مشکل «استقلال» نحوه مدیریت آن است، نه مربیگریاش
وصال روحانـی
روزنامهنگار
این روزها حرفهای زیادی درباره انتخاب سرمربی جدید تیم فوتبال استقلال و مشکلات مرتبط با آن شنیده میشود اما معضل اصلی این باشگاه نه نحوه کار مربیانش بلکه عملکرد مدیران آن است که آبیها را به شدت متزلزل و دارای اهدافی ناپایدار کرده است. هیچ کس نفهمید چرا در اواسط فصل پیش مصطفی آجورلو از پست مدیرعاملی کنار گذاشته شد و غیر مفهومتر از آن رویکرد مجدد به علی فتحاللهزاده بود که آنقدر به استقلال آمده و رفته و هر بار ناتوانتر از قبل شده که دیگر کاری از دستش برنمیآید. بدتر از هر دو مورد فوق، رویکرد به حجت کریمی بود که جانشین فتحاللهزاده شد و در مقطعی که گردنههای نهایی فصل پیش سپری میشد، هرگز نتوانست تیم بالقوه مستعد استقلال را به گونهای مدیریت کند که از مضرات کارهای دیوانهوار سرمربی پریشان پرتغالیاش به شدت آسیب نبیند و هر دو جام قهرمانی لیگ و حذفی را دو دستی تقدیم حریف دیرین (پرسپولیس) نکند.
امروز این نکته که استقلال باید به سرمربی داخلی (نکونام یا ربیعی) روی بیاورد یا باز مربی خارجی بیاورد، نقل محافل است اما وقتی کار از سرچشمه خراب است و «مدیریت» برای رهبری درست باشگاه و فهمیدن پاسخ سؤال فوق کفایت فنی و صلاحیت عملی لازم را ندارد، این مشکل هر روز ابعاد بزرگتری مییابد و پیچیدهتر جلوه میکند. کریمی از هواداران استقلال خواسته است فرصت بیشتری به او برای یک انتخاب اصلح بدهند اما تا زمانی که کار با معیارهای مدیران فعلی ساماندهی میشود، امیدی به بهبود امور نیست و آبیها شاید یک بار دیگر به درون چالههای فنی بزرگی درغلتند و در میدان مسابقات کم بیاورند. عارضهای که در درجه اول محصول سوء مدیریت حاکم بر باشگاه است که مربیانی را میآورد که محصول یک فرایند دقیق و حرفهای پژوهشی نیستند و از حوزه انتخابی بیرون میآیند که مدیرانی کمکفایت و فاقد تخصصهای ارشد ورزشی برای باشگاه ترسیم و آن را وارد چرخه کاری آبیها کردهاند. درست است که از 10 روز پیش سه عضو تازه به هیأت مدیره استقلال تزریق شدهاند اما نحوه گردش امور و مدل مدیریت باشگاه اینک همانی است که فصل پیش بود و نتایج آن برای هواداران طعمی همچون «زهر» داشت.