خوشبینی صرف برای «امید»ها کافی نیست
«عنایتی» در راهی سخت و بدفرجام
وصال روحانی
روزنامه نگار
رضا عنایتی میگوید به سرنوشت تیم ملی امید فوتبال ایران در مرحله اول پیکارهای قهرمانی زیر 23 سال آسیا و حتی بازیهای آسیایی هانگژو که با کمترین فاصله زمانی با دیدارهای مورد بحث برگزار میشود، خوشبین است اما شاید خوشبینی صرف او برای عبور از راه سخت موجود کافی نباشد.
تیم ملی امید با هدایت این مربی در رقابتهای اخیر قهرمانی «امید»های غرب آسیا در حالی به رتبه دوم رسید که تا مرز حذف شدن توسط فلسطین در همان مرحله گروهی پیش رفت و اردن را در نیمهنهایی فقط با ضربات پنالتی برد و در فینال با همین ضربات تسلیم عراقی شد که ابتدا 0-1 از ایران عقب افتاده و سپس کار را به تساوی 1-1 و در نهایت ضربات پنالتی کشانده بود. فشردگی این دیدارها نشان داد که اولاً تیم ایران کیفیت فنی لازم را ندارد و ثانیاً به همین سبب و البته نداشتن وقت و تدارک کافی و عدم همراهی باشگاهها از رسیدن به حداکثر توان خویش نیز باز میماند.
«مقدماتی»؛ دشوارتر از «نهایی»
سؤال بزرگ و مهمی که بعد از اتمام رقابتهای غرب آسیا بهوجود آمد، این است که اگر ایران به هر سبب زورش به تیمهای درجه سوم و چهارم آسیا هم نمیرسد چگونه میتواند در پیکارهای قهرمانی زیر 23 سالههای آسیا که البته مرحله نهایی آن به مثابه انتخابی المپیک 2024 پاریس هم هست، در برابر حریفانی به غایت قویتر از سوریه، فلسطین، اردن و عراق به پیروزی برسد و به دوری 47 ساله ایران از مرحله نهایی فوتبال المپیکها پایان بخشد.
عنایتی معتقد است مرحله اول مسابقههای قهرمانی زیر 23 سال آسیا سختتر از مرحله نهایی است زیرا در 11 گروه برگزار میشود و فقط سرگروهها و چهار تیم از 11 تیمی که در گروههای خود دوم میشوند، به مرحله پایانی صعود میکنند و ایران در گروهی که ازبکستان در شهر تاشکند میزبان آن است، قرار دارد. سرمربی ایران حتی درمورد بازیهای آسیایی هانگژو که تیم امید ایران باید با کمترین فاصله زمانی با رقابتهای تاشکند به آن گسیل شود، فقط به اظهارنظرهای خوشبینانه میپردازد و مدعی است که اگر به میدانها امید نداشت، شرکتش در این عرصهها چه سودی میتوانست برای او داشته باشد.
از 1992 تا 2020
لابد عنایتی میداند که حضوری موفقیتآمیز در رقابتهایی از این دست به سلاحهایی بسیار بیشتر از خوشبینیهای صرف و نظایر آن احتیاج دارد و باید هر علم و فن و هنری را بهکار گرفت تا هم در هانگژو سرافکنده نشد و هم پای به «پاریس 2024» نهاد، ولی نه اظهارات او و نه برنامههایی که در این راه دارد، اطمینانی را به دست نمیدهد. با حرف میتوان در رؤیا قهرمان شد اما قهرمانی واقعی تدارک و علم میخواهد و شاید یافتن و لمس این فاکتورها در برنامههای عنایتی آنقدرها هم مقدور و آسان نباشد. دیگر رویداد سخت و ناممکن، به فراموشی سپردن ناکامیهای پرتعداد قبلی ما در عرصه المپیکها و فکر نکردن به دلایل آن است. زوج مربیگری حسن حبیبی و بیژن ذوالفقارنسب در سالهای 1992 و 1996، ایگون کوردس آلمانی در سالهای 2000، محمد مایلیکهن (و حسین فرکی) در 2004، وینگو بگوویچ کروات در 2008، علیرضا منصوریان در 2012، محمد خاکپور در 2016 و حمید استیلی در سال 2020 سرمربیانی بودند که در مرحله انتخابی فوتبال المپیکها ناکام ماندند و نتوانستند امیدها را به بارسلونا، آتلانتا
، سیدنی، آتن، پکن، لندن، ریودوژانیرو و توکیو برسانند که محلهای برگزاری المپیک تابستانی در سالهای مذکور بودند.
«آنها» باشگاههای خود را مهمتر میانگارند
دیر شروع کردن کارهای تدارکاتی و عدم همکاری باشگاهها با مربیان تیم ملی امید که سبب شده است در تمامی این سالهای طولانی ملیپوشان «امید» باشگاهها دیر به اردوهای این تیم بروند، دلایل اصلی ناکامیهای مکرر تیم ملی این رده در انتخابی المپیکها بوده و البته فدراسیون فوتبال نیز هرگز مسائل تیم امید را دغدغه نخست خود ندانسته و ملیپوشان امید نیز هیچگاه دل در گرو عشق این تیم نداشتهاند و چون پول استخدام و حقوق گذران زندگیشان را باشگاههای طرف قرارداد آنها پرداختهاند، همواره نیروی اصلی خود را نه برای تیم امید بلکه برای دیدارهای باشگاهی ذخیره و مصروف کردهاند. این بدین معنا نیست که آنها کمفروشی کردهاند اما قدر مسلم این است که آنان کوشیدهاند با کمترین آسیبهای فیزیکی و اختصاص دادن نازلترین وقت به مسائل تیم ملی امید، هرچه سریعتر از مشغولیتهای خود در این رده رهایی یابند و به باشگاههای خود که مأمن و پایگاه اصلی خودشان است، رجعت کنند.
مثل قهرمانی در جام جهانی باشگاهها
عنایتی هم در این دوره با همه این مشکلات و کوتاهیها مواجه است و میداند که نه برخی بازیکنان برای تیم ملی امید جانفشانی میکنند و نه فدراسیون حاضر است راهیابی امیدها به «پاریس» را مهمتر از درخشش در دور نهایی جام ملتهای آسیای 2023 بینگارد که فقط شش ماه تا شروع آن مانده است. اینکه عنایتی بتواند همه این معضلات را کماثر و مچ مخالفان را بخواباند و بیطرفها را هم به حمایت از تیم ملی امید وادارد، مانند این است که بپنداریم نمایندههای فوتبال باشگاهی ایران قادرند نه تنها در لیگ قهرمانان آسیا بر سکوی نخست بایستند بلکه در جام جهانی باشگاهها هم مقام و عنوان بیاورند. رؤیای قهرمانی قطعاً شیرین است اما همانطور که پیشتر آمد تا این لحظه آنچه بیشتر از کادر فنی تیم ملی امید دیدهایم، ایجاد امیدواریهای نه چندان واقعی برای طی طریق در راه سختی است که وسایل پیمودن آن را عملاً در اختیار نداریم و هرجور که به آن نگاه کنیم، بدفرجام نشان میدهد.