بدترین «پیشفصل» استقلال؛ از آریا برزگر که آمد تا مهدی قایدی که رفت
از این جهنم فرار کن!
وصال روحانی
روزنامهنگار
از آریا برزگر که اوایل هفته جاری به استقلال پیوست تا مهدی قایدی که در همین زمان با فراموش کردن دوران حضور «قرضی» فصل گذشتهاش در این تیم به اتحادکلبا تیم اماراتی تحت هدایت فرهاد مجیدی ملحق شد، همه و همه نشانگر بدترین «پیشفصل» است که آبیهای تهرانی در سالهای اخیر تجربه کردهاند.
آنها البته در 40 روز اخیر مهرداد محمدی، آرمین سهرابیان و ایمان سلیمی را هم استخدام کردهاند اما دو نفر اول در زمان سرپرستی حجت کریمی به اردوگاه آبی آمدند و از زمان روی کار آمدن علی خطیر که مدیری ضعیف و ناکارآمد است، فقط سلیمی و برزگر جذب آنها شدهاند. در ایام «پیشفصل» استقلال علاوه بر قایدی، امثال محمد محبی را که به روستوف روسیه رفت، رافائل داسیلوای برزیلی که از خیر ماندن در جمع استقلالیها گذشت، علیرضا رضایی که میدانست رقابت بینتیجهاش با سیدحسین حسینی علف زیر پای او سبز خواهد کرد و همچنین امید حامدیفر را از دست دادند. آنها تا یکقدمی قطع همکاری با سعید مهری هم پیش رفتند و اگر تا این لحظه هنوز آرمان رمضانی بسیار کمثمر و سجاد شهباززاده بشدت نزول کرده را جواب نگفتهاند به این سبب بوده که در دوره سرشار از «وعده» و خالی از «عمل» خطیر مهره دیگری آبیپوش نشده تا دلگرمی لازم در جواد نکونام ایجاد گردد و بتواند با مهرههایی که مازاد میانگارد، قطع همکاری
کند.
بهواقع برخی نفرات باقیمانده در فهرست نکونام بیش از آن که مورد تأیید وی باشند، بازیکنانی هستند که روی دست او ماندهاند و اگر دلخواه او بود، شاید حداقل چهار - پنج نفر از این جمع در لیگ بیست و سوم آبیپوش نمیشدند.
روبهروی دوراهی
گروهی به نکونام خرده گرفتهاند که چرا چند بار در «پست»هایی که روی صفحه اختصاصیاش گذاشته، از روند مخدوش فوق انتقاد کرده و به هواداران گفته که در راه حفظ اعتبار و قدرت استقلال تنها مانده و هیچکس از او حمایت نمیکند. با این حال سرمربی این فصل آبیها فقط دو راه برای برخورد با وضعیت موجود داشت. او یا باید سکوت اختیار میکرد که در آن صورت ضعف در تقویت تیم و جذب پرسنل لازم خطای او تلقی میشد یا زبان باز میکرد و بهوضوح میگفت که عملکرد سرشار از انفعال «خطیر» و ناتوانی چشمگیر او در امر درآمدسازی و خریداری نفرات مورد نیاز آبیها را به حال و روز سیاه فعلیشان دچار کرده است و او راه دوم را برگزید. شرایطی که سبب شده امثال سینا سعیدیفر هم تمایلی به ماندن در جمع آبیها نداشته باشند و مهرداد محمدی هم که بهترین صید «پیشفصل» آنها بوده، با دیدن وضعیت پریشان باشگاه از کرده خود پشیمان شود و در جستوجوی راههایی برای جدایی از استقلال و لغو قراردادی باشد که جوهر مرکب آن تازه خشک شده است.
چرا «رقبا» میتوانند؟
اسامی بازیکنانی که نکونام برای لیگ بیست و سوم میخواسته و به دلایلی متعدد جذب نشدهاند فهرست قطوری را تشکیل میدهد که سندی روشن از ناکامی دو مدیرعاملی است که نکونام در همان مدت اندک حضورش در سمت سرمربی آبیها طرف صحبت آنها بوده و این بخصوص شامل علی خطیر میشود که برابر با پیشبینیها با کلی حرف و وعده آمد و در این مدت عملاً هیچ کاری انجام نداده و هر موقع نکونام بازیکنی را خواسته جواب شنیده که پول جذب وی موجود نیست. سؤال بیپاسخ نکونام نیز این بوده که اگر برای آبیها پرداخت 15 تا 20 میلیارد تومان برای استخدام فلان بازیکن غیرممکن است، چرا رقبای آنان همین ارقام را بهراحتی میپردازند و تیمهای خود را پر و پیمانتر و توان خود را برای فصل جدید بیشتر میکنند.
شاید زمان پشیمانی دور نباشد
البته هنوز امثال چشمی، مهدیپور، یامگا، بابایی، غلامی، میرزایی، جلالی، مطهری، حردانی، رضاوند و البته حسین حسینی در خدمت استقلالاند و سعید مهری که تا یکقدمی جدایی از این تیم پیش رفته بود، تغییر عقیده داده و ماندنی شده ولی تلاش و امید آبیها برای جذب مجدد امیرحسین حسینزاده که یک فصل بسیار ناموفق و سرشار از نیمکتنشینی را در شارلروای بلژیک سپری کرد، تاکنون بیثمر مانده و این بازیکن روز گذشته به تراکتور پیوست. کسی نمیداند نکونام چرا و چگونه در این منگنه بدون عاقبت باقیمانده و مانند قایدی به پایگاه بسیار پرسودتری نمیرود اما شاید زیاد طول نکشد که او بابت اینگونه فکر و عمل نکردن و تصمیمگیری در مورد ماندنش پشیمان گردد و آه و حسرتش پرطنینتر از همیشه شود.