هیاهو برای یک جام کم اهمیت
پروپاگاندای پوشالی
سعید آقایی
روزنامه نگار
همیشه همینطور بوده. عادت کردهایم که یک دستاورد کوچک و کم ارزش را در حد یک شاهکار و فتح الفتوح جا بزنیم. یک فریبکاری بزرگ که دست آخر کلاه بزرگی بر سرمان میگذارد و چشمان ما را رو به حقیقت میبندد و این خود ما هستیم که به عنوان اولین ثمره این غیرحقیقت را میبینیم. آثار قلب واقعیت درست در بزنگاه نمایان میشود و آن وقت بر همگان عیان میشود که بزرگنمایی، اغراق و هیاهوی دیروز تا چه اندازه پوشالی بوده.
قهرمانی تیم ملی در تورنمنت سطح پایین و بیارزشی چون کافا اتفاقی بود که پیش از آغاز این تورنمنت مشخص بود. حضور تیمهای درجه 4 قاره در این تورنمنت و بازی با افغانستان و قرقیزستان ثابت میکرد که تیم ملی پیش از آغاز جام، قهرمان شده؛ قهرمانی که البته سر سوزنی اعتبار و ارزش ندارد. مصاف با ازبکستان قویترین تیم آسیای میانه در فینال شاید تنها بازی نصفه و نیمه مهم ما بود. چه آنکه ازبکها با وجود تک ستارههای جذابشان همیشه یک بازنده تمام عیار و ابدی برابر فوتبال ما بودهاند و ما حتی در بدترین روزهایمان نیز ازبکستان را به سادگی بردهایم.
نمایش ایران در فینال و با حضور تمامی ستارههای مهم و لژیونرهای ریز و درشتش اما چنگی به دل نزد. تیم ملی برخلاف آنچه سرمربیاش ادعا میکند، هرگز فوتبال ایرانی ارائه نداد و در سراسر بازی مالکیت توپ و میدان از آن میزبان بود. تکگل ایران هم بیشتر از اینکه مرهون یک برنامه و یک پلن از پیش تمرین شده و تاکتیک ویژهای باشد، نتیجه تیزهوشی و کیفیت ستارههایی بود که در جریان گل مشارکت داشتند.
بعد از شکست ازبکستان و قهرمانی اما پروپاگاندای رسانهای تیم ملی با تمام قوا شروع به تبلیغات حیرت انگیز کرد و کوشید این قهرمانی را در حد جام جهانی بالا ببرد! در حالی که مانور روی این جام بیشتر از اینکه اعتبار و آورده برای تیم ملی داشته باشد، مایه ریشخند بود! در این بمباران تبلیغاتی سرمربی تیم ملی نیز با همان ادبیات مخصوص به خود شروع به مدیحهسرایی کرد و با عباراتی جالب همچون «من ثروتمندم که چنین بازیکنانی دارم» یا «همدلی برای غلبه بر زخمها و دردها دستاورد ما از کافا بود» کوشید تا قهرمانی تیمش را پرزنت کند اما خود او میداند که این واژههای دستمالی شده و کلیشهای هرگز واقعیت کافا نیستند.
واقعیت کافا همانی بود که دیدیم؛ بازی با افغانستان و قرقیزستان بیاعتبار و نمایش منفعلانه برابر ازبکستان؛ آنچه ما را نسبت به آینده تیم ملی در مسیر پیش رو بویژه در جام ملتهای آسیا بیمناک میکند. در جام ملتها حریفان تیم ملی تفاوتی معنادار با افغانستان و قرقیزستان دارند و شاید ضعیفترینهای جام در حد و اندازههای حریف فینال ما باشند. ما فراموش نکردهایم که فوتبال آسیا و تیمهایی چون سعودی، کره، ژاپن و استرالیا به عنوان مدعیان اصلی جام چند ماه پیش در جام جهانی قطر چه نمایش حیرت انگیزی داشتند و چگونه همه را انگشت به دهان کردند. فوتبال سعودی برابر آرژانتین، کره برابر پرتغال و اروگوئه، استرالیا برابر آلمان و اسپانیا، استرالیا برابر دانمارک و آرژانتین همه را وادار کرد که به احترام آسیاییها کلاه از سر بردارند. یک پرفورمنس بینظیر در کلاس جهانی که به غولهای سنتی فوتبال تنه زد؛ آنچه در قیاس با نمایش ما در کافا براستی یک شوخی بیمایه است. تصور اینکه تیم ملی با این کیفیت بخواهد برابر این غولها با آنچه در جام جهانی دیدهایم، رقابت کند، پشتمان را میلرزاند.
بنابراین بهتر است از بزرگنمایی دست برداریم. این تیم با این کیفیت یک جام ملتهای سخت را پیش رو خواهد داشت، بزرگوار!