سادیو مانه و بایرن مونیخ
پایان یک اشتباه بزرگ!
فرخ حسابی
روزنامه نگار
برای جدایی سادیو مانه از بایرن مونیخ، چند آغوش دوستانه وجود داشت اما کسی برای او اشک نریخت. او از تور آسیایی بایرن مونیخ مستقیماً راهی عربستان شد تا برای مدتی طولانی در آسیا بماند. همه کسانی که در ماجرای انتقال مانه با بایرن درگیر بودند وقتی این اشتباه بالاخره به پایان رسید، راحت شدند.
قهرمان بوندس لیگا تابستان گذشته گمان میکرد با بیرون کشیدن ستاره سنگالی از چنگ لیورپول با رقم 35 میلیون یورو یک سرقت بزرگ را از این تیم انجام داده است. اما بعد از یک فصل ناامیدکننده آنها بشدت به تکاپو افتادند تا هر طور شده این مهاجم را از تیم خود رد کنند. مانه و بایرن به هیچ وجه به کار هم نمیآمدند.
مثل همیشه در بررسی اینگونه موارد، اهمیت شانس یا بدشانسی را نباید نادیده گرفت. یادمان نرود که مانه شروع خوبی در بوندس لیگا داشت. او در سیستم 2-2-2-4 یولیان ناگلزمن اغلب به عنوان مهاجم سمت راست به زمین میرفت و تا پایان اکتبر در همه رقابتها 11 گل به ثمر رساند و اگر آفسایدهای میلیمتری نبود شاید تعداد گلهای او دو برابر میشد.
سپس او مصدوم شد. مشکل زانو او را از حضور در جام جهانی محروم کرد و باعث شد تا پایان فوریه از فوتبال دور ماند. بعد از آن، مانه هیچ وقت به آمادگی کامل نرسید و در 15 باری که بعد از مصدومیت به میدان رفت فقط یک گل به ثمر رساند. بعد از درگیری با لروی سانه، همتیمیاش، و مشت زدن به صورت او پس از شکست 3-0 مقابل منچسترسیتی، از سوی باشگاه هم از یک مسابقه محروم شد.
مشکلات بایرن مونیخ هم در پشت صحنه و هم داخل میدان هم اصلاً چیزی نبود که به داشتن یک فصل خوب برای یک بازیکن جدید در باشگاه کمک کند. تقریباً مثل همه بازیکنان تیم، مانه هم نتوانست در سطح همیشگی خودش ظاهر شود، در فصلی پر از آشفتگی که در نهایت به اخراج یولیان ناگلزمن و آمدن توماس توخل به جای او در ماه مارس منجر شد.
برنامه بزرگ و جاهطلبانه بایرن مونیخ برای فصل گذشته که پیدا کردن جایگزین کردن سادیو مانه به جای روبرت لواندوفسکی گلزن بود، به شکل قابل توجهی شکست خورد.
اضافه کردن یک وینگر دیگر به تیمی که به اندازه کافی وینگر خوب داشت، رقابت برای قرار گرفتن در ترکیب اصلی را بیشتر کرد. اما به جای باانگیزهتر شدن بازیکنان، حمایت بیش از حد بعضی چهرههای خاص و تغییرات مداوم، باعث بیاعتمادی بیشتر شد تا اطمینان بیشتر. لروی سانه، سرژ گنبری، کینگزلی کومان و حتی جمال موسیالای جوان همگی دور از فرم خوب خود بودند. وقتی اریک ماکسیم چوپوموتینگ، مهاجم باتجربه تیم هم آسیب دید اوضاع برای مونیخیها بدتر شد. عملکرد ضعیف مانه بعد از بازگشت از مصدومیت هم کمکی به بهبود شرایط در خط حمله نکرد، اما بیشتر از دیگر بازیکنان قربانی شرایط تیم شد.
او خیلی هم بد نبود. آمار تهاجمی او در طول فصل همچنان کاملاً قابل احترام بود، حتی با وجودی که آمار دریبلهای او چندان موفق نبود. پاسهای او هم خوب نبود و تأثیر دفاعیاش هم اصلاً چشمگیر نبود، بویژه برای بازیکنی که به سختکوشیاش در هنگام بدون توپ بودن معروف است.
با این وجود مسئولان باشگاه از مانه ناراضی بودند. آنها با وجودی که کمی نگران فراز و نشیبهای سادیو در فصل آخر حضورش در لیورپول بودند اما کاملاً اعتقاد داشتند که بازیکنی در سطح او و با داشتن تجربه در بالاترین سطح بتواند تأثیری ماندگار و مثبت در تیم بایرن مونیخ داشته باشد. در ژوئن 2023، حسن سالیحمیدزیچ، مدیر باشگاه مانه را یک هیولا از نظر ذهنیت قوی خوانده بود و اولیور کان مدیر تیم نیز او را یک بازیکن برجسته که آمده تا کیفیت همه تیم را بالاتر ببرد خواند، دو نفری که هر دو در پایان فصل و بعد از قهرمانی بایرن مونیخ به شکل عجیبی از باشگاه اخراج شدند.
دلیل دقیق اینکه چرا مانه نتوانست کیفیت قابل توجه خود را نشان دهد هنوز هم برای کسانی که او را از نزدیک میدیدند مثل یک راز است. یکی از اعضای باشگاه که نمیخواهد نامش فاش شود این موضوع را بیشتر به موارد تاکتیکی ربط داد و اینکه مانه به ندرت در پست دلخواه خود به میدان رفته است.
اما شاید دلیل این موضوع به جایگاه او در رختکن تیم هم مربوط باشد. بازیکنان و اعضای باشگاه خیلی زود متوجه شدند که مانه شخصیتی کاملاً حساس دارد و همیشه منتظر شنیدن تعریف و تمجید از سوی مربیان و همتیمیهایش است. آنها سعی کردند با دادن پنالتیها به مانه به او احساس خوبی بدهند. نه ناگلزمن و نه توخل حامی سفت و سخت مانه نبودند.
وضعیت آمادگی سادیو نه فقط در جریان بازیها بلکه در تمرینات هم با گذشت زمان بدتر میشد. شاید یک مدیریت با احساستر میتوانست باعث راحتی بیشتر او در باواریا باشد اما مانه بویژه بعد از دعوا با لروی سانه متوجه شد که بشدت در باشگاه طرد شده است. همتیمیهایش متوجه این موضوع و کاهش اعتماد به نفس در او شده بودند.
با این حال، این کار بیثمری است که بابت این ناکامی تقصیر به گردن کسی بیفتد. بدشانسی بزرگ مانه و بایرن این بود که در بدترین فصلی که هر دو طی یک دهه گذشته تجربه کردند به پست هم خوردند. به جای اینکه هر کدام از آنها دیگری را به سمت قهرمانی در لیگ قهرمانان اروپا و توپ طلا سوق دهند، آنها یکدیگر را به سمت پایین میکشاندند. برای چنین وضعیت بدی فقط یک چاره وجود دارد: جدایی.
هر دو طرف بدون دیگری احساس رضایت به مراتب بیشتری میکنند و قطعاً خیلی زود به روزهای خوب خود برمیگردند.