از حق امضا و حق مسکن تا پاس گل و کلین شیت
آپشنال
یک روز بعد از انتشار قراردادهای بازیکنان، اعضای کادر فنی و دیگر مسئولان باشگاه پرسپولیس، قراردادهای بازیکنان استقلال نیز منتشر شد.
همچون پرسپولیس، وجود اعداد عجیب و غریب در قرارداد بازیکنان استقلال چشمها را به سمت و سوی خود خیره کرد و این سؤال را به وجود آورد که برخی دستمزدها و برخی آپشنها بر چه اساس در قرارداد بازیکنان گنجانده شده است؟
برای برخی بازیکنان آپشن «رضایت سرمربی» یا «رضایت مدیرعامل» درنظر گرفته شده است؛ بندی کاملاً تبعیض آمیز. پرسشی که چنین بندی به ذهن متبادر میکند این است: بازیکنی که چنین آپشنی در قراردادش ندارد اما در همه طول دوران کاریاش در باشگاه بیحاشیه عمل کرده و در خدمت تیم بوده، آیا در قیاس با بازیکنی که چنین بندی در قراردادش گنجانده شده دچار تضییع حقوق نخواهد شد؟
بند رضایت سرمربی نیز از آن بندهای خلقالساعه است. حال اگر برای همه بازیکنان چنین امتیازی در نظر گرفته میشد جای بحثی باقی نمیماند اما وقتی برای عدهای خاص چنین آپشنی در قرارداد لحاظ میشود در حق دیگر بازیکنان به طور قطع اجحاف خواهد شد. بخصوص بازیکنانی که برخلاف انتظارات در طول فصل به لحاظ فنی عملکرد مطلوبی داشتهاند و توانستهاند رضایت عموم را به سمت و سوی خود جلب کنند.
اینکه برای بازیکنی امتیاز ارسال پاس گل لحاظ میشود یا برای تعداد گل زده مبلغی تعیین میشود نیز از آن موارد عجیب در قراردادها است. اصولاً چرا بازیکن باید به واسطه عمل به وظایف فنیاش در میدان بازی تشویق مالی شود؟ آیا دستمزدی که ابتدای فصل برای بازیکنان در نظر گرفته میشود به همین دلیل نیست؟ چرا باید اضافه بر توافقات اولیه، مبلغی نیز برای چنین مواردی در نظر گرفته شود؟! آیا لحاظ این بندها با اصول حرفهای همخوانی دارد؟
اوج فاجعه اما آنجا است که برای برخی بازیکنان مبلغی برای حق امضا قرارداده شده است. به این معنی که اگر بازیکنی قراردادش را با باشگاه به امضا برساند، مبلغی به عنوان پاداش پیش از ورود به لیگ دریافت کند.
ماجرای دروازهبانها نیز بسیار عجیب است. باشگاهی دروازهبان میخرد که از دروازهاش محافظت کند اما در کمال شگفتی برای هر کلینشیت مبالغ هنگفتی در نظر گرفته میشود. یا اینکه برای گزینههای این پست درصدی از کل قرارداد به عنوان پاداش قهرمانی و حتی دعوت به تیم ملی در نظر گرفته میشود. شگفت آور نیست؟!
در نظر گرفتن مبلغی برای حق مسکن نیز موضوع قراردادها را در دو باشگاه استقلال و پرسپولیس بسیار پیچیده و مبهم کرده است. چرا باید چنین بندی در قرارداد بازیکن وجود داشته باشد و مبالغ هنگفت پرداخت شود درحالی که حق مسکن برای عموم جامعه (کارمندان و کارگران) اعدادی است که شاید هزینه یک پرس غذای بازیکنان حرفهای باشد.
این حجم از تبعیضها در جامعه حقیقتاً پذیرفتنی نیست و افکار عمومی انتظار دارد هر اندازه که بازیکنان حرفهای خود را مستحق دریافت دستمزد متفاوتی میدانند اما این دستمزدها تعدیل شود.
گرچه قراردادهای بازیکنان استقلال زمانی منعقد شده که این تیم جام قهرمانی لیگ برتر را به دست آورده و برخی بازیکنان نیز در جام جهانی به میدان رفتهاند و با استفاده از این دو مزیت توانستند دستمزد قابل توجهی را به چنگ آورند اما به موازات این امتیازات لازم است که اگر بازیکنی نتواند در طول فصل انتظارات را برآورده کند، به همان میزان نیز مورد تنبیهات مالی قرار بگیرد. مدیران در دو باشگاه پرسپولیس و استقلال اما هرگز به این موضوع مهم توجه ندارند و در زمان عقد قرارداد با طرفهای خود اسیر فضا سازیهای مرسوم شده و اقدام به امتیازدهی گسترده به ستارهها میکنند تا خود را برنده نقل وانتقالات لقب دهند در حالی که انتظار است اگر بندهای تشویقی متعددی در قراردادها گنجانده میشود، برای بازیکنان، مربیان و حتی مسئولان نیز بندهای تنبیهی لحاظ گردد تا اگر مجموعه تیم دچار افت شد و نتوانست مطابق با برنامهها و اهداف پیش برود، باشگاه نیز دست بالاتری در این خصوص داشته باشد و بتواند از ضرر مالی خود بکاهد.
ZOOM
البته باید به این سوال هم توجه داشت که چرا هر فصل قرارداد باشگاههای استقلال و پرسپولیس رسانهای میشود وخبری از انتشار قراردادهای باشگاههایی همچون سپاهان، تراکتور و به خصوص گل گهر سیرجان نیست.