برخی قابلیتهای سامان همچنان بلااستفاده مانده است
آینده مبهم «قدوس»
وصال روحانی
روزنامه نگار
برخی رسانههای اروپا خبر از پیشنهادات فراوانی دادهاند که سامان قدوس پس از جداییاش از تیم انگلیسی برنتفورد دریافت داشته و با این وجود او تنها لژیونر نامدار فوتبال ایران در اروپا است که در پایان فصل اخیر لیگهای این قاره همچنان بلاتکلیف مانده و مشخص نیست فصل بعد را در کدام تیم سپری خواهد کرد و آینده وی به کلی مبهم است. قدوس 30 ساله در سه فصل گذشته برای برنتفورد به میدان آمد اما اکثر توفیقهای غیرمنتظره و مهم این تیم کوچک در شرایطی بهدست آمد که کادر فنی برنتفورد اعتنای چندانی به قدوس نمیکرد و او یا در کل 90 دقیقه پشت خط مینشست یا اگر به میدان گسیل میشد فقط برای دقایقی اندک و گاهی 45 تا 60 دقیقه بود. به واقع تعداد بازیهای برنتفورد که در آنها از قدوس از ابتدای مسابقه استفاده شده باشد، از انگشتان یک دست هم فراتر نرفت و او هرگز در ساختار اجرایی و روال کاری این تیم جا نیفتاد.
اعتباری که از دست رفت
موارد «حاشیه»ای و دردسرهای اداری - حرفهای و برخی زیادهخواهیها هرگز در زندگی ورزشی قدوس جدایی نداشته و گاه به حدی رسیده که تواناییهای فنی غیرقابل انکار او را هم تحتالشعاع قرار داده است. قدوس که ایرانیالاصل اما زاده شهر مالمو سوئد است و فوتبال باشگاهیاش را در همین کشور آغاز کرد و برای چند تیم سوئدی به میدان رفت، پس از انتقال به امیان فرانسه بیشتر مطرح شد و خواستارانش رو به فزونی رفتند اما انتقال او به این تیم نیز با کش و قوس و حاشیههای فراوانی همراه شد و به یک ضدتبلیغ بزرگ برای وی تبدیل گشت. به توافق رسیدن قدوس با باشگاه اسپانیایی هوئسکا و سپس اولویت قائل شدن او برای امیان سبب شد فیفا او را یک گوشمالی حسابی بدهد و چهار ماه از حضور در هر گونه فعالیت رسمی فوتبالی محروم کند. درست است که قدوس در پایان آن محرومیت حضور خوشی در امیان داشت و گلهای متعددی برای این تیم ساخته و پرداخته کرد، اما بخشی عمده از اعتبار او بابت قراردادهای همزمانی که با هوئسکا و امیان بست بر باد رفت.
مربیان ملی هم به قدوس اعتقاد نداشتهاند
قدوس حتی پس از انتقال به برنتفورد نیز همانطور که پیشتر گفتیم، هرگز انطباقپذیری و رفتار حرفهای لازم را که سران این باشگاه انگلیسی از وی انتظار داشتند، از خود بروز نداد و به سطحی نرسید که مربیان تیم از او انتظار داشتند و نمیتوان این قضیه را فقط منتسب به این مربیان کرد و آنها را مقصر دانست، زیرا کیست که یک بازیکن توانا و هماهنگ را نخواهد. به واقع نداشتن یک ریتم ثابت کاری و حضور تمرینی نامناسب سبب شد که قدوس هیچگاه در تیم ملی ایران هم یک مهره فیکس تلقی نشود و با اینکه هر موقع به عنوان بازیکن ذخیره وارد میدان میشد، هنرنمایی میکرد و در پردازش بازی «یوزها» مشارکت مؤثری داشت اما کارلوس کیروش و جانشینان او نیز هرگز متقاعد نشدند که باید از قدوس در ترکیب ثابت استفاده کنند.
از مالمو تا شفیلد و لوتون
مجموعه عوامل منفی فوق سبب میشود حتی اخبار زیادی که در دو - سه هفته اخیر در خصوص تمایل چندین و چند تیم اروپایی به جذب قدوس منتشر شده، چندان قابل اعتماد به نظر نرسد و تضمینی درباره الحاق وی به هیچکدام از آنها وجود نداشته باشد و فقط یک فرآیند خبررسانی و بیان احتمالات صرف باشد.
طبق همین اخبار باشگاه مطرح مالمو سوئد وی را میخواهد و یکی دو تیم دیگر این کشور شامل «ایایکی» نیز خواهان او شدهاند و اخبار رایج دلالت بر علاقهمندی چند باشگاه لیگ برتر انگلیس نیز به استخدام او دارد و یکی از آنها شفیلدیونایتد است که بعد از چند سال دوری از لیگ برتر دوباره به این عرصه بازگشته و لوتون تاون دیگر تیم لیگ برتری شده هم با او مذاکراتی داشته است.
همچنین گفته میشود تیمهایی از لیگهای متمول عربستان، قطر و امارات و یکی دو تیم امریکایی هم به قدوس چشم دارند اما تا زمانی که این موارد واقعاً تحقق نیابد و قدوس با یکی از آنها قرارداد نبندد، نمیتوان آنها را جدی شمرد. تا چنان لحظهای قدوس بدون آیندهترین لژیونر ایرانی در اروپا تلقی خواهد شد. مردی که امیر قلعهنویی سرمربی کنونی تیم ملی ایران هم مدنظرش دارد و روند کاری او را رصد میکند اما این مسأله هم وی را لزوماً به آیندهای محکمتر و روشنتر پیوند نمیزند. به واقع قدوس جزئی از تیم ملی اعزامی ایران به کافاکاپ هم که دیشب (سهشنبه 30 خرداد) پایان یافت، نبود زیرا آمادگی لازم را ندارد و در کش و قوس ترسیم آینده خود کمرنگتر از گذشته شده است.