از «محمد انصاری» الگوبرداری کنیم
وصال روحانـی
هنوز هم عمده شهرت محمد انصاری از دوره عضویت 6 ساله وی در پرسپولیس که منجر به حضور او در تیم ملی فوتبال هم شد، میآید اما وجوه بس مهمتر و نکات بسیار درخشانتری بر ابعاد وجودی این جوان متعهد و ورزشکار ارزشمند مترتب است.
انصاری بعد از بهبود نیافتن مصدومیتهای سنگین پرشمارش و اعلام بازنشستگی اجباری پیش از 30 ساله شدن یک مدرسه فوتبال به راه انداخت و بهتر بگوییم باشگاهی ورزشی- فرهنگی بهنام و احترام شهید ابراهیم هادی دایر کرد. هدف انصاری از این اقدام نه لزوماً تربیت فنی فوتبالیستهای خردسال و نوجوان بلکه منزه کردن آنها از خطاهای اخلاقی بود. او طی دو سه سال اخیر کوشیده نوجوانانی را تربیت و راهی جامعه کند که پیش از کسب مهارتهای ورزشی ابتدا مجهز به سلاح اخلاق حسنه باشند، سالم فکر کنند و زیبا عمل نمایند. به آموزههای گرانقدر اسلام دل ببندند و حریف را نه دشمن بلکه فقط یک رقیب «همتوان» در میدانهای ورزشی توأم با سلامت بینگارند.
در مجتمع «ابراهیم هادی» جوان برومندی که نقاط اوج دستاوردهای ورزشیاش در کشتی بود ولی برای همه «ورزشپیشه»ها یک الگو شد، مربیان متعدد دیگری عصای دست انصاری و کامل کننده اقدامات «ارزشی» او هستند. در جمع این مربیان حتی یک «طلبه»هم مشاهده میشود و آرمان مشترک و هدف واحد همه آنها یک چیز است؛ ساختن نوجوانانی تلاشگر، اعتلاطلب و البته مجهز به اخلاق و مرام و کرامت انسانی. انصاری دوست داشتنی و همکاران ارجمندش هر روز ساعات متمادی با خردسالان و نوجوانان شاغل در باشگاه کار و برای ارتقای شخصیت اجتماعی و اعتلای فنی آنها کوشش میکنند و خستگی را نمیشناسند و در بعضی موارد به اهدای کمکهای مختلف به برخی نوجوانان کم بضاعت و خانوادههای مستمند آنها نیز اهتمام میورزند. آنچه آمد، فقط قسمتی از زندگی متعالی انصاری و یارانش پس از آویختن کفشهای فوتبال حرفهایاش است اما همین موارد هم کافی است تا در آستانه دربی صد و یکم فوتبال تهران که سرشار از موارد مضر حاشیهای و گفتارهای خلاف اخلاق است، وقتی مرد نیککرداری همچون محمد انصاری پیش روی ما است، چرا از او که از قضا چندین و چند بار هم در دربی شرکت کرد و هرگز اسیر حاشیههای آن نشد، تأسی نکنیم و این مسابقه را به سوی احترام و آرامش نسبی سوق ندهیم؟