوع باشد.