فدراسیون فوتبال و «دم دستی»ترین انتخاب‌ها

وصال روحانی
روزنامه نگار
اعلام رسمی نام «علی دوستی‌مهر» به عنوان سرمربی جدید تیم ملی نونهالان (زیر 14 سال) و به فاصله فقط یک ماه معرفی همین مربی به عنوان سرمربی جدید تیم ملی جوانان (زیر 19 سال) در عین حفظ سمت قبلی‌اش، خبر از آن می‌دهد که فدراسیون فوتبال همچنان رده‌های سنی پایه را حیاتی نمی‌شمرد و «دم دستی»ترین انتخابات را در ارتباط با آنها انجام می‌دهد.
صحبت فقط پیرامون شخص «دوستی‌مهر» نیست و از قضا او از شایسته‌ترین مربیان کشورمان در رده‌های سنی پایه به حساب می‌آید اما حواس فدراسیون فوتبال چنان متمرکز بر تیم ملی بزرگسالان است که حتی در انتخاب سرمربی جدید تیم ملی امید (زیر 23 سال) هم تأخیری عظیم داشته و قریب به یک سال بعد از کناره‌گیری مهدی مهدوی‌کیا از هدایت این تیم، امیدها همچنان بدون کادر فنی هستند و به حال خود رها شده‌اند و به واقع تیم ملی امید در حال حاضر وجود خارجی ندارد. این در شرایطی است که امیدها باید بزودی در مرحله مقدماتی فوتبال قهرمانی زیر 23 سال آسیا حضور یابند و در صورت پیروزی در مرحله نهایی آن نیز شرکت جویند و اهمیت سترگ این رقابت‌ها در این است که انتخابی المپیک 2024 پاریس هم به حساب می‌آید. المپیک جایی است که ایران 47 سال آزگار است به مرحله نهایی فوتبال آن راه نیافته و سیاست‌های به کار گرفته شده در قبال دوره جدید این رقابت‌ها هم حاکی از آن است که پایان دادن به این فترت طولانی و رنج‌آور و سفر به پاریس اگر غیرممکن نباشد، فقط با یک معجزه صورت‌پذیر خواهد بود.
تأخیر در معرفی مربیان تازه تیم‌های ملی «پایه» از این رو هم دردآور است که بعد از بی‌کیفیت تشخیص داده شدن رقابت‌های بزرگسالان کافاکاپ (جام قهرمانی کشورهای آسیای میانه) و ابراز عدم تمایل امیر قلعه‌نویی به حضور تیم ملی بزرگسالان در این آوردگاه نازل، پیشنهاد شرکت دادن تیم ملی جوانان یا امید در این رقابت‌ها مطرح شده و این در حالی است که تیم جوانان پس از حذف شدن از مسابقات آسیایی در بهمن ماه سال پیش و کنار رفتن سرمربی‌اش (صمد مرفاوی) سه، چهار ماهی است که وجود خارجی نداشته و نفراتش دور هم جمع نشده‌اند و وصف ناامیدکننده‌تر تیم ملی امید هم در سطور قبلی آمد.
اگر همه آنچه گفتیم، نشان‌دهنده توجه ریشه‌ای به امورات فوتبال رده‌های «پایه» است که فبها اما اگر دلالت بر استمرار کم‌توجهی به این رده‌ها و کم‌لطفی مدیران فدراسیون به تیم‌های ملی این رده‌ها دارد، وای به حال ما که «ریشه‌ها» را رها کرده و «ساقه‌ها» را چسبیده‌ایم. ساقه‌هایی که به سبب سست بودن ریشه‌ها نه با ضربات تبر بلکه با وزش یک نسیم هم می‌شکنند و به جام جهانی می‌روند و 6 گل از انگلیس می‌خورند و یک بار دیگر در همان مرحله گروهی حذف می‌شوند. با این وجود نگاه سطحی بین سران فدراسیون همچنان به آنها است و نه به تیم‌های ملی نونهالان، نوجوانان، جوانان و امیدها که اگر به آنها به طور جدی بذل توجه شود، به مرور زمان تیم ملی بزرگسالان ما را هم به ساقه‌ای تنومند تبدیل خواهند کرد. ساقه‌ای که شاید با ضربات تبر هم خرد نشود و سرفرازی پیشه کند.

 

جستجو
آرشیو تاریخی