صفحات
  • صفحه اول
  • مدیریت فوتبال
  • زیر چاپ
  • استقلال
  • منهای فوتبال
  • ورزش جهان
  • فوتبال ایران
  • پرسپولیس
  • پرونده
  • لژیونر
  • صفحه آخر
شماره هفت هزار و سیصد و بیست - ۱۷ خرداد ۱۴۰۲
روزنامه ایران ورزشی - شماره هفت هزار و سیصد و بیست - ۱۷ خرداد ۱۴۰۲ - صفحه ۳

تنها بهره‌های جامی که مفت هم نمی‌ارزد

سایه‌ای بلند روی سر قلعه‌نویی

وصال روحانـی
روزنامه نگار
حضور تیم ملی فوتبال بزرگسالان ایران در رقابت‌های قریب‌الوقوع کافاکاپ بر اساس قواعد AFC الزامی است و گریزی از آن متصور نیست و تیم‌های ملی رده‌های سنی پایه ایران 7-6 سالی است که به طور مستمر در «کافاکاپ»های این رده‌ها حضور می‌یابند ولی همه این ملاحظات و اجبارها هم سبب نمی‌شود که این جام را برای تیم ملی بزرگسالان کشورمان بی‌ارزش نینگاریم و نگوییم که این جام مفت هم نمی‌ارزد.
امیر قلعه‌نویی برای کاستن از ضایعات و سود بردن از یک وضعیت پر زیان بازیکنان سرخابی‌های پایتخت را که خسته و کوفته‌اند، دیرتر از بقیه فرا خواند و بر حضور همه لژیونرها هم که تا هفته پیش درگیر مسابقات باشگاهی خود در اروپا یا کشورهای قطر و امارات بودند، پای نفشرد و فقط شماری از آنها را برگزید و تیمی را در روزهای اخیر در کمپ تیم‌های ملی تمرین داده و آماده بردن به شهرهای بیشکک قرقیزستان و تاشکند ازبکستان (محل‌های انجام مسابقات مراحل گروهی و نهایی کافاکاپ) کرده که بیشتر از مهره‌های مستعد و محق حاضر در لیگ‌های داخلی شکل گرفته و طبعاً در میان آنها بازیکن خوب و باکیفیت به وفور یافت می‌شود. اگر حسنی بر کافاکاپ متصور باشد، بیشتر شدن تجربه بین‌المللی بازیکنان مذکور است تا در روزهایی که در میدان‌های مهم‌تر لژیونرها و کارآمدترها به هر دلیلی در دسترس نبودند، به کمک «یوزها» بیایند و کار را به اصطلاح دربیاورند.
در غیر این صورت چطور می‌شد پذیرفت که بازی کردن با تیم‌های سراسر متوسط و نازل آسیای میانه که لفظ اختصاری کافا به آنها اطلاق شده، بهره‌ای برای فوتبال ما در بر دارد و ایستادن مقابل افغانستان و قرقیزستان چیزی را به ما اضافه می‌کند. البته ازبک‌ها تیمی توانمند هستند ولی مصاف احتمالی ما و آنها در دیدار نهایی برای آنها سازنده‌تر است تا برای ما که ذات فوتبال‌مان بالاتر از ازبکستان است. کشورهای آسیای میانه در رده‌های سنی پایه در 10 سال اخیر رشدی بسیار بیشتر از ما داشته و تیم‌های پایه ما برعکس آنها عقبگرد داشته‌اند و در نتیجه مصاف‌های ما و آنان در آن رده‌های سنی برای ایران غیرمفید نبوده ولی چنین چیزی برای رده بزرگسالان اصلاً مصداق ندارد. خدا به قلعه‌نویی و شاگردانش که در فیفادی جاری مجبور به رویارویی با این غول‌های خیالی و توخالی شده‌اند، صبر بدهد!
 
تبدیل گیاه کوچک
به درختی تناور
در همان روزهایی که فدراسیون فوتبال با کندی زایدالوصفی روند انتخاب سرمربی جدید تیم ملی را در دستور کار خود داشت و سرانجام به امیر قلعه‌نویی رأی داد، بودند افراد نه چندان کم‌شماری که اگرچه خرده زیادی به این گزینش نمی‌گرفتند اما می‌گفتند چرا بین گزینه‌های پرشمار ایرانی که نام‌شان آمده بود، اثری از یحیی گل‌محمدی دیده نمی‌شود.
اینک که پرسپولیس با ممارست این مربی هر سه جام اصلی و بزرگ فوتبال باشگاهی کشور در فصل 1402-1401 را به خود اختصاص داده است، سایه کوچکی که گل‌محمدی خواسته یا ناخواسته بر سر قلعه‌نویی انداخته بود، تبدیل به سایه‌ای بزرگ و فراگیر شده و آن گیاه کوچک اولیه تبدیل به درخت تناوری شده که بر بالای سر ژنرال از هر جهت ابراز وجود می‌کند. البته همگان آرزو دارند که تیم ملی ایران زمستان امسال پس از فترتی 47 ساله در خاک قطر از نو فاتح جام ملت‌ها شود و اصلاً نام سرمربی ایرانی تیم ملی و دستیاران او نیز مهم نیست و پر اهمیت‌تر از هر چیزی، نفس پیروزی و قهرمان شدن است. با این حال اگر تیم ملی به هر دلیل در جام ملت‌های آسیای امسال هم ناکام شود، بی‌گمان خیلی‌ها خواهند پرسید که آیا انتخاب مجدد قلعه‌نویی که 16 سال پیش‌تر امتحانش را پس داده و شکست خورده بود، گزینش درستی بوده و آیا نباید به موفق‌ترین مربی وطنی سه، چهار سال اخیر که طبعاً گل‌محمدی است، روی می‌آوردیم.
البته قلعه‌نویی در سال 2006 که برای اولین بار به سرمربیگری تیم ملی منصوب شد، به این سبب بالاتر از سایرین تشخیص داده شد که درست مثل گل‌محمدی فعلی موفق‌ترین مربی ایرانی در سطح باشگاهی بود و در عین جوانی نسبی استقلال را به جام‌های قهرمانی رسانده و بر سایر مردان مطرح و حتی پرتجربه‌تر این حرفه سایه‌ای گسترده انداخته بود. از این احتمال هم نباید غافل ماند که اگر فدراسیون در دهه سوم اسفند 1401 به جای قلعه‌نویی، گل‌محمدی را انتخاب می‌کرد و او دی و بهمن امسال در جام ملت‌های آسیای 2023 ناکام می‌ماند، عملاً سناریوی تلخ قلعه‌نویی در اوایل پاییز سال 2007 در جام ملت‌های آسیای مالزی برای او تکرار می‌شد و گل‌محمدی هم در صحنه‌های ملی «سوخت» می‌شد. با این وجود شکی نیست که امروز بیش از هر زمانی ژنرال با فشار قیاس شدن خودش با گل‌محمدی مواجه و از این بابت تا حدی معذب و نگران است و حتی اگر خود او این امر را منکر شود، واقعیت امر منتفی نمی‌شود. واقعیت امر مطرح شدن مکرر این احتمال و سؤال کم و بیش آزاردهنده است که اگر گل‌محمدی برگزیده می‌شد، آیا در قطر به نتیجه‌ای بهتر نمی‌رسیدیم؟

 

جستجو
آرشیو تاریخی