پیامدهای بلندمدت دخالت نهادهای غیرورزشی در نقلو انتقالات
هشداری برای مرگ «رقابت»
آرمن ساروخانیان
روزنامهنگار
انتقال نافرجام علیرضا بیرانوند به استقلال و چرخش لحظات آخرش به سمت پرسپولیس ماجرایی نیست که به این زودی فراموش شود و پیامدهای آن تا مدتها فوتبال ایران را آزار خواهد داد.
هرچند از روز اول گروهی پیشبینی میکردند که ماجرای انتقال دروازهبان شماره یک تیم ملی به استقلال ممکن است یک بازارگرمی از سوی او باشد و در نهایت با قراردادی جدید و رقمی بالاتر با پرسپولیس ادامه بدهد، ولی نمیتوان از دخالتهای نهادهای غیرورزشی برای ممانعت از انتقال او به استقلال به راحتی گذشت.
روزبه چشمی، یکی از بازیکنان باسابقه و ملیپوش استقلال در حاشیه تمرین پنجشنبه این تیم درباره ماجرای بیرانوند گفت: «کاری ندارم بیرانوند چقدر میگیرد. نوش جانش. هر فوتبالیستی هر چه میگیرد نوش جانش و اصلاً دخالتی در این موضوع ندارم اما گفتند برای حضور در استقلال میخواهد ۹۰ یا ۱۰۰ میلیارد بگیرد. الان پرسپولیس کمتر از این مبلغ پول داده است؟ چگونه باشگاه ما میخواست ۹۰ میلیارد بدهد. چند مجموعه نظر دادند که اشتباه میکنید. یک تا ۲ نفر از جاهایی حرف زدند که شاید سال به سال هم فوتبال نبینند اما گفتند ۹۰ میلیاردی که استقلال میخواهد بدهد زیاد است. اگر الان که بیرانوند در پرسپولیس مانده کمتر از مبلغی که رسانهها گفتند پول گرفته است پس چرا کسی ورود نمیکند که او چقدر گرفته است.»
این گلایهای است که هواداران استقلال هم در روزهای گذشته داشتند. آنها در سالهای گذشته هم، درست یا غلط، بر این باور بودند که از تیم رقیب حمایت بیشتری میشود و بعد از ماجرای بیرانوند این باور نزد آنها پررنگتر شده است.
خصوصیسازی؛
پروژه شکست خورده
از سال گذشته پای خصوصیسازی به معادلات فوتبال ایران باز شد و ظاهراً این سازمان مصمم است که درآمد و هزینههای استقلال و پرسپولیس را رصد کند تا این دو باشگاه بتوانند وارد بورس شوند. خصوصیسازی سال گذشته بخشی از سهام دو تیم پرطرفدار تهرانی را واگذار کرد و برنامه بلندمدت این است که سهام باقیمانده هم در آینده به فروش برسد.
این ماجرا اما پیچیدگیهای زیادی دارد. به سختی میتوان تصور کرد که اجازه خصوصی شدن واقعی به این دو باشگاه داده شود. وقتی اختیارات مدیران باشگاه استقلال حتی در حد خرید یک بازیکن ملیپوش هم نیست، چگونه میتوان پذیرفت که این باشگاه در صورت خصوصی شدن بتواند در تصمیمات کلان مختار باشد؟
از طرف دیگر منطق خصوصی شدن این باشگاهها زیر سؤال است.
تا زمانی که آنها منابع درآمد معینی نداشته باشند، برای هیچ تشکیلات اقتصادی توجیهی برای سرمایهگذاری وجود ندارد. اگر سرمایهگذاران بینالمللی برای خرید باشگاههای لیگ برتر انگلیس سر و دست میشکنند، به خاطر سود تضمین شدهای است که از منابع درآمد مشخص مثل حق پخش تلویزیونی، فروش بلیت و محصولات و درآمدهای جانبی دارند. در حال حاضر درآمد محدود باشگاههای لیگ برتر ایران حتی نیمی از هزینههای آنها را هم پوشش نمیدهد.
لیگ برتر فوتبال ایران در یک برزخ گرفتار شده. نه مثل باشگاههای قطری و عربستانی است که به لطف بودجههای نامحدود حکومتی دستشان کاملاً باز است، نه امکان خصوصی شدن دارند تا روی پای خودشان بایستد و بتوانند از پتانسیل هواداران برای درآمدزایی استفاده کنند.
حسابرسی برای همه است؟
سه تیم پرسپولیس، سپاهان و استقلال تا هفتههای پایانی فصل گذشته رقابت نزدیکی برای قهرمانی داشتند، ولی آبیپوشان در بازار نقل و انتقالات از دو رقیبشان جا ماندهاند و با این روند بختی برای حضور در کورس قهرمانی نخواهند داشت. استقلال هنوز نتوانسته بدهیهای فصل گذشته را تسویه کند، فرصت جذب بیرانوند را از دست داد و با استعفای حجت کریمی هیچکس در باشگاه نیست تا بتواند نقل و انتقالات را پیش ببرد.
سؤالی که هواداران استقلال این روزها دائماً تکرار میکنند این است که اگر قرار است از استقلال حسابرسی شود، چرا این سختگیری درباره بقیه تیمها وجود ندارد؟ چشمی در این باره گفت: «شک نکنید بیانضباطی مالی برای باشگاههای دیگر هم بوده اما ورود نکردهاند.» اگر این باشگاهها خصوصی بودند، قابل پذیرش بود که هر کدام بر اساس منابعی که دارند در بازار نقل و انتقالات هزینه کنند، ولی وقتی خصوصیسازی به جایی نرسیده و همه رقبا از جمله پرسپولیس و سپاهان هم دولتی محسوب میشوند، چرا نباید استقلال هم بتواند مثل آنها هزینه کند.
همزمان با انتشار توضیحات سازمان خصوصیسازی که مدعی است استقلال فصل گذشته منابعش را هدر داده، این شایعه مطرح شد که صندوق حمایت از پیشکسوتان که ریاست آن به عهده حسین شهریاری، رئیس هیأت مدیره پرسپولیس است، 150 میلیارد در اختیار این باشگاه قرار داده و بعد از آن بود که قرارداد بیرانوند، ریگی و کنعانیزادگان به ثبت رسید، هرچند پرسپولیس در بیانیهای این موضوع را تکذیب کرده است.
دخالتها و تصمیماتی که در بالا به آن اشاره شد در درازمدت میتواند رقابت تاریخی بین دو باشگاه پرطرفدار پایتخت را از بین ببرد. استقلال با شرایطی که در حال حاضر دارد، ممکن است در پایان فصل حتی بین سه تیم بالای جدول هم نباشد. «اگر مشکلی با این تیم دارید، باشگاه را منحل کنید»؛ جمله کنایهآمیز چشمی هشداری از شرایط بحرانی این روزهای استقلال است که میتواند به فصلی فاجعهبار ختم شود.