همان چرخه تکراری در لیگ برتر فوتبال
وصال روحانـی
مدتها به چرخه به کارگیری مربیان در لیگ برتر فوتبال کشور این ایراد گرفته میشد که چرا آن مربیان بهرغم پیر بودن همیشه در لیگ شاغلاند و تنها تغییر در لیگ این است که آنها هر از چند گاه و گاهی هم هر فصل جای خود را با یکدیگر عوض میکنند و در بین تیمهای لیگ چرخ میزنند و مشغول سیر و سیاحتاند!
مربیان حاضر در آن چرخه امثال مجید جلالی، فیروز کریمی، فرهاد کاظمی و زندهیاد محمود یاوری بودند و شماری از آنها از این شهرت برخوردار بودند که به درد عملیات نجات و به واقع حفظ تیمهایی در لیگ برتر میخورند که نتایج ضعیفی گرفته و خطر سقوط به دستهای پایینتر تهدیدشان میکند.
این اواخر امثال فراز کمالوند هم به آن جمع پیوسته بودند و مردم از دیدن مکرر چهرههای آنان خسته شده بودند و میگفتند چرا نسل مربیان شاغل در لیگ جوانتر و نوجوتر نمیشود.
اینک که دو سه سالی است فرآیند تغییر نسل در میان مربیان کشورمان تحقق یافته و نسل قبلی اغلب خانهنشین شده و جوانترها جایشان را گرفتهاند، همان پروسه و همان سؤال در مورد جوانترها هم مشاهده و شنیده میشود. پس از الحاق امثال سیدمهدی رحمتی 39 ساله به سلک مربیان و چهره شدن نظایر محمد ربیعی 41 ساله در لیگ برتر و همچنین در بورس ماندن مهدی تارتار و مجتبی حسینی (هر دو با حدود 50 سال سن و بهرغم نرسیدنشان به هیچ توفیق قابل ذکری) همان ابهامها و سؤالهایی پیرامون آنها گفته و شنیده میشود که در مورد نسل قبلی به گوش میخورد و شاید خیلی هم بیدلیل و ناعادلانه نباشد. رحمتی پس از دو فصل هدایت آلومینیوم، این تیم اراکی را رها کرده و سرمربی نساجی شده و جای حمید مطهری را در این تیم قائمشهری گرفته است. محمود فکری تقریباً 50 ساله با جدا شدن از «لیگ یک» و بازگشت به لیگ برتر، به جای ساکت الهامی سرمربی تیم هوادار شده و مجتبی حسینی که در پیکان هیچ توفیق قابل ذکری نداشت و پیش از آن ذوبآهن را هم آباد نکرده بود، به پاس آن همه درخشش (!) به سرمربیگری آلومینیوم منصوب شده است. بر همین اساس لابد مهدی تارتار هم مطمئن است که اگر عذرش را از ذوبآهن بخواهند، یکی از تیمهای بدون مربی مانده او را جذب خواهد کرد. این تیمها در حال حاضر پیکان، مس رفسنجان و ملوان هستند و مربیانی که در مسیر تصاحب عنوان سرمربیان این تیمها قرار دارند، ساکت الهامی را هم در بر میگیرند و اگر جواد نکونام و محمد ربیعی استقلالی نشوند، طبعاً آنها هم به کاندیداهای تصدی پست سرمربیگری تیمهای فوق اضافه میشوند.
بله، چهار - پنج سال بعد از پیر جلوه کردن نسل مجید جلالی، نسلی از مربیان در لیگ برتر در حال چرخ خوردناند که بزودی زود همانقدر کسالتبار خواهند شد که نسل قبلی بودند و اگر دستاوردهایشان همینقدر معمولی بماند که تا بهحال بوده، قطعاً به نیکی از آنها یاد نخواهد شد و اینکه جوانتر از نسل قبلی هستند نیز نجاتشان نمیدهد و از ملامت شدن بابت غیرمولد بودن رهایی نخواهند یافت.