یک «پیشفصل» واقعاً ناقص و مخدوش
وصال روحانی
روزنامه نگار
عملکرد استقلال در ایام «پیشفصل» بیش از آن مخدوش و ناقص بوده که بتوان همه آن را به آثار تعویض دیرهنگام مدیرانش ربط داد. روزهای آخر صدارت حجت کریمی در جمع آبیها مصروف تلاشی عظیم اما عبث برای جذب علیرضا بیرانوند در شرایطی شد که دروازهبان تیم فوتبال پرسپولیس اصولاً نیت و قصدی واقعی برای الحاق به آبیها نداشت و فقط میخواست با گرم کردن شایعات پیوندش به استقلال قیمت خود را برای بستن قراردادی تازه با قرمزها بالاتر ببرد و قرارداد چرب و نرمتری ببندد. تمرکز بیش از حد کریمی مدیرعامل سرشار از خطا و اشتباه استقلال روی مسأله فوق و ناکامی در انجام آن نه فقط به قیمت برکناری وی تمام شد بلکه اجازه نداد آبیها با سرمایه کم یا زیاد خود مهرههای بیشتر و افراد واقعاً در دسترس را بخرند. نتیجه این فرایند جذب قطعی فقط دو بازیکن تازه به اردوگاه آبیها تا این لحظه بوده که همانا مهراد محمدی و آرمین سهرابیان هستند و صحبت درباره سایر صیدهای آنان شامل امیرحسین حسینزاده که در شارلروای بلژیک موفق نبود و آریا برزگر، یاسین سلیمانی و دیگر مهرههای اشاره شده در متن اخبار فعلاً در همان حد صحبت مانده است. رفتن کریمی که البته باید میرفت و آمدن علی خطیر که او نیز احتمالاً پس از مدتی کوتاه خواهد رفت و مدیری بدون ایراد نیست، تاکنون گشایش خاصی در کار آبیها ایجاد نکرده است. این در حالی است که رافائل داسیلوای برزیلی، سعید مهری و البته محمد محبی و مهدی قایدی قطعاً از جمع آبیها جدا شدهاند و احتمال قطع همکاری آنها با آرمان رمضانی، سجاد شهباززاده و حتی مهدی مهدیپور ستاره دو فصل پیش استقلال اندک نیست. شاید بهنظر برسد که استقلال در زمینه تشکیل کادر فنی و سرپرستیاش بهتر عمل کرده است اما بسیاری میگویند محمد نوازی، کیانوش رحمتی و بهزاد غلامپور دستیارانی در حد جواد نکونام نیستند و همانها انتصابهای روزهای نخست زمامداری نکونام را هم که مهدی هاشمینسب بود میکوبیدند و علی سامره هم که برای سرپرستی تیم انتخاب شده، مخالف کم ندارد. مخالفانی که میگویند تیم «فنی» و «سرپرستی» آبیها باید بسیار قویتر از چیزی باشد که میبینیم، شما راجع به همه این مسائل چه میگویید؟!