تیم نوجوانان مقابل ژاپن زیر توپ زد و باخت
گردش توپ درد مزمن فوتبال پایه
آرمن ساروخانیان
روزنامه نگار
تا لحظه شروع بازی نوجوانان ایران مقابل ژاپن خوشبینانه دوست داشتیم صعود به فینال آسیا را باور کنیم، ولی باخت سه بر صفر کمتر کسی را شگفتزده کرد و این شکست سنگین فاصله دو تیم را آشکار کرد. تیم نوجوانان در یک چهارم نهایی مقابل یمن هم نمایش خوبی نداشت و فقط در دقایق پایانی به لطف توپهای بلند و برتری قدی مهاجمانش توانست موقعیت بسازد و در نهایت با درخشش آرشا شکوری در ضربات پنالتی سهمیه جام جهانی را گرفت. برتری در بازی با کره جنوبی هم با قلدری مهاجمان و دو گل سریع و بعد از آن بازی فشرده و دفاع کماشتباه به دست آمد.
ژاپن اما تیمی نبود که به این راحتی تسلیم شود. حریف در گردش توپ و کنترل بازی کاملاً برتر بود و با اصرار روی دور زدن مدافعان کناری سرانجام به خواستهاش رسید. بر خلاف ژاپن که برنامهشان نفوذ به نیمفضاها و سانترهای تیز و زمینی بود، نوجوانان ایران اصرار به بازی مستقیم و سانترهای بلند داشتند و دو مدافع میانی ژاپن به راحتی توانستند تمام آنها را دفع کنند.
آمار پاس به نفع ژاپن
حسین عبدی در مصاحبههای قبلی بارها تأکید کرده بود که اولویتش قبل از نتیجه لذت بردن بازیکنان است، ولی حتی زمانی که دو بر صفر عقب بودیم هم عزمی برای بازیسازی دیده نشد و مدافعان به جای تلاش برای گردش توپ و انتقال سالم آن به خط حمله زیر توپ میزدند. حتی در برابر حریف ضعیفتری مثل یمن هم هافبکهای این تیم با آرامش بیشتری توپ را میچرخاندند و حتی در شرایط تحت فشار هم خبری از زیر توپ زدن نبود.
مثل بازی با یمن که حریف در مالکیت توپ برتری داشت، این بار هم ژاپن در آیتمهایی که به بازیسازی و گردش توپ اشاره دارند کاملاً برتر بود. ژاپن در مالکیت توپ (58 در برابر 42)، تعداد پاس (582 در برابر 405)، دقت پاس (85.7 در برابر 78) و دقت پاس در زمین حریف (81.9 در برابر 55.7) تیم برتر بود و در عوض ایران پاسهای بلند (67 در برابر 57) و سانترهای (20 در برابر 7) بیشتری داشت. دقت پایین پاس در زمین حریف نشان میدهد که تقریباً از هر دو پاس نوجوانان در زمین حریف یکی اشتباه بوده و با چنین دقتی به سختی میتوان موقعیت ساخت یا حملهای را طراحی کرد.
درد مزمن
البته نمیتوان حسین عبدی را مقصر این رویکرد دانست و این مشکلی است که فوتبال پایه ایران همیشه با آن روبهرو بوده. مسابقات این رده در زمینهای بیکیفیتی برگزار میشود که مربیان را مجبور میکند از بازی مستقیم استفاده کند.
معضل دیگر ردههای پایه نتیجهگرایی تیمهاست. خرید و فروش امتیاز به یک تجارت تبدیل شده و در غیاب باشگاههای بزرگ و باسابقه کسانی تیمداری میکنند که تنها هدفشان سود بردن از این معاملات است. مربیان در چنین شرایطی کمتر میتوانند به آموزش فکر کنند. گردش توپ با ممارست و آزمون و خطا به دست میآید و مربیان باید بدون نگرانی از پاس اشتباه و لو رفتن توپ، ریسکپذیری و اعتماد به نفس بازیکنان نوجوان را بالا ببرند.
بعد از بازی با یمن بیشتر کارشناسان معتقد بودند که استرس کسب سهمیه باعث شده تا کیفیت بازی تیم نوجوانان افت کند، ولی در بازی با ژاپن هم خبری از بازیسازی نبود و بازیکنان با ابتداییترین روش ممکن میخواستند به گل برسند.
الگوی تکراری
در بازیهای اخیر تیم امید در مسابقات غرب آسیا هم این الگو کم و بیش دیده شد. در دو بازی مرحله گروهی گفته شد که کیفیت پایین چمن ورزشگاه کربلا دلیل اصلی افت کیفیت تیم بوده، ولی در بازی فینال مقابل عراق هم چیزی جز بازی مستقیم و ارسال توپهای بلند برای مهاجمان ندیدیم.
مربیانی مثل عبدی و عنایتی قطعاً در تمرینات روی هماهنگی بازیکنان تمرین میکنند، ولی فوتبال ایران برای ارتقای کیفیت بازی ردههای پایه که آثار بلندمدتش در لیگ برتر و تیم ملی هم نمایان است، نیاز به بازنگری در روش آموزشی نوجوانان و جوانان دارد و آنها باید در تیم باشگاهیشان این را بیاموزند.
میرشاد ماجدی، رئیس کمیته جوانان که همراه نوجوانان به تایلند رفته بود در یکی از مصاحبههای اخیرش گفت: «نکتهای که نظر من را جلب کرد، انتخاب بازیکنان درشتهیکل و قد بلند از سوی کادر فنی تیمها است. این خصیصه را در تیمهایی چون استرالیا، کره جنوبی، هند، ازبکستان و... دیدم. به نظر مربیان حریف سعی میکنند، بازیکنان بلند قامت و خوش فیزیک را برای حضور در اردو انتخاب کنند.» نتایج تیم نوجوانان نشان داد که تکیه به بازیکنان قدبلند و توپهای بلند شاید بتواند در مراحل اولیه مؤثر باشد، ولی برای مراحل نهایی قهرمانی آسیا و مهمتر از آن جام جهانی کافی نیست.