ادامه مشکلات سختافزاری لیگ
وصال روحانـی
بخش سختافزاری لیگهای فوتبال کشورمان هیچ گاه از نقاط قوت آن نبوده و در نتیجه جای حیرت ندارد که میبینیم در فاصله کمی تا شروع بیست و سومین دوره لیگ برتر تعداد قابل ملاحظهای از ورزشگاههای در نظر گرفته شده برای این مسابقات ایراداتی اساسی دارند و حتی با اغماض مسئولان امر نمیتوانند حداقل در یکی، دو هفته اول این رقابتها سرویسرسانی کنند. سرآمد ورزشگاههای ناآماده استادیومهای قزوین و آبادان هستند.
به گفته سهیل مهدی، مسئول کمیته مسابقات سازمان لیگ، در راه استانداردسازی ورزشگاه قزوین عملاً هیچ کار قابل ذکری انجام نگرفته و در آبادان هم کار بازسازی و ترمیم، تازه در رختکنها شروع شده است. تأخیر در آمادهسازی استادیوم تختی آبادان به حدی زیاد بوده و رساندن به موقع آن به چرخه مسابقات به قدری دور از ذهن شده که آبادانیها ورزشگاه غدیر اهواز را تا اطلاع ثانوی به عنوان استادیوم جانشین برای انجام دیدارهای خانگیشان معرفی کردهاند اما مشکل اینجا است که غدیر ورزشگاه انتخابی تیم استقلال خوزستان هم هست و این مسأله یک تداخل زمانی غیرقابل اجتناب را ایجاد میکند و در هفتههایی که هر دو تیم مذکور میزبان هستند، بازی صنعت نفت با حریفش باید با یکی، دو روز تأخیر برگزار شود.
در قائمشهر هم کمبودهای استادیوم شهید وطنی به قوت خود باقی است و این در حالی است که تیم نساجی این شهر در لیگ قهرمانان آسیا هم شرکت دارد. نساجی ابتدا ورزشگاه نقش جهان اصفهان را به عنوان محل برگزاری دیدارهای خانگیاش در آسیا معرفی کرد اما بعداً ورزشگاه آزادی تهران را برگزید. این در حالی است که «آزادی» محل انجام بازیهای خانگی تیم پرسپولیس هم در لیگ قهرمانان است و موضوع وقتی تلختر میشود که متذکر گردیم بخشهایی از این ورزشگاه تحت تعمیر اساسی قرار دارد.
عجیبتر اینکه مسئولان امر تصمیم گرفتهاند با وجود این ناآمادگی خیرهکننده و تل خاک و آجری که ورزشگاه آزادی را در بر گرفته، رقابتهای لیگ برتر و به واقع دیدارهای خانگی دو تیم پرطرفدار پایتخت در چهارچوب این لیگ در همین محل برگزار شود و این امر هم طبعاً تجسم به غایت منفی و بسیار تلخی را از بالاترین سطح فوتبال باشگاهی ایران به اذهان جهانیان متبادر خواهد کرد. به همه این موارد، بیفزایید این نکته را که تیمهای تهرانی «هوادار» و پیکان محلهای ثابت و مشخصی برای مسابقات خانگی خود ندارند و آوارهاند و هر هفته سر از جای تازهای درمیآورند.
محل انجام بازیهای خانگی ذوب آهن و ملوان نیز هر یک نقایص عمدهای دارند و به معنای واقعی کلمه استاندارد نیستند و کمبودهای عمرانی و خدشههای ساختاری آنها به حدی است که فقط با اغماض مسئولان لیگ ورودشان به چرخه مسابقهها و استفاده از آنها برای برگزاری بازیها امکانپذیر شده است.
چنانچه قواعد و ملاحظات نهادهای بینالمللی رعایت میشد و مسئولان داخلی فوتبال سرشان را آن طرف نمیگرفتند و خودشان را به «ندیدن» نمیزدند و قانونمدارانه عمل میکردند، امسال و شاید سالهای بعد هم لیگ برتر ما فقط با شرکت 8،7 تیم برگزار میگشت و بقیه مرخص میشدند و این طبعاً برای فوتبال ما بسیار «افت» میداشت.