میل رسیدن به سبک یک جاننثار!
ایمان گودرزی
روزنامه نگار
خواندن تاریخ و سرگذشت پادشاهان و افراد قدرتمند سراسر جهان یک نکته مشترک را به همه ما نشان میدهد؛ مزه رسیدن به قدرت و مقام و منزلت به قدری برای هر انسانی شیرین است که حاضر نیست هیچ وقت آن را از دست بدهد حتی اگر به نابودی آنها ختم شود.
داستان «جاننثار» استقلال نمونه فوقالعاده کوچک این داستان بود، اگر چه کریمی هیچ وقت در حد و اندازههای یک مقام بلندپایه نبود اما میل رسیدن به قدرت او را به حدی کور کرده بود که این اواخر نمیدانست دارد چه کار میکند!
بیایید از اول شروع کنیم؛ سیدحجت کریمی در زمان مدیریت سردار آجورلو و علی فتحاللهزاده نقش اصلی هیأت مدیره را بر عهده داشت. او یکی از عاملان اصلی بدهیهای هنگفت و پولهای بر باد رفته استقلال به حساب میآید. پولهایی که از بورس به نام استقلال گرفته شد و هیچ کس نفهمید خرج چه کارهایی شد و چرا با پرداخت نشدن بدهیها این تیم از آسیا حذف شد.
بعد از حذف استقلال و کنار رفتن فتحاللهزاده کریمی از ریاست هیأت مدیره به سرپرست موقت تغییر نقش داد. اما سرپرست موقتی که سودای ریاست در سر داشت، درست بعد از اینکه خیال همه از حذف آسیا راحت شد جناب آقای جاننثار تمام تلاش خود را کردند که بدهیهای باشگاه را پرداخت کنند که این کار را با دریافت وام از بانک شهر انجام داد.
بعد از اینکه بدهیهای هنگفت باشگاه پرداخت شد حالا زمان پیریزی برای رسیدن به مدیرعاملی باشگاه بود آن هم با برنامهای فاجعه!
پس از پایان فصل و خشکسالی ویترین استقلال در لیگ بیست و دوم اولین چالش کریمی انتخاب سرمربی بود. سرپرست موقت ابتدا قول نگه داشتن ساپینتو را داد و وقتی که سرمربی پرتغالی با تیم قبرسی قرارداد بست، سید یادش آمد که اتفاقاً ریکاردو فردی دائمالخمر بوده و به درد باشگاه استقلال نمیخورد! تا انتخاب سرمربی بعدی آقای کریمی هر جا که میرسید، مصاحبههای جالبی میکرد و ایدههای جذابی ارائه میداد، از طرح پرداخت دستمزدها با بیت کوین گرفته تا ارائه طرح ممنوعیت بازیکن خارجی در مجلس!
شاهکارهای کریمی تمامی نداشت تا بحث انتخاب سرمربی دوباره داغ شد. هیچ کس شک ندارد که انتخاب کریمی، جواد نکونام نبود و فشار هواداران و فضای مجازی باعث شد که تنها کار درست و البته اجباری کریمی با رسیدن نیمکت استقلال به جواد شکل بگیرد.
بعد از رونمایی از نکونام، جاننثار بار دیگر کارت جدیدی رو کرد و این بار با اراذل و اوباش سعی بر کنترل تمرین داشت که با کتککاری هواداران و بعد از آن دستگیری این افراد لکه ننگ دیگری به کارنامه خود اضافه کرد.
سیدحجت که خودش را در یک قدمی پرتگاه میدید تمام ژتونهایش را برای قمار بیرانوند وسط میز گذاشت، رؤیای بلند پروازانهای که بهترین فرصت را به ایجنت کاربلد بیرو داد تا با به میان کشیدن اسم استقلال هم رقم قرارداد شماره یک پرسپولیس را برای تمدید بالا ببرند و هم کریمی را با یک لگد از بلندی پرت کنند.